عکس: حسنعلی قطبی
هنوز یکی دو ساعت به ظهر مانده؛ اما آفتاب بیرحمانه میتابد. هوا داغ است و خاکآلود. زمین تشنه. اینجا شرق اصفهان است؛ جایی که اخیراً تجمع کشاورزان معترضش خبرساز شده. کشاورزان میگویند برای مطالبه حقابه قانونی خود تجمع کردهاند و استنادشان هم به طومار شیخ بهایی، تنظیم شده در سال 923هجری قمری است که با تقسیم آب زایندهرود در مادیها، سهم عادلانه هر شهر و روستای حوالی این رودخانه را حتی برای دورترین آبادیهای شهرستان اصفهان، مشخص کرده است. طوماری که 5قرن پیش توانست غائله نزاعهای متوالی بهرهبرداران از آب زایندهرود را بخواباند اما اینک نزاعها و اختلافات آبی میان حقابهداران زایندهرود و بهرهبرداران جدید از آب این رودخانه بالا گرفته و کشاورزان شرق اصفهان میگویند
در این میان آنچه اصلاً بهحساب نمیآید، سهمیهبندیهای همین طومار است. گزارش میدانی همشهری از تجمعات کشاورزان اصفهانی در پاییندست زایندهرود حاکی از این است که معترضان، طالب بازگرداندن تنها دارایی باارزش موروثی خود، یعنی حقابه زایندهرود هستند و میگویند: کشاورزی بدون آب معنا ندارد و روستای بدون کشاورزی هم بیروزی است.
در مقابل اما،حیات یزد بسته به آبی است که از اصفهان به این شهر منتقل میشود. در یک ماه اخیر 3بار این انتقال آب با مشکل مواجه شده و این مسئله کار مشترکان آب یزد را سخت کرده است. گروهی از شهروندان یزدی در شبکههای اجتماعی با هشتک یزد آب ندارد، به شرایط ایجادشده اعتراض کرده و خواستار رسیدگی شدند. قطع آب در بخشهایی از شهر یزد زندگی را برای مردم دشوار کرده است.
تشنه بر کرانه لوله انتقال آب
شهر ورزنه، دوردستترین حقابهدار اصفهان است که در جوار تالاب خشکیده گاوخونی و خط لوله انتقال آب کوهرنگ به یزد، از سال 91تاکنون بهصورت مقطعی شاهد تجمع پرتعداد کشاورزان بوده است. خط لوله انتقال آب کوهرنگ به یزد، از شمال ورزنه میگذرد. در ورودی این شهر، تعداد زیادی از ماشینها و ادوات کشاورزی اعم از تراکتور، کمباین و خیش و... کنار جاده گذاشته شده و تعدادی از کشاورزان در نزدیکی آن اُتراق کردهاند. آنها میگویند: ما نه ضدانقلاب هستیم نه شورشی، کشاورزیم و فقط حقابه خودمان را میخواهیم.
مشاهدات خبرنگار ما حاکی از این است که بخش عمده زمینهای پیرامون این شهر بدون زراعت رها شده و اغلب درختان نیز خشک شدهاند.
کشاورز میانسالی که نزدیک تراکتورهای ردیف شده در کنار جاده روی زمین نشسته میگوید: ما 5برادریم و یک پدر، دار و ندارمان 20هکتار زمین است و 4.5ساعت آب که یکهشتم از کل این زمینها و یک ساعت و ربع از کل آب آن مهریههای همسرانمان است. به صحرای خشک روبهرویش نگاه میکند و بدون اینکه بخواهد حسرتش را پنهان کند، ادامه میدهد: «یکزمانی دستمان به دهانمان میرسید اما حالا 3سال است که نه بذری به صحرا بردهایم و نه گندمی به خانه. ما حق آب داریم، سند هم داریم اما به ما میگویند طومار شیخ بهایی برای هرزآب زایندهرود بوده و حالا که آب نیست شما هم حقی ندارید.» میایستد و با اشاره به دور دست میگوید: مردم ورزنه تا آن تپهها زمین کشاورزی دارند و جد اندر جد روی آن کار کردهاند آنوقت مسئول محترم میگوید شما حقی از آب ندارید. وقتی هم اعتراض میکنیم در بوق و کرنا میکنند که ما به خط لوله انتقال آب شرب یزد حمله کردهایم. آخر یکی نیست بگوید از 7سهم آبی که به یزد میرود فقط یک سهم آشامیدنی است و مابقی در کارخانه و گلخانه مصرف میشود.
