مرتضی افقه، اقتصاددان
چین چند سالی است که به گروه اقتصادهای پیشرفته قدم نهاده است. این به پشتوانه تلاشهای این کشور برای قرار گرفتن در کنار نامهای بزرگ اقتصادی در جهان است. همین تلاشها سبب شده انعطافپذیری بالایی نسبت به بحرانها داشته باشد. در دو دهه اخیر چین درگیر دو اپیدمی بزرگ بود که با وجود کاهش رشد اقتصادی در اپیدمی گذشته، اما توانست رشد اقتصادی خود را بهبود ببخشد. با توجه به اقداماتی که چینیها برای جلوگیری از شیوع گستردهتر کرونا انجام میدهند، به نظر میرسد سرعت وخامت اوضاع رو به کاهش است و با شتاب زیادی برای جلوگیری از تبعات منفی همکاری میکنند. همین امر باعث میشود که سرعت ریکاوری اقتصادی پس از به کنترل درآمدن بیماری، افزایش یابد. از این رو میتوان حدس زد که رشد اقتصادی پس از بیماری ، افزایش مییابد. با وجود سرعت بالای چینیها برای جلوگیری از شتاب تبعات منفی، باید به این نکته اشاره کرد که برآیند تبعات مثبت و منفی کرونا بر اقتصاد چین، منفی خواهد بود. شاید این سوال به اذهان متبادر شود که مگر کرونا تبعات مثبت نیز دارد؟ که در ادامه به آن اشاره میشود. از سه بخش صنعت، کشاورزی و خدمات که جزو بخشهای مهم اقتصادی هستند، بخش خدمات چین بیشترین خسارت را دید. از این بخش نیز گردشگری، شامل گردشگری داخلی و خارجی، هتلداری و.. نیز ضربههای سهمگینی متحمل شدند. به گونهای که گردشگری داخلی چین آن هم در آستانه سال نوی چینی با اقداماتی نظیر قرنطینه تقریبا هیچ فعالیتی نداشت. هر چند مشابه این امر در کشور خودمان نیز مشاهده میشود و افراد را به دلیل مرحله اپیدمی بیماری از سفر منع میکنند. از سوی دیگر گردشگری خارجی نیز به دلیل ترس سایر کشورها از ورود کرونا به کشورشان، به کلی فراموش شد.
علاوه بر بخش گردشگری، حمل و نقل نیز آسیب دید و زنجیره تامین مواد اولیه به دلیل تعطیلی کارخانهها و فعالیتهای تولیدی نیز آسیبی به اندازه گردشگری متحمل شده است. بخش دیگری که به زعم بنده موقتا در سکون است، تجارت خارجی و مراودات بینالمللی است. اما دو بخش کشاورزی و صنعت کمترین خسارت را دیدند و بعید است در روزهای آتی به اندازه بخش گردشگری با کاهش فعالیت مواجه شوند. به نظر میرسد این دو بخش در مواردی نیز رونق گرفتند. هر چند رونق در این دو بخش را باید جدای از تبعات «بیماری» بر جمعیت و اقتصاد یک جامعه دانست. به عنوان مثال در شرایطی که این اپیدمی به شهرهای بیشتری تسری یافت، بسیاری از کارخانههایی که محصولات بهداشتی و ضدعفونی تولید میکردند به صورت چند شیفت به تولید میپرداختند. از این رو میتوان بر این موضوع تامل کرد که در برخی موارد شاهد رونق نسبی بودهایم. نکته دیگری که برخی در لابهلای تحلیلهای خود به آن اشاره میکنند، سکوت چند روزه چین در اعلام رسمی شیوع این بیماری به بهانه امضای فاز اول قرارداد تجاری با امریکاست. طبعا این موضوع بر زمان مورد نیاز برای مهار بیماری تاثیر میگذارد و چه بسا دوره ریکاوری اقتصادی را طولانیتر کند. اما نباید از این نکته غافل شد که چین در آن برهه تلاش میکرد بخشی از تعهدات توافق را پیش برد تا پایانی بر جنگ تجاری باشد.
تاثیرات کرونا بر اقتصاد ایران و چین متفاوت است بنابراین اگر از جنبههای مثبت چینیها در اتخاذ تدابیری برای مدیریت بحران پیش آمده سخن میگوییم، میتوان از آن به عنوان نمونههایی برای افزایش پتانسیل و بازیابی اقتصاد ایران نیز بهره برد. هر چند تفاوتهای زیادی نیز در اقتصاد دو کشور وجود دارد. موضوعی که باید بر آن تاکید شود، پتانسیلهای چین برای پیشبرد عرضه نسبت به تقاضا است. به این صورت که در زمان شیوع این بیماری، کارخانههای تولیدکننده مواد بهداشتی توانستند شدت بالای تقاضا را کنترل و مدیریت کنند.کشش عرضه یا تولید در این کشور باعث شده که واکنش صنایع درگیر در این بحران نسبت به تقاضا نیز افزایش یابد. این مورد میتواند رونق نسبی و مقطعی را در این صنایع ایجاد کند.