راهاندازی بازار متشکل معاملات ارزی میتواند اقدامی مؤثر در جهت ثباتبخشی به بازار ارز محسوب شود. این بازار بستری برای معاملات نقدی اسکناس بین صرافیهای مجاز و بانکهای عامل را فراهم میکند. راهاندازی این بازار از جهات مختلف اهمیت دارد.
اولاً راهاندازی این بازار گامی در جهت افزایش شفافیت و کارایی بازار اسکناس و قاعدهمند کردن مداخله بانک مرکزی در بازار است. ثانیاً با گسترش این بازار و افزایش کارگزاران آن، زمینه مناسبی برای کشف نرخ ایجاد شده و از نوسانات نرخ اسکناس در بازار غیررسمی کاسته خواهد شد. بازار غیررسمی اسکناس اگر چه در مقایسه با سایر بازارهای ارزی، سهم بسیار کمتری در مبادلات تجاری و سایر تقاضاهای ارزی دارد ولی در عمل نقش تعیینکنندهای در شکلگیری انتظارات دارد. علاوه برآن، با افزایش کارائی و ثبات بازار، ممکن است انگیزه بازگشت بخشی از ارز خارجشده از چرخه اقتصاد افزایش یابد که آن نیز میتواند به پایداری بیشتر بازار کمک کند.
میتوان انتظار داشت با راهاندازی بازار متشکل ارزی و همزمان با آن، افزایش کارائی سامانه نیما و شناورسازی نرخ بازار رسمی ارز، فاصله نرخ حواله و اسکناس از مقدار فعلی کمتر شود.
البته موفقیت بازار متشکل ارزی، نیازمند اقداماتی است از جمله میتوان به افزایش تعداد کارگزاران، تنوع ابزارها و ارزهای مورد معامله، اعتمادسازی و اجتناب بانک مرکزی از سرکوب نرخ اشاره کرد. در ضمن نقش نهاد ناظر بر عملیات بازار نیز در کارائی بازار مهم است و لازم است بر روند اجرای مقررات بازار، نظرات دقیقی صورت بگیرد.
در مجموع راهاندازی بازار متشکل ارزی را میتوان گام مؤثری دانست؛ با اینحال لازم است متعاقب آن، بانک مرکزی گامهای بعدی را نیز بردارد. مهمترین اقدامات لازم برای ثباتبخشی به بازار ارز، شامل حذف کامل و یکباره ارز ترجیحی، افزایش کارائی سامانه نیما، همگرا و شناور کردن نرخها، ایجاد یک کریدور نرخ ارز و مدیریت نوسانات نرخ ارز است. بدون گامهای اصلاحی بعدی، اهداف مورد نظر سیاستگذار در ثباتبخشی به بازار ارز حاصل نخواهد شد.
موفقیت بانک مرکزی در ثباتبخشی به بازار ارز، الزامات دیگری نیز دارد. باید در نظر داشت که عوامل بنیادین اقتصادی مانند رشد نقدینگی و تورم و نیز برخی محدودیتهای ناشی از متغیرهای برونزای خارجی، تعیینکننده نرخ ارز در بازار خواهند بود. باید مراقب بود در شرایطی که عوامل بنیادین تعیینکننده نرخ، مسیر نرخ ارز را تعیین میکنند، بانک مرکزی با استفاده از توان مداخله خود اقدام به تثبیت نرخ ارز اسمی یا اثرگذاری بر روند نرخ ارز ننماید. در چنین شرایطی، ثبات شکلگرفته در بازار، شکننده و ناپایدار خواهد بود. مبنای بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز باید تثبیت نرخ ارز حقیقی، مدیریت شوکها و نوسانات ارزی، تسهیل مبادلات و افزایش کارائی بازار باشد. همچنین لازم به تأکید است که در سطح کلان، ثبات نرخ ارز در نهایت در گرو مدیریت رشد نقدینگی و بهبود انتظارات است. بدیهی است بدون آن دو، در بلندمدت نمیتوان به ثبات نرخ ارز و آرامش بازار دست یافت.