آمار بیکاری فارغ التحصیلان نگران‌کننده است

در حوزه بیکاری جوانان، فارغ‌التحصیلان و زنان آمارها به هیچ وجه قابل قبول نیست و بسیار نگران کننده است. پیش بینی می‌شود این روند افزایشی و نگران کننده در سال‌های آینده نیز ادامه داشته باشد
تاریخ: 16 مرداد 1395
شناسه: 3032

اخیرا آماری توسط دولت منتشر شده که نشان می‌دهد بیکاری بلندمدت فارغ‌التحصیلان به ۲/۴۹ درصد رسیده است. سال‌هاست این آمار در حال افزایش است و باید گفت در کنار بیکاری فارغ التحصیلان، آمار بیکاری عمومی کشور نیز افزایش داشته است. به طور کلی، در حوزه بیکاری جوانان، فارغ‌التحصیلان و زنان آمارها به هیچ وجه قابل قبول نیست و بسیار نگران کننده است. پیش بینی می‌شود این روند افزایشی و نگران کننده در سال‌های آینده نیز ادامه داشته باشد. متاسفانه آمار ها در ایران دقیق نیست و آنچه مرکز آمار اعلام می‌کند از آمار گیری‌های نفوس و مسکن استخراج می‌شود. باید اظهار داشت که بسیاری از مراکز پژوهشی در کشور نمی‌توانند آمار دقیقی در مورد نرخ بیکاری در کشور اعلام کنند. شاید بتوان گفت بیش از پنج میلیون فارغ التحصیل بیکار در کشور وجود دارد. درباره نرخ مشارکت زنان نیز باید گفت که طی یک روند صعودی این نرخ از ۷/۱۱ درصد در فصل دوم سال ۱۳۹۳ به ۷/۱۳ درصد در فصل دوم سال ۱۳۹۴ رسیده است. نرخ مشارکت زنان در سال ۱۳۵۵، ۹/۱۲ درصد بوده و متاسفانه پس از گذشت بیش از ۳۷ سال از عمر انقلاب اسلامی این نرخ افزایش چشمگیری نداشته است. ما نتوانستیم اهتمام لازم برای بسترسازی حضور زنان در بازار کار را فراهم آوریم. توجه داشته باشید که ایران از ۴۰ سال گذشته تا کنون، از یک جامعه کاملا سنتی به جامعه‌ای مدرن تبدیل شده است. بسیاری از زنان امروز کشورمان با توجه به سطح تحصیلاتی که دارند خانه داری را قبول نمی‌کنند. در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد ظرفیت دانشگاه هایمان را زنان تشکیل می‌دهند. جمعیت نیروی شاغل در میان جمعیت فعال اقتصادی (شاغل و غیر شاغل زنان) همواره بسیار کم بوده است و این مساله ویژه سال‌های اخیر نیست. باید اعلام کرد که با توجه به اینکه دانشگاه هایمان را از زنان پر کرده ایم، اما اشتغال زنان در طول سال‌های گذشته روند بدتری پیدا کرده است. اساسا پس از انقلاب و حتی پیش از آن هیچ‌گاه نرخ اشتغال زنان رشد چشمگیری نداشته است. در سال ۶۵ یعنی پس از انقلاب، آمار اشتغال زنان نوعی کاهش را نشان می‌دهد. یعنی از نرخ ۹/۱۲ درصد در سال ۵۵ که به هیچ‌وجه رقم قابل توجهی نیست به ۹/۸ درصد در سال ۱۳۶۵ نزول می‌کند. نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران بر اساس آمار ارائه شده در تابستان سال ۹۳، ۷/۱۱ درصد اعلام شد؛ رقمی که حتی با اوج شکوفایی مشارکت زنان نیز برابری نمی‌کند. اگر به این آمار ها تکیه کنیم می‌بینیم‌ آنها عملا هیچ تغییری نکرده‌اند و فقط زنان در یک بازه زمانی وارد دانشگاه شده‌اند و مدرک کسب کرده‌اند و دوباره به خانه روانه شده‌اند. پس از پیروزی انقلاب با گسترش دانشگاه ها بسیاری از زنان ما دارای تحصیلات عالی و مدارک تحصیلی شدند، اما متاسفانه این تغییر در نگرش دولتمردان کشورمان برای بسترسازی اشتغال آنها اتفاق نیفتاد. به طور کلی ما با تنشی در جامعه مواجه شده ایم که ابتدا زنان تحصیل کرده اند و دارای مهارتند و از سوی دیگر نیاز هایی دارند که با نگرش سنتی بسیار متفاوت است، اما بازار کار مهیا نیست. وجود قوانین بازدارنده‌ای که مانع از حضور فعال زنان در بازار کار می‌شود یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش سهم زنان در بازار کار کشور عنوان می‌شود. از جمله این قوانین که اعتراضات و انتقادات بسیاری نیز در پی داشتند می‌توان از کاهش ساعت کاری زنان شاغل و نیز بخشنامه شهرداری تهران درباره ضرورت انتخاب تمام مدیران ارشد و میانه فقط از میان کارمندان مرد نام برد.