ما ضدانقلاب نیستیم
سعید، جوانی است که با چند نفر دیگر به ما نزدیک شده. او پی حرف کشاورز ورزنهای را میگیرد و میگوید: «شما که از پایتخت آمدی بگو، یک آدم در روز چقدر آب میخورد که اینها مدام میگویند فقط آب شُرب به یزد منتقل میشود. اگر آمارها درست است که میانگین سرانه مصرف آب شرب 24لیتر در روز است، پس دولت یک کارشناس بیطرف بفرستد تا نیاز آب شرب یزد را حساب کند و به همان اندازه آب به آنها بدهد.» پیرمردی هم که گویا خط لوله یزد از بالادست زمینهایش رد شده وارد بحث میشود و میگوید: «دهنه لولهای که آب به گزارشبالاست که اگر سوراخ شود تا 100متر آب بالا میپاشد. ما فقط به آب اضافهای که از ما دزدیده شده و صرف صنعت و کشاورزی یزد میشود اعتراض داریم. شرعاً هم ایراد دارد که این آب به مصرف کشاورزی و کارخانه برسد یا با آن وضو و طهارت بگیرند.»
زن سالخوردهای نیز که چادر سفید به سر دارد، به اجتماع کشاورزان میپیوندد و رسیده و نرسیده میگوید: آقا سفره ما خالی است. خاک نمیتوانیم بخوریم. برو و به آنهایی که میگویند ما ضدانقلابیم بگو این آبادی 120نفر شهید داده و حالا هم اگر جان به لبمان نرسیده بود حرفی نمیزدیم.
کمبود آب را تقسیم کنید
در بالادست ورزنه نیز روستاهای زیادی بهصورت کامل کویری شدهاند و از آنها چیزی جز ساختمانهای توسری خورده و زمینهای بایر و بیعلف به چشم نمیآید. خصوصیت مشترک همه این روستاها این است که از دوردست حتی یک درخت نیز پیرامون آنها دیده نمیشود. طبق اظهارات کشاورزان، منطقه ورزنه و روستاهای بالادست آن تا 15سال پیش قطب کشت پنبه، چغندرقند و یونجه بوده اما چند سالی است که خشک شدن زایندهرود، کشت و کار این مناطق را به کشت جو و گندم پاییزه محدود کرده و حالا هم کلاً بایر است.
محمد، خود را از کشاورزان یکی از روستاهای بالادست به نام جُندان معرفی میکند. او نیز به همراه بسیاری از کشاورزان روستاهای اطراف به تجمع کشاورزان شرق پیوسته است. او نیز حرف بقیه را میزند. معتقد است به جای اینکه کشاورزان شرق به خرابکاری متهم شوند، باید میزان آب انتقالی به یزد شفاف و درست اعلام شود و اگر آب کم است، کمبود آب را شامل حال همه کنند نه اینکه فقط آب شرق اصفهان را ببندند.
یکی دیگر از کشاورزان نیز میگوید: «بارها با تعدادی از دوستان برای تحقیق درباره محل مصرف آب کوهرنگ به یزد و مناطق اطرافش رفتیم، از 40کیلومتر مانده به یزد تا 70کیلومتر بعد از آن کارخانههایی ردیف شدهاند که همگی مصرف بالای آب دارند. از آن طرف بهقدری گلخانه در یزد احداث شده که حالا این شهر قطب تولید خیار گلخانهای است.» او عکسی نیز از میدان میوه و ترهبار اصفهان نشان میدهد که در آن برای فروش خیار یزد تبلیغ شده است: خیار یزد با آب کوهرنگ!
