فاطمه پاسبان، کارشناس اقتصادی
امنیت غذایی زمانی وجود دارد که همه مردم در تمامی ایام سال به غذای کافی، سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای دردسترس، نیازهای یک رژیم تغذیهای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی فعال و سالم فراهم کند (فائو، ٢٠٠١). براساس این تعریف، مفاهیم اصلی امنیت غذایی عبارتند از: غذای کافی، دسترسی (فیزیکی و اقتصادی) و زندگی سالم و فعال. در اینمیان مفهوم دسترسی به غذا یعنی فرد به شبکه توزیع غذا در محل زندگی خود دسترسی آسان داشته (دسترسی فیزیکی) و با درآمد خود بتواند غذای مورد نیاز را خریداری کند (دسترسی اقتصادی). دسترسی به غذا حاصل تولید داخلی و تجارت است یعنی نیاز به مواد غذایی از طریق تولید داخلی یا واردات تأمین میشود و دسترسی اقتصادی به توانایی و قدرت خرید واقعی مردم وابسته است. دراینمیان نبود دسترسی کافی به غذا، ناامنی غذایی را به دنبال دارد. ناامنی غذایی یعنی خطر دسترسی کافی به مواد غذایی. این خطر میتواند به دلیل عوامل مختلفی از قبیل کاهش تولید، نوسان قیمت محصول در بازار و محدودیتهای وارداتی باشد. آمار جهانی نشان میدهد در سال گذشته، امنیت غذایی جهان بهبود یافته است. با توجه به شاخص امنیت غذایی (GFSI) در سال ٢٠١٥ درباره ١٠٩ کشور مورد بررسی، میانگین نمره امنیت غذایی بهطورکلی ١,٢ نمره افزایش یافته که این پیامد دستاوردهای توسعه پایدار در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه بهخصوص در جنوب صحرای آفریقا و کاهش قیمت جهانی غذا بوده است. براساس این شاخص محاسبهشده در سالهای ٢٠١٤ تا ٢٠١٥، شاخص کلی امنیت غذایی ١.٢ نمره، شاخص توانایی مالی یک نمره، دسترسی ١.٤ نمره و کیفیت و سالمبودن ١.١ نمره افزایش یافته است. در این رتبهبندی از صد نمره، آمریکا با ٨٩ نمره، سنگاپور با ٨٨.٢ نمره و ایرلند با ٨٥.٤ نمره سه کشور در بالاترین شاخص امنیت غذایی و بروندی با ٢٥.١ نمره، چاد با ٢٧.٩ نمره و ماداگاسکار با ٢٨.٨ نمره در کمترین شاخص امنیت غذایی قرار دارند (Global food security index ٢٠١٥).
با توجه به بهبود امنیت غذایی جهان برآورد در در سالهای ٢٠١٢ تا ٢٠١٤ حدود ٨٠٥ میلیون نفر دچار سوءتغذیه بودهاند که نسبت به دوره ٢٠١١ تا ٢٠١٣ در حدود ٤,٤ درصد کاهش داشته یعنی از ٨٤٢ میلیون نفر به ٨٠٥ میلیون نفر رسیده است. از این ٨٠٥ میلیون نفر در حدود ٧٩١ میلیون نفر در کشورهای درحالتوسعه هستند. براساس گزارش فائو، از اوایل دهه ١٩٩٠ تعداد زیادی از مردم در کشورهای درحالتوسعه مبتلا به سوءتغذیه بودهاند که در حدود ٢٠٠ میلیون نفر برآورد شده که حدود یک نفر از هشت نفر در این مناطق دچار سوءتغذیه مزمن باقی میمانند. این آمار این نکته را گوشزد میکند که برای بهبود امنیت غذایی و سوءتغذیه، نیاز به افزایش تولید مواد غذایی باکیفیت و سالم است. دراینمیان کشاورزی ارگانیک میتواند به شاخص دسترسی فیزیکی به غذا و غذای سالم و باکیفیت کمک کند. کشاورزی ارگانیک به امنیت غذایی به دلایل زیر کمک میکند: ١) افزایش بازده در مناطق با نهادههای پایین. ٢) حفاظت از تنوع زیستی و منابع طبیعی در مزرعه و در مناطق اطراف آن ٣) افزایش درآمد یا کاهش هزینه ٤) تولید مواد غذایی سالم و متنوع ٥) پایداری تولید در بلندمدت. با توجه به این منافع، کشاورزی ارگانیک باید بخشی جداییناپذیر از سیاست کشاورزی با هدف تأمین امنیت غذایی باشد.
در اغلب کشورهای جهان به کشاورزی ارگانیک برای تأمین غذای داخلی و حتی کشورهای جهان (صادرکننده) توجه دارند. بهعنواننمونه کشور چین با بیشترین جمعیت جهان در حدود یکمیلیارد و ٣٠٣ میلیون نفر برای تأمین غذای مردم کشور خود و حتی صادرات آن به کشاورزی ارگانیک روی آورده است. در ایالت وانزای در استان جیانگشی یکی از موفقترین کشاورزیهای ارگانیک بزرگمقیاس در چین وجود دارد. کشاورزی ارگانیک در کل این ایالت به صورت آزمایشی در سال ١٩٩٩ آغاز شد. دراینمیان نهتنها دولت محلی تمام نیروی خود را برای شروع کار بسیج کرد بلکه در کنار آن به آموزش کشاورزان، گسترش فناوریهای جدید و پشتیبانی تولید و بازاریابی نیز پرداخت. در پایان سال ٢٠١٤، در ایالت وانزای در حدود پنجهزارو ٤٠٠ هکتار زمین به صورت ارگانیک کشت شده و محصول ارگانیک برنج، زنجبیل، سویا و توتفرنگی بود، پیازچه، سیبزمینی شیرین و سایر محصولات زراعی نقدی گواهی شده و هم در بازار داخلی استفاده و هم صادر میشود. امروزه کشاورزی ارگانیک راهبرد اصلی توسعه ایالت وانزای است که در حدود ١٧ هزار خانوار که در ٤٨ روستا در ١١ شهر توزیع شدهاند، در این راهبرد مشارکت دارند.