گزیده ای از سخنرانی محسن جلال پور، رئیس اتاق ایران در نشست هیأت نمایندگان اتاق ایران به شرح زیر است:
راهی که نظام طی سالهای اخیر برای حل و فصل مناقشه هسته ای در پیش گرفت، هوشمندانه بود. این راه، خودباوری در حل مسائل بزرگ در عرصه بینالملل را هموار کرد. این تجربه نشان داد می توانیم اراده و تلاش خود را برای حل مسائل و مشکلات دیگر از جمله مشکلات اقتصادی به کار گیریم.
ما به عنوان فعالان اقتصادی در طول مذاکرات هیچگاه اظهار نظری در زمینه آن چه مورد بحث بود نداشته و از آن جا که تخصص ورود به مسائل فنی و سیاسی و پیچیدگی مذاکرات را نداشتیم، به خود اجازه اظهار نظر در مورد مسائل فنی و پیچیده هسته ای را ندادیم.
آن چه از نظر فعالان اقتصادی بسیار مهم بوده و هست، اعتماد کامل به راهبرد نظام و مسوولان مربوطه و مسیر درستی است که در پیش گرفته شده است. رسیدن به نقطه تفاهم، حاصل درایت و تدبیر و هدایت مقام معظم رهبری - دولت محترم و تیم مذاکرهکننده و با پشتوانه اقتدار و امنیت کشور و صبر و حوصله و تحمل و همراهی مردم حاصل شد.
در پسابرجام نیز همواره رویکرد فعالان اقتصادی و بخش مردمی و غیردولتی و اتاقها برای استفاده حداکثری از ظرفیت به وجود آمده است.
در این مسیر و در طول یک سال گذشته اتاق همواره سعی در بهرهبرداری حداکثری از فضای به وجود آمده برای رونق اقتصادی و حرکت به سمت رشد اقتصادی و شکوفا و پویا شدن اقتصاد کشور داشته و دارد.
اینکه دیواره تحریم شکسته شد و یکپارچگی به وجود آمده برای فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران از هم گسست و تحریمهای جدید علیه کشور اعمال نشد از دستاوردهای مهم این تفاهم است.
اما چرا چندان توفیقی در اقتصاد حاصل نشد؟ از طرفی،تداوم خصومت ها و دشمنی ها و از طرف دیگر بعضی نقصانها و عدم آمادگیها در داخل کشور باعث شد فضای پساتحریم نتواند به فضای رونق و شکوفایی اقتصادی تبدیل شود.
آمریکا با اعمال بیسابقه تحریمهای اولیه و با پیگیری جو ترس بنگاهها سعی دارد فشار اقتصادی روی ایران باقی بماند. رویکرد کینهتوزانه برخی کشورها هم چنان به قوت خود باقی است و باید برای آن چارهای اندیشید.
لابی سلفی تکفیری با سمپاشی و دورغ پراکنی و ماجراسازی، ما را از تعامل مناسب با بخش بزرگی از جهان اسلام و کشورهای همسایه محروم کرده است.
از طرف دیگر به عدم آمادگی ما برای بهرهبرداری از فضای پسابرجام نیز باید اذعان کرد در برخی عرصهها مانند بانکداری بینالمللی غربیها برنامهریزی چند دههای و هدفمندی را در سالهای گذشته شروع و دنبال کردهاند. ما چون در تحریم بودهایم بیاطلاع و فاقد تماس و توان کارشناسی هستیم. عرصه (Compliance) بانکی از این مقولههاست.
واقعیت این است که شبکههای انتقال مالی به طرز حیرتآوری شفاف و ملزم به تبعیت از قواعد بینالمللی بانکی شده که غرب اعمال میکند. تلاش غرب برای کنترل مویرگی جریان مالی جهان در 10 سال گذشته که ما در صحنه نبودهایم جلو رفته و ما با برداشتهشدن دیوارهای تحریم غافلگیر شدهایم.
متاسفانه از آنجا که در کشور باب شده همه در همه موارد اظهار نظر کرده و جو را ملتهب می کنند و اجازه نمیدهند فهم ملی مناسبی از موضوع شکل گیرد، تفسیرها در فضای فقدان آشنایی با مسائل ابتدایی است. در حالی که اظهار نظر در سطح ملی دیگر محتاج دانستن مقدمات موضوع هم نیست و باید بیشتر با مسائل آشنا بود. اما این روزها هر کس در هر مقولهای اظهار نظر میکند و به جای ایجاد فضای همافزایی و مباحث کارشناسی فضای مچگیری و جدل رسانهای حاکم است.
به طور کلی به گمان بخش خصوصی، برجام بخشی از سیاست هوشمند نظام بود که در عرصه اقتصاد خطرات بزرگی را رفع یا فعلاً مدیریت کرد. اما اقتصاد بیمار ایران محتاج تمرکز بیشتر از این است.