جوانی هم با بغض میگوید: «اینجا آخر دنیاست. ما فقط حقابه خودمان را میخواهیم تا کشاورزی کنیم و زنده بمانیم.»
یکی از مسئولان شورای شهر و روستا نیز در تجمع حضور دارد. به گفته او، اخیراً استاندار گفته است مبلغی از کارخانههای فولاد و ذوبآهن گرفته تا به کشاورزان اختصاص داده شود اما کشاورزان میگویند ما کار میخواهیم. آنها معترضاند که چرا هیچ کارخانه و صنعتی در این منطقه ایجاد نشده درحالیکه هم نیروی کار دارد و کنار خط سراسری راهآهن قرار گرفته است.
شهر کبوترخانههای بیکبوتر
شهر اژیه در 30کیلومتری ورزنه و حدود 60کیلومتری اصفهان، دومین نقطه تجمع اعتراضات کشاورزان شرق اصفهان است که البته بهدلیل نزدیکی آن به شیرهای خط لوله انتقال آب به یزد از حساسیت ویژهای برای نیروهای انتظامی برخوردار است. وجود تعداد زیادی از کبوترخانههای تاریخی در زمینهای کشاورزی این شهر نخستین چیزی است که توجه رهگذران غریبه را بهخود جلب میکند. سازههایی که روزگاری جزو ابداعات خارق العاده ایرانیان برای تأمین کود مورد نیاز زمینهای کشاورزی بوده اما حالا دیگر نه کبوتری در آنهاست و نه زمین زراعت شدهای که به کود آنها محتاج باشد
شغل اغلب ساکنان این شهر کشاورزی بوده و حالا بخش عمده آنها بیکار هستند. کشاورزان اژیهای هم همان حرف ورزنهایها را میزنند؛«اگر آب نیست چرا به یزد آب میدهند؟» اینجا خلوت است. یکی میگوید تعداد زیادی از کشاورزان برای اینکه اعتراضشان به گوش مسئولان برسد به خوراسگان اصفهان رفتهاند.
مرگ خاطره رنگارنگ مزارع گلرنگ
از اژیه به سمت اصفهان پهنه کویر بیشتر به چشم میآید چراکه جاده از اغلب روستاها فاصله زیادی دارد و آبادی به چشم نمیآید. اهالی میگویند زمینهایی که حالا به شکل کویر لمیزرع زیر آفتاب سوزان رها شدهاند سالهایی نه چندان دور، مزارع پربار گلرنگ بودهاند. گفته میشود در سالیانی نه چندان دور، کل زمینهای روستاهای این منطقه با خسارت زهاب روبهرو بودهاند و بالا آمدن آب، بخشی از زمینهای رها شده در کنار جاده را به باتلاق و نیزار تبدیل کرده بود اما حالا همه یکدست بیابان بیآب شدهاند. گواهی این ادعا، زهکشهای عمیق و بزرگی است که در گذشته توسط جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی برای حفظ کیفیت اراضی حفر شده و مقصد همه آنها تالاب گاوخونی است.
خاطرات شمال با بوی برنج
دشتهای بیابانشده شرق اصفهان، موسوم به «رودشت»، در بالادست به منطقه «براآن»وصل میشود؛ منطقهای چسبیده به اصفهان که کمتر از 2دهه پیش به قدری پرآب و سرسبز بوده که به آن لقب «شمال» داده بودند. کشاورزان میگویند تا پیش از دولت نهم، این منطقه قطب برنجکاری بوده و پیاز و ذرت نیز به وفور در آن کشت میشده است؛ اما حالا بیآبی اثری از خاطرات شمالگونه این منطقه باقی نگذاشته و در چند سال اخیر نیز اگر آبی به آن رسیده، صرف کشت گندم و جو شده است.
زیار، سومین گلوگاه تجمعات کشاورزان اصفهانی بزرگترین شهر این منطقه است که مردمانش از اواخر سال 91تاکنون، در همبستگی با دیگر مناطق شرق اصفهان نسبت به انتقال آب زایندهرود و نادیده گرفتن حقابه کشاورزان معترض شدهاند. یکی از کشاورزان زیاری میگوید: مردم این منطقه از اینکه صدایشان شنیده نمیشود و مدام انگ خرابکاری میخورند گلایه دارند.
