سالانه حدود یکمیلیون نفر به جمعیت جویای کار کشور اضافه میشوند و این در حالی است که ما با پدیده «انباشت بیکاری» مواجه هستیم، چراکه طبق آمارهای رسمی تعداد بیکاران کشور به سه میلیون و 500هزار نفر رسیده است و درعینحال آمارهای غیررسمی از وجود شش میلیون بیکار در کشور خبر میدهند.
سوای اینکه برای ایجاد شغل لازم است ساختارهای اقتصادی کشور به سمت رونق و شکوفایی بروند و یک فضای فراگیری برای ایجاد اشتغال در کشور فراهم شود، دولت نیز باید بهطور اختصاصی برای این کار برنامه داشته باشد. تا به امروز ما از دولت برنامه تخصصی و فنی که مبتنی بر کار عملیاتی باشد، شاهد نبودیم. هرچند دولت «طرح تکاپو» مبتنی بر اشتغال فراگیر را ارائه کرده است، اما باید گفت اینگونه طرحها باعث ایجاد شغل در کشور نمیشود. دولت باید برنامههای جدیتری را برای اشتغالزایی در نظر بگیرد و درعینحال باید سرمایهگذاری در این بخش صورت گیرد.
مادامیکه دولت برنامههای خود را در حوزه حاکمیتی پیش میبرد، ما نمیتوانیم شغل ایجاد کنیم. اگر قرار است ایجاد شغل کنیم، لازم است بخش خصوصی را فعال کنیم. دولت تا به امروز برنامه جدیدی را که لازم باشد بخش خصوصی در آن نقشآفرینی کند ارائه نکرده است و حتی در برنامه ششم توسعه که برنامهای پنجساله است، هیچ راهکار یا شیوهای برای اینکه بخش خصوصی بتواند تصدی اقتصاد را در دست بگیرد و دولت واگذاریهای خود را بیشتر کند، شاهد نبودهایم. بنابراین برای حرکت در مسیر اشتغالزایی لازم است سیاستهای اصل 44 قانون اساسی را مورد بازنگری قرار دهیم.
دولت باید بتواند بهطور جدیتر بنگاههای بزرگ دولتی را مطابق با این اصل قانون اساسی واگذار کند. واگذاری این بنگاهها به بخش خصوصی میتواند موتور محرک این بخش باشد. همچنین در این مسیر باید بستر لازم برای تحرکبخش خصوصی فراهم شود. در حال حاضر ما با مشکلاتی در زمینه سیاستهای پولی و مالی و... روبهرو هستیم که اگر نتوانیم اصلاحات لازم را انجام دهیم، مردم انگیزه برای ورود به کارهای تولیدی را پیدا نخواهند کرد. همچنین در کنار این موارد، باید مشوقهای دیگری هم تعریف شود.
برای اینکه اقتصاد ما بزرگ شود و ما بتوانیم ظرفیتهای جدیدی ایجاد کنیم باید به سمت کارهای مولد حرکت کنیم، چون اقتصاد ما اقتصاد خدماتی است و نرخ اشتغال ما در بخش خدمات بالاست و حدود 50درصد است. بنابراین برای ایجاد ظرفیت در حوزه اشتغال و تغییر وضعیت فعلی کشور، باید برای تولید، مزیت تعریف کنیم. مادامیکه مزیت نسبی در بخش تولید نسبت به سایر بخشهای اقتصادی تعریف نشود، تولید در ایران شکل نمیگیرد، چون ریسک این مسئله بسیار بالاست. همچنین دولت باید مشوقهای بیمهای، صادراتی، مالیاتی و... تعیین کند.
این اقدامات ازجمله کارهایی است که میتواند برای اشتغال، ظرفیتسازی کند. علاوه بر این موارد، دولت باید بنگاههای کوچکی که در گذشته فعالیت میکردند و امروز خاموش شدهاند یا زیر ظرفیت خود تولید میکنند، در دستور کار خود قرار دهد.