یادداشت وزیر اقتصاد

چین و اروگوئه چگونه موفق به اصلاحات ساختاری در اقتصاد شدند؟

اصلاحات ساختاری نیازمند عمل کارشناسی، صبر، استفاده از پتانسیل های واقعی و از همه مهمتر انگیزه برای بهبود است. بدون عنصر «انگیزه» سایر مولفه ها هم به کار نمی‌آیند. آنچه ما برای بهبود نیاز داریم همین دو عنصر است، چراکه هم پتانسیل‌های ذاتی اقتصادی، هم دانش و نیروی‌های جوان را در اختیار داریم.
تاریخ: 22 خرداد 1397
شناسه: 13870

 سفر به چین در کنار رئیس‌جمهور و برخی اعضای هیات دولت برای شرکت در اجلاس شانگهای فرصت خوبی برای توجه و درک یک اصل اساسی در توسعه اقتصادی بود: اصلاحات ساختاری برمبنای عمل کارشناسی، صبر و انگیزه ملی برای بهبود رخ می‌دهد.

 چین دوران توسعه را طی کرده و حالا جایگاه مشخصی در اقتصاد جهانی دارد ولی همین کشور هم وقتی در حوزه‌ای با ضعف مواجه می‌شود با نهایت انگیزه سعی در رفع آن می‌کند و اتفاقا بعد از مدتی از وضعیت کاملا نامطلوب به موقعیت کاملا مطلوب می‌رسد.

یک نمونه ساده که در حاشیه اجلاس توجه من را جلب کرد، موقعیت چین در تولید دی اکسیدکربن در جهان بود. آن‌ها متهم بودند که در آلودگی زمین نقش زیادی دارند. یک دلیل اصلی هم اینکه چین بزرگ‌ترین مصرف کننده ذغال سنگ در جهان و دومین مصرف کننده نفت است.

 این موقعیت برای آن‌ها نقطه ضعف بود. بنابراین با صرف زمان، کار کارشناسی و دقت و مطالعه موفق شدند بعد از مدتی رهبری انرژی‌های پاک جهان را در اختیار بگیرند. نتیجه اینکه در حال حاضر چین یک سوم برق حاصل از باد جهان را در اختیار دارد، یک چهارم انرژی خورشیدی جهان در این کشور تولید می‌شود، در میان 10 کشور تولید کننده پنل‌های خورشیدی رتبه ششم را بدست آورده‌اند و در بازار توربین‌های بادی هم چهارم هستند. در نهایت چینی‌ها بیش از تمام کشورهای جهان وسیله نقلیه برقی می‌فروشند. آن‌ها برای رسیدن به این موقعیت انگیزه داشتند. اما رفتار کارشناسی و اصلاحی تنها به چین با آن توان عظیم اقتصادی منحصر نیست. مثال دیگر وضعیت اروگوئه است.

 اقتصاد این کشور 15 سال متمادی هیچ رشدی نداشت و بین آرژانتین و برزیل درجا می زد یا پس رفت می‌کرد. از سال 2005 روند اصلاحی با سیاست تنوع بخشی به اقتصاد، توجه به صنایع نوین و تسهیل قوانین برای جذب سرمایه گذاران خارجی آغاز شد. دولت هم طی هشت سال میزان سرمایه گذاری خود در حوزه های مربوط به فن آوری را 73 درصد افزایش داد و امروز کار به جایی رسیده که برخلاف آرژانتین و برزیل ارگوئه صادرکننده محصولات کشاورزی با اتکاء به فن آوری های نوین در تولید است. در نتیجه رفاهی فراگیر در کشورشان ایجاد شده و جمعیت طبقه متوسط آنها از 39 درصد کل جمعیت به 71 درصد کل جمعیت رسیده است.

 واقعیت همین است که اصلاحات ساختاری نیازمند عمل کارشناسی، صبر، استفاده از پتانسیل های واقعی و از همه مهمتر انگیزه برای بهبود است. بدون عنصر «انگیزه» سایر مولفه ها هم به کار نمی آیند. آنچه ما برای بهبود نیاز داریم همین دو عنصر است، چراکه هم پتانسیل‌های ذاتی اقتصادی، هم دانش و نیروی‌های جوان را در اختیار داریم.

موضوعات :
در همین رابطه