محسن جلال پور
«طلای سیاه»؛ نوکِ پیکان صحبتهای محسن جلالپور رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در همایش اقتصاد مقاومتی، تعاون و اقدام و عمل به سمت «نفت» نشانه رفته بود. جلاپور در این نشست مرتباً از مفهومی گفت که این روزها نقل تمامی محافل اقتصادی است: «اقتصاد مقاومتی». به اعتقاد جلالپور اقتصاد امروز ایران اقتصادی بیمار است که از سالها پیش از راه نفت تغذیه شده و در نهایت دولتی فربه و ناکارآمد خلق کردهاست؛ اکنون تنها راه علاج این اقتصادِ بیمار، عمل کردن به دستورالعملها و راهکارهای اقتصاد مقاومتی است. رئیس اتاق ایران بر این باور است که کشورهای نفتخیز برنامه اقتصادیِ تعریفشده و علمی نداشتهاند و به همین خاطر در روزهایی که میتوانستند به اوج برسند تنها نوعی اعتیاد و وابستگی اقتصادی به نفت پیدا کردهاند که امروز آنها را گرفتار کردهاست. او معتقد است دولت بزرگ و پول فراوان حاصل از نفت، اقتصاد را غیرشفاف، مبهم و تا اندازهای فسادآلود کردهاست. به گزارش پایگاه خبری اتاق ایران امروز اگر دولت کوچکسازی را در دستور کار خود قرار بدهد، مجلس به جای تولید قانون به حذف قوانین زائد بپردازد، قوه قضائیه با فساد مبارزه کند و اتاقها به جای گلایه، راهکارهای کارشناسانه ارائه بدهند؛ اقتصادی مقاوم در کشور خواهیم داشت.
متن سخنرانی محسنجلالپور در همایش شب گذشته را در ادامه بخوانید:
بخش خصوصی بسیار خوشحال است که از ابتدای مجلس شورای اسلامی شاهد حضور پررنگ نمایندگان مجلس دهم و علاقمندی آنها به مسائل اقتصادی است. اینکه نمایندگان محترم در این دوره کاملاً نیازهای اقتصادی امروز کشور را میَشناسند و آنچه که دغدغه مقام معظم رهبری و مسئولان است را به عنوان اولین برنامه کاری خود در نظر گرفتهاند و در این زمینه حضور پررنگ دارند یک توفیق و برکت است.
مسلم است که دغدغه همه ما امروز در کشور به ویژه آنها که اکنون در این جلسه حضور داریم «اقتصاد» است. راهکار و نشانگر راه ما، اقتصاد مقاومتی و ابلاغیه مقام معظم رهبری است که در سخرانیهای خود مکرراً به آن اشاره داشتهاند. تقریباً همیشه شاهد بودهام که مقام معظم رهبری به اقتصاد مقاومتی و مسائل اقتصادی اشاره میکنند. این یعنی همه ما به عنوان دستاندرکاران این بخش از جامعه باید این مطلب و راهکار را جدی بگیریم و مسیر پیش رو را بر اساس ابلاغیه مقام معظم رهبری و راهکارهایی که اخیراً هم در مشهد مقدس در ده مورد عنوان فرمودند در دستور کار خود قرار بدهیم.
اقتصاد مقاومتی در حقیقت اقتصادی است که ما را به سمت پویایی و شکوفایی اقتصای پیش میبرد و عمق رکود و کمرونقی را کمتر میکند و به این ترتیب ما را در مسیر جامعهای که باید باشیم قرار میدهد. راهکار اصلی اقتصاد ایران که اقتصادی بیمار است و گرفتار رکود جدی شدهاست در عمل، اجرایی کردنِ دستورالعملها و راهکارهای اقتصادی مقاومتی است.
اصولاً کشورها در مقابل تکانهها و شوکهایی که به اقتصاد کشور وارد میشود در طول دهههای اخیر راهکارهایی را اتخاذ کردهاند. مسلماً اگر این راهکارها درست اتخاذ بشود به نتایج خوبی میانجامد. در طول دهههای اخیر میبینیم که شوکهای اقتصادی در دنیا راه افتاده و کشورهایی که برای آن برنامه و راهکار داشتهاند موفق شدهاند اما آنها که راهکاری نداشتند صدمه دیدهاند. و اتفاقاً بعضی از این لطمهها از سوی کسانی بوده که باید از این صدمات بهره میبردند.