یکی دیگر از کشاورزان این منطقه نیز استفاده از آب کوهرنگ در صنعت و کشاورزی یزد را ناجوانمردانه میداند و میپرسد: چرا تا قبل از انتقال آب به یزد، این شهر هیچ کارخانه صاحب نامی نداشت؟ چرا اسمی از کاشی و سرامیکهای یزدی برده نمیشد؟ کشاورز دیگر، فولاد مبارکه و ذوبآهن اصفهان را نیز در وضع موجود مقصر میداند و میگوید: همه جای دنیا کارخانه فولاد را کنار دریا میسازند اما ما در اصفهان و یزد میسازیم. آخر یکی نیست بگوید چرا کارخانه گندلهسازی را در یزد ساختید، مگر یزد آب دارد یا کنار دریاست؟
یکی از کشاورزان میگوید: در دولت اول اصلاحات که سال بسیار پرآبی بود در حالی خط لوله انتقال آب به یزد کشیده شد که قرار بود این خط لوله بعد از افتتاح تونل لنگان ایجاد شود. به گفته او، قرار بود آب چشمه لنگان برای مصرف شرب مردم یزد منتقل شود اما سالها قبل از افتتاح این تونل، آب زایندهرود را به یزد فرستادهاند و بدتر از همه اینکه با این آب صنعت و کشاورزی راه انداختهاند.
درخواست همزمان نمایندگان یزد و اصفهان از دولت
اعضای مجمع نمایندگان استان یزد در نامهای به رئیسجمهور خواستار رسیدگی به حوادث اخیر و اخلال در روند تأمین آب شرب مردم این استان شدهاند. محمدرضا تابش نماینده اردکان، سیدابوالفضل موسویبیوکی نماینده یزد، کمال دهقانی فیروزآبادی نماینده تفت و میبد و همچنین محمدرضا صباغیان بافقی، نماینده مهریز و بافق ۴نمایندهای هستند که در نامهای با اشاره به سه بار قطع شبکه انتقال آب به استان یزد در شرق اصفهان، نوشتهاند: هماکنون آب شهری مستقیماً از آب چاههای کشاورزی که برای شرب مناسب نیست، تأمین میشود و درصورت قطعی آب انتقالی این وضعیت برای یک و نهایتاً برای 2ماه دیگر میتواند برقرار باشد.
آنها ادعا کردهاند که آب آشامیدنی مردم یزد از محل آبهای جاری در تونل ۱و۲و۳ کوهرنگ و تونل چشمه لنگان که به سد زایندهرود ریخته میشود، تأمین میشود و «فقط از استان اصفهان عبور میکند» اما بهدلیل خشکسالیهای اخیر و نبود امکان بهرهبرداری کشاورزان شرق استان اصفهان از آب زایندهرود نسبت به تخریب شبکه انتقال برق و همچنین ایستگاههای پمپاژ اقدام میشود تا از این محل آب برای کشاورزان تهیه شود.
نمایندگان مردم یزد در ادامه از مسئولان کشور اعم از دولت و مجلس و قوه قضاییه پرسیدهاند که آیا با توجه به اینکه معادن موجود در استان نزدیک به نیمی از سنگ آهن مورد نیاز کشور را تأمین میکند، اگر معامله شبیه آنچه با خط انتقال آب انجام میشود، صورت گیرد چه وجهی دارد؟ به اعتقاد آنها، اگر دولت نتواند امنیت عبور آب و تأمین آب آشامیدنی مردم استان یزد را تأمین کند و روی مقوله آب اعمال حاکمیت نکند، تلویحاً به مردم استان یزد اجازه میدهد تا خود از ذخایر معدنی که متعلق به مردم شریف ایران است صیانت کند و این امر حاکمیت ملی را مخدوش میسازد.
