کسانی که با ادعای دلسوزی برای کارگران با اصلاحات پارامتریک در تأمین اجتماعی مخالفت میکنند، منتظرند تا صندوق تأمین اجتماعی هر چه زودتر کاملاً ورشکسته شود و آنگاه به حال کارگران مرثیه بخوانند. این تکنیک و راهبرد همیشگی این عده است. درحالیکه باید گفت عوامفریبی و سودجویی با کارت کارگران در کشور کهنه و نخنما شده است.
بحران فعلی صندوقهای بازنشستگی را نمیتوان در عملکرد یک دولت جستوجو کرد، بلکه ریشه بحران این صندوقها به مدیریت ناصحیح و سیاستگذاری اشتباه برمیگردد و درنتیجه این قضیه تنها مربوط به امروز نیست. امروز زیاندهی صندوقهای بازنشستگی در سوء مدیریت ریشه دارد و درنتیجه اگر مدیریتها کارآمد شود، آنها از منجلاب ورشکستگی خارج شده و به سوددهی لازم میرسند. امروز کارگران در وضعیت نامساعدی به سر میبرند و اگر دولت راهکارهای حمایتی را در ارتقای رفاه آنان به کار نبندد، با توجه به پیشبینی تورم بالا و افزایش نقدینگی در سال آینده که درمجموع سال سختی را برای اقتصاد کشور رقم خواهد زد، افراد بیشتری از فقر نسبی به فقر مطلق هول داده میشوند.
افزون بر مسائل داخلی از قبیل نرخ بیکاری بالا بهویژه در فارغالتحصیلان، تورم افسارگسیخته، روند صعودی نرخ نقدینگی، رشد پایین اقتصادی و... مسائل خارجی یعنی بازگشت تحریمهای سخت اقتصادی آمریکا نیز شرایط را حساس کرده و لازم است در چنین شرایطی تصمیماتی متناسب با وقایع اقتصادی اتخاذ شود. یکی از راهکارهای حمایتی که باید از سوی دولت حتماً اجرا شود، بحث تسهیل مراجعه کارگران به مراکز درمانی تأمین اجتماعی، مراکز دانشگاهی، دولتی و خصوصی است.
در این زمینه هرگونه محدودیتی باید برداشته شود تا از این طریق میزان هزینه زندگی کارگران کاهش یابد. بنابراین دارندگان دفترچههای تأمین اجتماعی از این نظر نباید نگرانی داشته باشند. این روزها بهویژه با توجه به اینکه در روزهای پایانی سال به سر میبریم، افزایش دستمزد کارگران بارها از سوی گروههای مختلف شنیده میشود.
برای مثال شاهد بودیم که برخی نمایندگان مجلس رقمهای بالایی را برای دستمزد کارگران پیشنهاد میدهند که با توجه به شرایط اقتصادی امکان اجرای آن وجود ندارد. چراکه برخی اقتصاددانان بر این باورند که افزایش دستمزد خود تورمزا خواهد بود و با توجه به اینکه امروز تورم بالایی در اقتصاد کشور ما وجود دارد، این امر تنها به وخیمتر شدن اوضاع کمک خواهد کرد.
بهصراحت باید گفت پیشنهاد افزایش مبلغ یارانههای نقدی یا رقم دستمزد کارگران شگردهای تبلیغاتی است که عدهای دنبال میکنند. بنابراین آنچه اهمیت دارد و حتماً باید از سوی فعالان یا تشکلهای کارگری دنبال شود، پیگیری راهکارهای حمایتی مانند توزیع سبدها و بنهای کالایی است؛ بهجای افزایش دستمزدها.
باید تأکید کنم که افزایش دستمزد خود به بحران جدیدی در بازار کار دامن خواهد زد که امنیت کارگران را تحتالشعاع خود قرار میدهد. باید به این نکته توجه کنیم که هرگونه تعللی در زمینه ارتقای امنیت شغلی کارگران که امروز به پایینترین حد خود رسیده است، پیامدهای سوء اجتماعی را در پی خواهد داشت و بزهکاری را در جامعه افزایش میدهد. این موضوع تنها با نگرش مدیریتی در ارکان مختلف اقتصادی حاصل خواهد شد.