در سال 1973 که قیمت نفت یکباره گران شد، عملاً باید بهره این افزایش قیمت را کشورهای نفتخیز و دارای منابع نفتی میبردند و صدمه آن متوجه کشورهای مصرفکننده نفت میشد. اما چون کشورهای نفتخیز برنامهای نداشتند دچار بیماری شدند و اقتصاد آنها اقتصاد وابستهای شد، آنها گرفتار شدند و به مصرفکننده انرژی تبدیل شدند. امروز هدررفت انرژی در این کشورها بسیار بالاست. اما کشورهای مصرفکننده که باید از این ماجرا آسیب میدیدند از موقعیت شوک اقتصادی استفاده کردند. آنها در بهینهسازی مصرف، مصرف را 30درصد کمتر کردند، به انرژیهای دیگر روی آورند و عملاً شوکی که بایستی آنها را زمینگیر میکرد نتایج بهتری برای آنها به بار آورد. آنها گرفتار نشدند.
در آن زمان یک اقتصاد تعریفشده و مبتنی بر اصول و پایههای درست در کشورهای نفتخیز حاکم نبودهاست. به همین خاطر است که مقام معظم رهبری تأکید دارند چه در تحریم، چه پیش از آن و چه پس از آن از همه مزیتها بهره نمیبریم و از شوکهای ناگوار صدمه میبینیم و به این ترتیب نمیتوانیم اقتصادی باثبات و مقاوم داشته باشیم.
از نظر من همه کشورها در بخش شناسایی نقاط آسیبپذیر اقتصاد خود همت کردهاند. همه کشورها اقدامات تقویت اقتصادی را کاملاً در برنامه دارند. آنچه که امروز ما در ابلاغیه میبینیم نقاط ضعف اصلی اقتصاد ماست که مقام معظم رهبری به خوبی مطرح کردهاند. نسبت به هر کدام از آنها نیز راهکارهایی ارائه شدهاست. اولین مورد به وابستگی اقتصاد به نفت مربوط میَشود. اعتیاد اقتصاد به نفت از دوران قبل از انقلاب همانند یک بیماری شروع شده و همینطور ریشه دوانده و در نهایت امروز اقتصادی بیمار را برای کشور رقم زدهاست.
توسعه کشور هم بر مبنای توسعه دولتی بوده و بر پایه پولِ سرمایههای ملی و پول حاصل از نفت بودهاست. همینطور همین اقتصاد باعث شده که با دولتی فربه، بزرگ، ناکارآمد و کمتر چابک روبهرو شویم. در مقایسه کشورهای مشابه ما میزان دولتشان پنجبرابر کوچکتر است. اگر نگاهی به کشوری مثل ژاپن بیندازیم میبینیم دقیقاً در مقایسه با تعداد جمعیت و میزان افراد دولتی 15 برابر چابکتر از کشور ما عمل میکند. اما چرا در ایران دولت بزرگ شدهاست؟ چون اقتصاد ما به نفت وابسته است. چرا اقتصاد ما به نفت وابسته شدهاست؟ چون ما پایههای اصلی اقتصاد خود را بر مبنای اقتصادی علمی و مقاوم نگذاشته بودیم بلکه آن را روی نفت بنا کردیم و امروز آنچه داریم «اقتصاد نفتی» است.
همین عوامل یعنی دولت بزرگ و پول فراوان حاصل از نفت، باعث شده اقتصاد ما از مسیر شفافیت خارج بشود. در حال حاضر این مسئله اقتصاد ما را مبهم و تا اندازهای فسادآلود کردهاست. غیر شفاف از این جهت که امروز نمیدانیم کدامیک از صنایع و تولیدات ما رقابتپذیر است. اگر امروز یارانهها را از حاملهای انرژی برداریم کدامیک از کارخانههای ما توان رقابت با دنیا را دارند؟ اگر امروز اقتصاد را به حال خود رها کنیم و از اقتصاد دستوری و تحمیلی پرهیز کنیم چه ظرفیتی از اقتصاد میتواند باقی بماند و چه ظرفیتی بلافاصله دچار شوک، سکته و مرگ میشود؟ عدم تنوع کالاها و خدمات صادراتی یکی دیگر از مشکلات اقتصاد ماست. زمانی با پولهای نفتی هر کالایی از هر کشوری که خواستیم وارد کردیم و در تنوع کالاها و تنوع شرکای تجاری و وابسته شدن در کالاهای استراتژیک دقت لازم را نکردهایم به همین خاطر اکنون با مشکل مواجه شدهایم.
