کرمانشاه از ظرفیتهای بالایی نظیر دسترسی مناسب به بازار عراق، قرار گرفتن در مسیر شریانهای اصلی کشور، نداشتن چالش تأمین آب و زیرساختهای مناسب در شهرکهای صنعتی برخوردار است که راه را برای توسعه صنعتی این استان باز کرده، اما همچنان نامی از کرمانشاه در میان استانهای صنعتی کشور به چشم نمیخورد. کیوان کاشفی، عضو هیات رئیسه اتاق ایران در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران به سؤالاتی در این زمینه پاسخ داده و چالشها و راهکارهای توسعه صنعتی کرمانشاه را تشریح کرده است.
صنعت یکی از اثرگذارترین رشتهها در اقتصاد یک کشور است که از چند جنبه حائز اهمیت است. اولین اهمیت صنعت ایجاد اشتغال پایدار است، خصوصاً صنایعی که دستی بر صادرات دارند و میتوانند کالاهای تولیدی خود را در بازارهای جهانی عرضه کنند.
نکته دوم درباره صنعت جذب سرمایهگذاریهای جدید در قالب یک زنجیره است. وقتی واحد صنعتی راهاندازی میشود، میتواند سرمایهگذاریهای دیگر را نیز به دنبال خود داشته باشد.
سومین سود صنعت برای یک کشور ارزآوری حاصل از صادرات است. صنایع توانمندی که پای خود را به بازارهای جهانی باز میکنند علاوه بر محکم کردن جایگاه خود، میتوانند به تقویت ذخایر ارزی کشور کمک کنند که در شرایط کنونی کشور ما در این زمینه نیازمند فعالیت بیشتر بنگاههای اقتصاد صادرات محور است.
از همین رو در کشور حوزه صنعت در برنامههای اقتصادی جایگاه ویژهای دارد و بسیاری از کارگروهها و ستادهای مهم اقتصادی ازجمله ستاد تسهیل و رفع موانع تولید، ستاد اشتغال و سرمایهگذاری، کارگروه توسعه صادرات و... به موضوع صنعت و شیوه حمایت از آن میپردازند.
کرمانشاه در رتبهبندی صنعتی از استانهای متوسط و حتی رو به پایین کشور است که چند عامل در این زمینه اثرگذار است. اول اینکه کرمانشاه حتی در سبقه تاریخی خود نیز استان صنعتی نبوده و بیشتر مردم استان در حوزه تجارت و بازار و کشاورزی فعالیت اقتصادی داشتند و از همین رو زمانی که استانهای دیگر مانند تهران، اصفهان، آذربایجان شرقی و ... در حال صنعتی شدن بودند، فعالیت چندانی در این زمینه در کرمانشاه انجام نشده است.
از سوی دیگر به دلیل وقوع جنگ تحمیلی و ناامنی حاصل از آن، کرمانشاه مقداری از سرمایهگذاری صنعتی عقب ماند و پسازآن نیز جو روانی حاصل از جنگ تا چند سال بر جذب سرمایهگذاران در این منطقه تأثیر مستقیم داشت. معضل دیگری که مانع صنعتی شدن کرمانشاه شده عدم تکمیل زنجیرههای صنعتی در استان است. برای نمونه در استانهای صنعتی وقتی یک صنعت مادر شکل میگیرد، بر اساس آن صنایع پاییندست متعددی ایجاد میشود. مثلاً در حوزه فولاد در برخی استانها از حوزه استخراج از معدن تا تولید محصولات فولادی زنجیره تشکل شده، اما این چرخه و برقراری ارتباط بین واحدهای صنعتی در کرمانشاه شکل نگرفته است.
برای نمونه در کرمانشاه هماکنون سه پتروشیمی فعال داریم و چهارمین پتروشیمی نیز در دست احداث است، اما هنوز زنجیره صنایع پاییندستی صنعت پتروشیمی در کرمانشاه ایجاد نشده است. البته در این زمینه اقداماتی ازجمله تعریف خوشههای صنعتی مانند خوشه لبنیات، خوشه "یو.پی.وی.سی" و ... در کرمانشاه انجام شد، اما نتیجه چندان مطلوبی نداشت.
