واژه بیابان- بیآبان- گویای طبیعت بیآبی در زبان فارسی و در پهنههای سرزمینهای ایرانی از کردستان سوریه تا کاشغر در غرب چین است؛ چنانکه امیرالشعرای دوره سلجوقی، معزی فرموده:«از حلب تا کاشغر میدان سلطان سنجر است».
همه میدانیم که آب در کویر (بیابان) کمیاب و نایاب است. ایرانیان چند هزار سال قبل از کشف رابطه کمیابی و قیمت توسط آدام اسمیت، مبدع علم اقتصاد مدرن، میدانستند آب کمیاب گران است. اختراع قنات، سرداب و آسیای بادی عمودی(Persian Wheel) نشانه نبوغ پیشینیان ما در تمدن ایرانی و قرون گذشته برای مبارزه با خشکدستی طبیعت بوده است.متأسفانه سیاستهای اجرائی مربوط به مصرف آب در ایران، از زمان تشکیل وزارتخانه آب و برق در دهه 1340، باوجود کوشش فراوان در ایجاد شبکههای نوین آبیاری، ساخت سدها و آبخوانها برخلاف هدف، بیابانزایی را گسترش داده و به کمیابی آب در سرزمین ما افزوده است.
این میراثی نامتناسب از نسل حاضر با دستاوردهای گذشته ایرانیان در کار آب است. قناتهای خشکیده در سراسر ایرانزمین و بهویژه در یزد، بهترین گواه ناکارآمدی و نادرستی سیاستها و رویکردهای نسل حاضر درباره آب زندگیآفرین بوده است. البته بوروکراتها کماکان خود را مالک این مهم میدانند؛ بدون آنکه مفاهیم توسعه و آمایش را آموخته باشند(1)؟! اکنون وزیر محترم نیرو با دید علمی، در پی جستوجوی راه عاقلانه و اقتصادی برای کاهش مصرف آب در استان کویری یزد هستند. این وظیفه همگان است که برای پاسخ دادن به پرسش وزیر محترم بکوشیم. پیشنهاد من هم مثل جناب وزیر خنککردن ساختمانها در استان یزد، بدون استفاده از کولر آبی است. وزیر محترم بهدرستی اعتراض دارد که چگونه در شهر یزد 400 هزار کولر، در ماههای طولانی گرمی هوا، میلیونها مترمکعب آب «هدر» میدهند. اگر جناب وزیر جویای راهحل هستند، پیشنیاز رهایی از هدردهی آب در کویر قیمتگذاری صحیح آب کمیاب در کشور است.
از آنجا که در دنیای معاصر آب و هوا دیگر مجانی نیستند و شکل کالایی دارند، صرفهجویی در هزینه واقعی آب و هوا میتواند هزینه تغییر شیوهها را تأمین کند. قیمتگذاری در حیطه تخصص مهندسان آب نیست و بهای آن را باید بر اساس ارزش «مابازایی (Opportunity Cost به دست آورد. تئوریهای پروفسور هتلینگ (Hoteling) راهگشای خوب این مدل قیمتگذاری برای ذخایر کاهنده در مقدار و تمامشدنیها است. براساساین باید قیمتگذاری آب در ایران بهویژه در کویر را با محاسبه معکوس قیمت آب شرب تجاری (آب در بطری) به دست آورد؛ چون آبی که در کولرهای آبی مصرف میشود، آب تصفیهشده قابل نوشیدن است. پس از اینکه قیمت آب معلوم شد، طبق ماده 12 قانون حمایت از تولید میتوان معادل قیمت نهایی این آب کمیاب را بهعنوان کالای صرفهجوییشده صرف تأمین هزینههای سرمایهای شیوه جایگزین کرد.البته برای تفهیم قیمتی آب نزد مردمان، حداقل باید یک سال کار اجتماعی/اقتصادی گسترده و فراگیری بهصورت کمپین ملی انجام شود. مثلا باید ارزش فعلی (Present Value) را از دید تعهد اجتماعی نسل حاضر برای زندگی و رفاه نسلهای آتی با همگان به گفتوگو گذاشت و آموزش داد. باید اطلاعرسانی و آموزش را به گونههای مختلف در محافل، جراید و رسانهها مرور و پیگیری کنیم تا بتوانیم کارایی اقتصادی آب، انرژی و سرمایه را افزایش داده و به اشتغالزایی و افزایش تولید ملی کمک کنیم. مبادا شتابزدگی و بیبرنامگی موجب شود که مانند اصلاح ضروری قیمت بنزین در ورطه پوپولیسم افتد.