به این ترتیب اکنون صنایع و تولیدات ما بنیه لازم را ندارد. امروز وقتی از اقتصاد مقاومتی صحبت میکنیم یعنی باید این مسیر را تغییر بدهیم و تولید، محور اصلی کشور بشود. همه آنچه در کشور رخ میدهد شفاف و به دور از فساد باشد. کوچک کردن دولت و توانمند کردن بخش خصوصی در درجه اول اهمیت است. در یک کلام با یک نگاه اقتصاد پایدار، توسعه پایدار بر مبنای حضور مردمی باشد. از جمله آنها نیز اقتصاد دانشبنیان و استفاده از ظرفیتهای فکری، طبیعی و منابع انسانی و خدادادی است. یعنی همه آنچه که امروز داریم ولی بهره نمیبریم.
نکتهای که بسیار حائز اهمیت است این است که ما امروز در کشور تولید علم میکنیم؛ یعنی در دنیا جزو 20 کشور اول، در منطقه معمولاً اول تا سوم هستیم اما در تولید ابداع کشوری سهرقمی هستیم. یعنی علم را نمیتوانیم به ابداع تبدیل کنیم. چرا؟ به این خاطر که نیاز نداریم؛ از قدیم گفتهاند مادر اختراع، احتیاج است. و ما چون احتیاج به ابداع نداریم، پولهای بادرآورده و اقتصاد نفتزده علم ما را در قفسهها میگذارد و بسیاری از کشورها از علم ما بهره میبرند. کُره در تولید علم رتبه سهرقمی دارد اما چون احتیاج دارد، منابع ندارد و اقتصادش بر پایه تولید است در ابداع در چند سال گذشته در دنیا اول بودهاست به همین خاطر اقتصاد کره اقتصاد اول منطقه است و تولید آن بازار را در دست گرفتهاست.
ابلاغیه اقتصاد مقاومتی و عملکرد اقتصاد مقاومتی ما را به سمتی میبرد که از کمترین علم به بالاترین ابداع برسیم. و نهایتاً بهرهوری که اصلیترین نیاز امروز ایران است و در سالهای گذشته حتی به صورت اندک نیز به آن نپرداختهایم به عنوان یک عامل رشد و یک عامل توسعه و حرکت در اقتصاد بشود.
قوای مختلف در این زمینه وظایفی برایشان تعریف شدهاست. در قوه مجریه اصلیترین نیاز کوچک کردنِ دولت است که امروز شاهد آن نیستیم. متأسفانه در دولت یازدهم هم شاهد کوچک کردن دولت نیستیم. دولتی که پنج برابر متوسط هنجار بینالمللی و کشورهای همردیف خود نیرو میگیرد و کوچکسازی و چابکسازی را به عنوان اصل اول در دستور کار خود ندارد. پرداختن به مردمی کردنِ اقتصاد یکی دیگر از مسائلی است که دولت باید به آن توجه کند. آمد و رفت هیاتها باید به بزرگ شدن بخش خصوصی بینجامد نه خداییناکرده شرکتهای دولتی بیایند یا خصولتیها و یا مجموعههایی که در سالهای گذشته بدون توانایی، استعداد یا خلاقیت و صرفاً با پشتیبانی پولهای نفت ایجاد شدند بزرگتر بشوند؛ چرا که اینها عملاً نمیتوانند اقتصاد و توسعه پایدار را داشته باشند. در قوه مقننه حداقل کردنِ قوانین باید در دستور کار قرار بگیرد. من دو بار پیشنهاد کردهام و در صحن مجلس بارها اعلام کردهام مجلس خودش را مکلف کند که به ازای هر قانون اقتصادی، دو قانون زائد را حذف کند.
این کاری است که در دنیا اتفاق افتاده و موفق هم بودهاست. افزایش قانون آن هم در تناقض با هم و بدون در نظر گرفتن نیاز کشور به نظر کار عاقلانهای نیست. نظارت بر اجرای قانون در مجلس مهمتر از تولید قانون است. بهبود کیفیت قوانین و شفافیت قوانین نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. قانونی که بشود کاملاً مشخص آن را انجام داد نه اینکه هر جور بتوانیم آن را تفسیر کنیم.
قوه قضائیه نیز باید در دادگاههای اقتصادی، تسریع عمل این دادگاهها، مبارزه با فساد و اهمیت دادن به حقوق مالکیت به ویژه مالکیت معنوی که از فرازهای اقتصاد مقاومتی است جدیتر عمل کند. اتاقهای کشور هم باید امروز از انتقاد و گلهمندی به سمت تولید و ارائه راهکار و پیشنهادهای عملی و کارشناسانه حرکت کنند. امروز باید صدای مستدل و فاخر، منطقی و علمی از اتاقها شنیده شود. اینکه چه مسائلی در کشور است را همه مسئولان میدانند اما ارائه راهکار کمتر دیده شدهاست. همه اینها از وظایف اتاقهاست.