رادیو مجازی اتاق ایران - 29 فروردین 1403

یادداشت حسین سلاح‌ورزی برای پایگاه خبری اتاق ایران

سیاست‌گذار و درک نادرست از محدودیت‌ها و مسئولیت‌ها

سلاح‌ورزی، نایب‌رئیس اتاق ایران معتقد است: در بدنه سیستم تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری نه درک چندانی از محدودیت وجود دارد و نه تصویر درستی از مسئولیت. سیاست‌گذار، نمی‌خواهد بفهمد که قدرت خرید مردم، محدود به قدرت تولید کشور است. وقتی هم اوضاع آنطور که می‌خواهند پیش نمی‌رود: یا تقصیر فعالان اقتصادی است یا تقصیر مردم.

حسین سلاح‌ورزی

عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
21 آذر 1398
کد خبر : 31449
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

بهترین تعبیر برای توصیف سیاست‌گذاری اقتصادی در کشور ما سیاست‌گذاری کودکانه است. این اطلاق به هیچ عنوان بابت تخفیف و تحقیر نیست! بلکه اشاره به مشابهتی عجیب و البته هولناک دارد.

کودکان محدودیت‌های دنیای واقعی را درک نمی‌کنند و می‌خواهند همیشه، همه چیزهایی که به نظرشان خوب می‌آید را با هم داشته باشند. تصور درستی از محدودیت زمان، محدودیت منابع مادی و البته محدودیت ناشی از انتخاب‌ها،‌ ترجیحات و حقوق دیگران ندارند و متناسب با آن قادر به تنظیم رفتار خود نیستند و لذا تصویر درستی هم از مفهوم مسئولیت ندارند. چنین است که در نگاه اول شاید خودخواه و سفیه دیده شوند؛ اما موضوع فقط این است که درکی از روش عملکرد دنیای واقعی ندارند.

در طول بیش از 5 دهه دسترسی آسان به منابع سرشار نفتی، سیاست‌گذاران ایرانی را کودک بارآورده. در بدنه سیستم تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری نه درک چندانی از محدودیت وجود دارد و نه تصویر درستی از مسئولیت.

اگر اراده می‌کنیم که دلار 4200 تومان باشد؛ کاری که قبلا به مدد انفاس قدسی نفت انجام می‌شد؛ لاجرم که می‌تواند و باید 4200 باشد؛ حتی وقتی دیگر پول نفت در بساط نیست؛ این عدم درک محدودیت است.

حالا اگر دلار 4200 تومانی را به بازار ریختیم و حاصل آن رانت و سواستفاده شد، این دیگر تقصیر ما نیست! تقصیر سوء استفاده‌کنندگان است! این هم نداشتن تصویر درست از مفهوم مسئولیت است. دلار 4200 تومانی فقط یک مثال است؛ نمونه‌های دیگر هم فراوان‌اند.

سیاست‌گذار می‌خواهد با چند خط دستور و تخصیص منابع کاغذی بودجه قدرت خرید مردم را ترمیم کند! این کار را قبلا نفت در بودجه برای آنها انجام می‌داد. وقتی کار پیش نمی‌رود اول به سراغ سرکوب بازار کالا و خدمات می‌روند؛ سرکوب این بازار، به فرض موفقیت‌آمیز بودن، بازار کار را سرکوب می کند؛ لذا قدرت خرید اگر بدتر نشود؛ بهتر نخواهد شد! یا دوباره آخر سال به اسم حمایت از کارگر حداقل دستمزد را بدون در نظر گرفتن منطق اقتصادی آن افزایش می‌دهند. افزایش دستمزد، به فرض اینکه ممکن باشد و بر وضع تولید اثر منفی نگذارد، با ایجاد فشار تقاضا، جنگ قیمت در بازار کالا و خدمات را شعله‌ور می‌کند و باز هم قدرت خرید مردم اگر بدتر نشود، بهتر نخواهد شد.

سیاست‌گذار، نمی‌خواهد بفهمد که قدرت خرید مردم، محدود به قدرت تولید کشور است. این عدم درک درست از محدودیت‌هاست. وقتی هم اوضاع آنطور که می‌خواهند پیش نمی‌رود: یا تقصیر فعالان اقتصادی است که گران‌فروشی می‌کنند یا تقصیر مردم است که به تعبیر رئیس‌جمهور محترم، نمی‌خواهند کار کنند! وگرنه کار برای همه هست! این نداشتن تصویر درست از مفهوم مسئولیت است.

پول نفت تمام شده عزیزان! فصل بزرگ شدن است.

در همین رابطه