عامل دیگر اثرگذار بر صنعتی نبودن کرمانشاه، کمبود نیروی کار ماهر، باوجود داشتن جمعیت قابلتوجه فارغالتحصیلان دانشگاهی است و متأسفانه در این زمینه هنوز ارتباط خوبی بین مراکز دانشگاهی، مراکز آموز فنی و حرفهای و واحدهای تولیدی و صنعتی شکل نگرفته که آموزش نیروی کار بر اساس نیاز واقعی واحدها باشد. وقتیکه نیروی کار ماهر داشته باشیم این نیرو میتواند از یک کارخانه به کارخانه دیگر برود و سرمایهگذاران نیز معمولاً به وجود نیروی کار ماهر و توانمند توجه ویژه دارند. البته باوجود همه این موارد وضعیت صنعتی شدن کرمانشاه نسبت به گذشته در حال بهتر شدن است، بهگونهای که در سالهای قبل از انقلاب تعداد واحدهای صنعتی در استان کرمانشاه بسیار کمتر و حداکثر حدود 100 واحد بوده، اما اکنون بر اساس پروانه بهرهبرداری بیش از هزار واحد صنعتی در استان به ثبت رسیده است.
همانطور که بارها تأکید کردم اولین و مهمترین راهکار، بهبود فضای کسبوکار و تسهیل روند سرمایهگذاری و صدور مجوزها در کرمانشاه است، بهگونهای که همه بخشهای دولتی، قضایی، نمایندگان مجلس و حتی خود بخش خصوصی به اهمیت بهبود فضای کسبوکار باور پیدا کنند.
متأسفانه هماکنون وضعیت صدور مجوزها و روند سرمایهگذاری نهتنها در کرمانشاه، بلکه در کل کشور نسبت به برخی از کشورهای منطقه نامناسب است. برای مثال اکنون ثبت یک شرکت در ایران 70 تا 90 روز زمان نیاز دارد، اما همین کار در ترکیه سه تا پنجروزه انجام میشود. یکی از دلایل این وضعیت وجود سامانههای متعدد برای امور اداری است، بهگونهای که واقعاً فعالان بخش خصوصی سامانهزده شدهاند.
برای هر چیزی چند سامانه تعریف شده که این سامانهها بهدرستی هم طراحی نشدهاند. گاهی کار نمیکنند و مدام با قطعی مواجهاند، این سامانهها با توجیه الکترونیکی شدن خدمات دولت راهاندازی شده، اما نهتنها شرایط را تسهیل نکرده، بلکه کار مردم را نیز دشوارتر کرده است. کارهایی از قبیل راهاندازی پنجره واحد و... نیز انجام شده که چندان اثرگذار نبوده است.
دومین راهکار برای توسعه صنعت استان کرمانشاه پویایی سیستم بانکی در پرداخت تسهیلات و در نظر گرفتن کمکهای فنی و اعتباری برای حمایت از فعالان اقتصادی است. امروز شرایط بهگونهای شده که برای راهاندازی یک واحد تولیدی نمیتوان با مبالغ خرد کار را آغاز کرد بلکه سرمایهگذاریهای سنگین نیاز داریم که با حمایت سیستم بانکی قابل تأمین است. اگر قرار باشد واحدی ایجاد کنیم که بتواند سرپا بماند و رقابت کند نیازمند سرمایههای زیاد هستیم که در بسیاری از مواقع از عهده سرمایهگذار بهتنهایی خارج است.
عامل دیگری که میتواند برای رونق صنعت استان مؤثر باشد آموزش نیروی جوان فارغالتحصیل متناسب با نیازهای بازار است که البته در این زمینه خود بخش خصوصی هم باید پایکار بیاید و ارتباط خود را با مراکز آموزشی و فنی و حرفهای افزایش دهد. راهکار دیگر توسعه صنعتی استان توجه به شرکتهای دانشبنیان و استفاده از ظرفیت آنها است که امروز صنایع دنیا نیز در حال حرکت به سمت رشتههای دانشبنیان هستند و ما هم نباید از این روند عقب بمانیم.
یکی دیگر از راهکارها، صادراتی کردن صنایعی است که پتانسیل دارند و برای این منظور نیازمند ایجاد شتابدهنده صادرات هستیم که در این راستا راهاندازی مرکز شتاب دهی صادرات در اتاق بازرگانی با جدیت دنبال میشود. این مرکز میتواند در زمینههای مختلف شناسایی بازارهای بینالمللی، بازاریابی، بستهبندی و... به واحدها کمک کند.