پیشنهاد حاضر بر دو اصل بنا شده است:
1. جانشینکردن کولرهای آبی با بازگشت به سیستم سردابی و بادگیری معکوس به کمک کمپرسور یخچالی روی اصل کارنو (Carnot) در انتقال سرما و گرما
2. به کارگیری هوای سردابی و قناتی با هوای آزاد محیط بهعنوان منبع برودت در فصل گرما و منبع گرمایش در فصل سرما، با کمک پمپ حرارتی (Heat Pump).
ویژگی پمپ حرارتی که نمونه آن در همه یخچالهای برقی خانگی وجود دارد، در این است که میتواند برودت را با فشار کمپرسور از محیط گرمتر به محیط سردتر مجاور منتقل کند. البته اگر هوای محیط تأمینکننده برودت (مثل هوای داخل سردابهای یزد) یا در هر مکان که از عمق هشتمتری زمین بتواند مبادله هوا کند، از درجه هوای مطلوب کمتر باشد، کارایی برق مصرفی در پمپ حرارتی برای خنککردن فضای کار و نشیمن بسیار بالاتر میرود.
فرض کنید در یک روز گرم تابستانی درجه حرارت در یزد بالای 40 درجه سانتیگراد و گرمای مطلوب در محل کار و نشیمن 25 درجه باشد. میدانیم در این حالت هوای سرداب بیش از 10 درجه از هوای محیط سردتر است. بنابراین باید مکنده هوا برای پمپ حرارتی را از سرداب یا چاه قنات گذاشت و با هزینه کم در گرمای قلبالاسد یزد فضاهای زیستی را خنک کرد و در حد مطلوب نگه داشت.
خانههای قدیمی در مناطق گرمسیری هوا را از سردابها میگذراندند و حتی بدون نیاز به بادبزن هوای طبقه همکف را تا حدی خنک میکردند. در شهرستان اردکان یزد قناتی وجود داشت که در 10متری عمق خانهها گردش میکرد که دمای هوا و آب موجود در دهلیز و پایابهای آن در طول سال ثابت و 20 درجه بود. این دهلیزها پناهگاه ساکنان خانه در روزهای گرم سال بود. این سرمایه ملی با سازههای آجری و راهپلههای وسیع در زیرزمین به یک حوض خانه و پایاب منتهی میشد. هرچند آن قنات را نسل ما خشکانده ولی هوای خنک کماکان در 10متری پایین وجود دارد که با یک هواساز بهسادگی قابلانتقال به سطح زمین است. جالب اینکه همین هوا در روزهای سرد سال همان درجه حرارت حدود 20 درجه سانتیگراد را دارد که میتواند با یک پمپ حرارت با مصرف برق بسیار کم، منبع حرارت خوبی برای ساختمانها باشد بدون اینکه سوخت مستقیما صرف ایجاد گرما و تولید گازهای گلخانهای شود. البته پمپهای حرارتی چند فصلی با یک والو برگشتپذیر میتوانند در طول سال سرما و گرمای مطلوب را تأمین کنند؛ بدون اینکه ذرهای آب مصرف کنند.
کتاب «فهم توسعه» اثری جاودان از استادم پروفسور داگلاس نورث خواندنی است.