نمایندگان یزد حوادث اخیر را از 3نظر قابلتامل دانستهاند که باید مورد پیگیری قرار گیرد؛ اول اینکه نقش دولت در تأمین امنیت ایفا و برقراری نظم و امنیت بهعنوان شرط لازم هرگونه فعالیت اجتماعی و اقتصادی جاری شود. دوم اینکه اجرانشدن تصمیمات و سیاستهای اجرایی نظام و جلوگیری از خدشه وارد آمدن به آن، حاکمیت ملی را متزلزل کرده و در صفوف متحد مردم انشقاق بهوجود میآورد.
و سوم اینکه مماشات با ناامنیهای اخیر که جرم مشهود بوده و اموال عمومی و دولتی را مورد تخریب قرار میدهد، میتواند در آینده بدآموزی در سطح ملی داشته باشد و تنشهای مشابه در حوزه آب و... را دامن بزند.
نمایندگان استان اصفهان در نامهای خواستار برگزاری جلسه اضطراری با رئیسجمهور برای بررسی مشکل آب شرب و بیآبی در این استان شدند. در نامه نمایندگان استان اصفهان خطاب به حسن روحانی آمده است: «با توجه به اتمام آب شرب ۵میلیون نفر جمعیت استان اصفهان در مردادماه سالجاری و همچنین استمرار خشکی زایندهرود و نبود آب برای کشاورزان استان، خواهشمند است دستور فرمایید فوراً زمانی برای تشکیل جلسه اضطراری با حضور نمایندگان استان تعیین و اعلام شود.
طومار شیخ بهایی چیست؟
شیخ بهایی، فقیه، دانشمند و چهره شناختهشده ایران در زمان صفویان، در سال923 هجری قمری با محاسبه دقیق و بهدست آوردن آمار بارندگی مناطق مختلف اصفهان، حومه، کوهستانهای اطراف و سرچشمه زایندهرود در کنار تدوین طرح دقیق نهرها و شیب و مقطع آنها و سهم استفاده آب هر باغ و محله و منزل، سهم آب هر یک از بهرهبرداران از آب زایندهرود را مشخص کرد و به مشکل و اختلاف چندین ساله این منطقه پایان داد.
طبق این طومار، جریان آب زایندهرود به 33سهم تقسیم شده که هر سهم، معادل 5شبانهروز قسمتی از آب رودخانه است که باید به مادی هر محله سرازیر شود. این طومار بهقدری دقیق تنظیم شده که حتی فصل سیلابی زایندهرود را در 197روز اوایل آذرماه و سپس مدت 168روز برای جریان عادی و منظم بررسی و محاسبه کرده است.
محاسبهای که با گذشت 5 قرن، هنوز هم دقیق و مطابق با تغییرات جوی بهنظر میرسد. از دیگر نکات جالب این طومار، مشارکت دادن مردم در مدیریت تقسیم حقابهها و نگهداری مادیهاست. براساس تمهیدات شیخ بهایی، بهرهبرداران هریک از سهام 33گانه آب زایندهرود، افرادی را تحت عنوان میراب از بین معتمدین صاحب حقابه انتخاب میکردند تا هم پاسدار حقابه آنها باشد و رسیدن آب از مادی اصلی تا مزاع را تضمین کند و هم در موارد لزوم کلیه حقابهداران را برای ترمیم و لایروبی مادیها فرابخواند. میرابها همچنین مسئول رایزنی با مسئولان حکومتی برای تعیین قیمت آب، دریافت پول از حقابهداران و واریز آن بهحساب حکومت بودند.
برای حل مشکل آب باید بخشینگری را کنار بگذاریم
تازهترین خبر اینکه رضا اردکانیان، وزیر نیرو که برای بررسی آخرین وضعیت بحران آب در استانهای یزد، اصفهان، سیستانوبلوچستان و خوزستان به کمیسیون عمران مجلس رفته بود در تازهترین اظهارنظر با تأکید بر اینکه برای حل مشکل آب باید بخشینگری را کنار بگذاریم، گفت: در موضوع آب نباید در بخشهای کشاورزی، صنعت و محیطزیست راههای جداگانهای را رفت. وی افزود: موضوع آب برای همه بخشها موضوعی واحد است و نباید آن را تقسیم کرد و برای جلوگیری از بخشینگری در موضوع آب، کارگروهی در دولت تشکیل شده است.
