رادیو مجازی اتاق ایران - 5 اردیبهشت 1403

ویدا سینا در گفت‌و‌گو با پایگاه خبری اتاق ایران

ایجاد استقلال در بخش خصوصی یک ضرورت است

ویدا سینا، عضو هیات نمایندگان و کمیسیون فناوری اطلاعات اتاق ایران می گوید: دیگر دوره اینکه بخواهیم منتظر کمک مالی دولت برای رشد اقتصادی باشیم گذشته است.

راضیه علیپور

خبرنگار
31 خرداد 1395
کد خبر : 1937
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
ویدا سینا، عضو هیات نمایندگان و کمیسیون فناوری اطلاعات اتاق ایران می گوید: دیگر دوره اینکه بخواهیم منتظر کمک مالی دولت برای رشد اقتصادی باشیم گذشته است.

ویدا سینا، رئیس مرکز تحقیقات صنایع انفورماتیک کشور

ویدا سینا، رئیس مرکز تحقیقات صنایع انفورماتیک کشور که از اعضای هیات نمایندگان اتاق ایران نیز هست جزو کسانی است که هرگونه اتکا به بدنه غیر از بخش خصوصی اعم از دولت و سرمایه گذاری خارجی و ... را مضر می داند و معتقد است برای ایجاد استقلال در بخش خصوصی، تنها اعضای آن هستند که می توانند به هم کمک کنند؛ چرا که اتکای صرف به سرمایه گذاری خارجی باعث کور شدن استعداد تولیدکنندگان می شود. همچنین دولت برخی تصمیم های غیرکارشناسانه می گیرد که در اخذ آنها هیچگونه مشورتی با بخش خصوصی نمی شود؛ مانند اعطای بسته های حمایت از صادرات که از نظر بسیاری از اعضای اتاق ایران تصمیمی غیرکارشناسانه ارزیابی می شود.

ویدا سینا در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران با امیدواری نسبت به آینده اقتصادی کشور به تشریح جزئیات طرح ها و افکارش برای دستیابی به این امر می پردازد.

طرح شما برای خروج از رکود اقتصادی چیست؟

دوره اینکه بخواهیم منتظر باشیم دولت به ما کمکی کند، گذشته است. باید فعالین اقتصادی تغییر دیدگاه داشته باشند. اینکه دولت ماهیانه سه هزار و 600 میلیارد تومان را به صورت نقدینگی به بازار تزریق کند نتیجه ای جز تورم نخواهد داشت. اما اگر همین مبلغ را وارد چرخه تولید کنیم، مساله بیکاری، فرار مغزها و ... حل می شود و حرکت آغاز می شود. از ابتدای اجرای طرح یارانه ها بالای 250 هزار میلیارد تومان پول دور ریخته شده و نقدینگی زیادی ایجاد کرده است. من معتقدم دولت این پول را باید به بخش خصوصی تزریق کند.

برای عملیاتی کردن این طرح چه باید کرد؟

فرض کنید یک نفر میخواهد از این سرمایه که دولت به او داده است، در شهرستان خودش استفاده کند. اگر جمعیت یک شهرستان به فرض 100هزار نفر باشد، برابر است با ماهیانه 4.5 میلیارد تومان. با این پول می توان جایگاه تولیدی ایجاد کرد و سپس سود ناشی از این بنگاه در طول سال به چرخه توسعه کشور برمی گردد. من این طرح را عملکردی دیده ام و واحد خودم با چنین شرایطی توسعه پیدا کرد.

آثار و پیامدهای عملی شدن این طرح چیست؟

مهاجرت کم میشود، افراد به شهرستانهای خود برمی گردند. بازرگانان به جای اینکه دنبال فروش جنس های خارجی باشند، تولید ایرانی را توسعه می دهند. این تحول برای شهرستان که اتفاق بیفتد مردم آن شهرستان سهام دار این سرمایه می شوند. بعد از چندین سال به سود و درآمدی دست پیدا می کنند که بتوانند به شهرستان خودشان در جهت رونق کمک کنند. از این طریق شهرستان استقلالش را به دست می آورد نه اینکه فقط چشمش به سرمایه گذاران خارجی باشد که می خواهند کجا سرمایه گذاری کنند. با مثالی می توان گفت در این شرایط به مردم ماهیگیری را یاد داده ایم، نه اینکه مدام به آنها ماهی بفروشیم.

در اتاق ایران برای رونق اقتصادی چه کار کرده‌اید؟

واقعیت این است که اتاق بدلیل عدم استقلال کافی، نتوانسته آنطور که باید در توسعه اقتصادی نقش ایفا کند. وقتی حادثه ای اتفاق می افتد می گویند کارمند دولت و یا کسی که جواز کسب دارد می تواند ضامن شود. یعنی یک کلیدسازی که سرقفلی دارد یا یک آبدارچی می تواند ضامن شود اما کسانی که کارخانه دارند و فعال اقتصادی هستند نمی توانند. قراردادهای ترکمنچای یکطرفه دولتی که جلوی ما می گذارند و میگویند در مناقصه که میخواهی شرکت کنی باید اول این را امضا کنی یعنی حتی اجازه تغییر یک خط آن را هم نمی دهند. اینهاست که می گویم اتاق استقلال ندارد.

مشکلات موجود بر سر راه را چه می دانید؟

مالیات بحثی پر اهمیت است. امور جاری کشور با مالیات می گذرد، مالیات مثل شارژ ساختمان است که اگر داده نشود امور ساختمان نمی گذرد. مشکل ما دادن مالیات نیست، مشکل این است که برخی نهادهای عمومی مالیات نمی دهند در حالیکه بزرگترین پروژه های اقتصادی دولت را برمی دارند. دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی، دولتی و ..پروژه های بزرگ اقتصادی را بدون پرداخت مالیات انجام می دهند در حالیکه ایده و طرح بسیاری از این پروژه ها برای بخش خصوصی است؛ اما به خاطر مالیات زیاد آن قادر به اجرای طرح نشده است.

مشکل دیگر این است که هرم منافع در کشور ما واژگون شده است. در کشورهای جهان اول در راس هرم منافع ملی مطرح است، بعد منافع منطقه، سپس سازمان و نهایتا منافع فردی. در ایران این هرم برعکس است؛ یعنی منافع  ملی در کشورمان جایگاهش را از دست داده و منافع فردی در اولویت اول افراد قرار گرفته است. به طوریکه برخی افراد حاضرند برای تامین منافع فردی خود، منافع سازمان و منطقه و ... را به خطر بیندازند.

ما در زندگی بخاطر مسائل تورمی و عدم ثبات از روز اول به مال اندوزی می پردازیم. هیچ کس در ایران به معنای واقعی زندگی نمی کند و از زمان حال استفاده نمی برد چرا که همه به فکر روز مبادا هستند. اگرخیالش راحت شود اتفاقی برایش نمی افتد و مسکن و بیمه و آینده او تامین است، آن وقت می تواند با خیال آسوده به معنای واقعی زندگی کند.

 

 

موضوعات :
در همین رابطه