وی با بیان اینکه 50سال است به سمت گرمتر و خشک شدن پیش میرویم، گفت: در این شرایط باید در مصرف آب تغییر ایجاد و بدون تعارف پرونده مصرف آب در بخش کشاورزی را باز کنیم؛ اینکه مصرف آب را چگونه مدیریت و در کجاها با کشتهای ممنوع مقابله کنیم، موضوعی است که باید بررسی شود.
اردکانیان همکاری همه دستگاهها را برای مدیریت آب ضروری دانست و گفت: وزارتخانههای نیرو و جهادکشاورزی بهتنهایی نمیتوانند مسئله آب را حل کنند. وزیر نیرو افزود: وزارت نیرو بهدنبال شیرین کردن آب، مدیریت آبهای سطحی و بارور کردن ابرهاست. در این بین وزارت جهادکشاورزی هم بهتنهایی نمیتواند طرح الگوی کشت جایگزین را اجرا کند و همه دستگاهها باید کمک کنند.
محمد حاجرسولیها، مدیر عامل شرکت مدیریت منابع آب ایران و مشاور وزیر نیرو در گفتوگو با همشهری تاکید کرد: سیاست رسمی وزارت نیرو در مدیریت منابع آبی ایران جلوگیری از هرگونه بخشینگری و نگاههای منطقهای است. وی تصریح کرد: در کارگروه ویژهای که در دولت تشکیل شده هم در رسیدگی به مشکلات تأمین آب بین استانهای مختلف همین نگاه دنبال میشود و به هیچ عنوان اجازه بخشینگری ملاک تصمیمگیریها نخواهد بود.
بنا بر کسب اطلاع خبرنگار ما، عصر دیروز نشستی با حضور وزیر نیرو و مدیران ارشد این وزارتخانه برای تصمیمگیری درباره مشکل آب در استانهای یزد و اصفهان برگزار شد. سخنگوی کمیسیون عمران مجلس هم از بررسی بحران آب در استانهای خوزستان، اصفهان و یزد در جلسه صبح دیروز این کمیسیون با حضور وزیر و مقامات ارشد وزارت نیرو خبر داد و با اشاره به آمار مدیران وزارت نیرو مبنی بر کاهش ۵۰ درصدی نزولات جوی در کشور، گفت: دغدغه اصلی کاهش بارش در کشور است که به نسبت آمار بلندمدت حدود ۵۰ درصد کاهش بارش داریم و دغدغه اعضای کمیسیون عمران نیز بررسی دلایل کاهش شدید نزولات جوی در سال آبی 97 - 96 بود. هفته بعد هم این جلسه ادامه خواهد یافت تا برنامههای عملیاتی وزارت نیرو برای مدیریت منابع آبی کشور بهصورت جزئی و راهبردی تشریح و بررسی شود.
به گزارش ایسنا، صدیف بدری از خواسته اعضای کمیسیون عمران برای همراهی و هماهنگی وزارتخانههای نیرو و جهادکشاورزی برای عملیاتی کردن برنامههای استراتژیک در حوزه آب خبر داد و افزود: کارگروهی در این خصوص در دولت تشکیل شده اما باید بهصورت عملیاتی و پروژهای به این مسئله ورود کرد. در کنار این مسئله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای فرهنگی و صدا و سیما نیز برای کاهش مصرف و مصرف بهینه آب باید برنامهریزی کنند.
بدری ادامه داد: وزیر نیرو و معاونانش مهمترین دلایل بحران آب و حواشی بهوجود آمده در استانهای اصفهان، یزد و خوزستان را تصمیمگیریهای مدیران در دولتهای گذشته میدانستند که به گفته آنها انتقال و برداشت آب از سرچشمهها و فرهنگسازیهایی که برای مصرف بهینه در بخشهای کشاورزی و صنعت باید میشد و نشد، از مهمترین دلایل این مسئله است.