معتقدم هر دو بخش باید در کنار یکدیگر دیده شوند تا بتوانیم زنجیره صنعتی استان را تشکیل دهیم و تقویت کنیم. برای این منظور هم نیازمند سرمایهگذاریهای سنگین و بزرگ هستیم و هم اینکه در پاییندست آنها باید صنایع خرد و کوچک ایجاد شود. البته باید به این نکته هم توجه داشتیم که با توجه به نرخ بیکاری بالا در کرمانشاه، باید میزان اشتغالزایی واحدها را نیز مدنظر قرار دهیم. واحدهای صنعتی بزرگ معمولاً اشتغالزایی ثابت و مشخصی دارند، اما در مقابل سهم ایجاد اشتغال در واحدهای کوچک و متوسط بیشتر است. در سیاستگذاریها نیز باید به صنایع کوچک و متوسط بیشتر توجه شود و همانطور که قبلاً هم گفتهام این پتانسیل وجود دارد که حتی یک وزارتخانه جدا برای صنایع کوچک و متوسط در نظر گرفته شود.
صنایع پاییندست پتروشیمی ظرفیت خوبی است که در کرمانشاه میتوانیم باوجود داشتن سه پتروشیمی فعال و یک پتروشیمی در دست احداث، به آن توجه کنیم. پروژه گرمسیری که در کرمانشاه در دست اجرا است نیز میتواند ظرفیت عظیمی از سرمایهگذاری در بخش صنایع تبدیلی کشاورزی را در اختیار ما قرار دهد که نباید از آن غافل شویم.
واحدهای صنعتی که از گذشته ایجاد شدهاند اکنون با چالشهای زیادی مواجهاند و قبل از هر کاری باید به فکر تقویت و سرپا نگه داشتن این واحدها باشیم و برای این منظور نیز باید چالشهای جدی پیش روی آنها را شناسایی و مرتفع کنیم. بر اساس نظرسنجیهایی که اتاق بازرگانی برای ارزیابی شاخص فضای کسبوکار انجام میدهد به مهمترین چالشهای صنایع استان واقفیم که در شرایط کنونی یکی از مهمترین این موارد مشکلات ناشی از تحریمها است که البته مختص به کرمانشاه و درید مسئولین استان نیست. وقتیکه در ارتباطات بینالمللی و به دنبال آن در برگشت ارز، مبادلات مالی، مسائل بانکی و ... با مشکل مواجهیم، پیامدهای آن ابتدا دامن صنایع را میگیرد.
بیثباتی نرخ ارز و به دنبال آن تغییر قیمت مواد اولیه و تجهیزات صنعتی نیز چالش مهم دیگر صنایع است، بهگونهای که در گذشته صنایع مشکل تأمین نقدینگی را اولین چالش خود اعلام میکردند و اکنون بیثباتی قیمتها را چالش اصلی میدانند. وقتی نرخ دلار طی دو ماه از 12 تا 13 هزار تومان به 20 هزار تومان میرسد، طبیعی است که ثباتی در قیمت مواد اولیه موردنیاز صنایع هم نخواهیم داشت.
عامل دیگری که از آن میتوان بهعنوان چالش صنایع یاد کرد عدم دسترسی مستمر به تکنولوژی روز دنیا برای بهروز کردن تجهیزات صنعتی است که نتیجهای جز پایین بودن بهرهوری و بالا رفتن قیمت تمامشده نخواهد داشت. البته بخشی از این موضوع به تحریمها برمیگردد و بخش دیگر نیز مربوط به خود صنایع است.
یکی از پتانسیلهای اصلی ما در کشور حوزه معادن است که علیرغم همه مزیتها گاهی در سایه صنعت قرار میگیرد که در این زمینه شرایط کرمانشاه نیز مشابه کشور است. کرمانشاه در حوزه قیر طبیعی، سنگ تزئینی، کانیهای فلزی و ... پتانسیلهای خوبی دارد، اما استفاده بهینه از ظرفیت معادن استان با چند مشکل جدی مواجه است.
اول اینکه هنوز در زمینه وضعیت دقیق میزان ذخایر و اکتشافات کارهای جدی صورت نگرفته است، مثلاً میدانیم که قسمت عظیمی از ذخایر قیر طبیعی ایران در کرمانشاه است اما هنوز برآورد دقیقی از میزان ذخایر آن نداریم که بدانیم اگر یک واحد عظیم فراوری قیر طبیعی احداث شد تا چند سال میتوانیم مواد اولیه آن را تأمین کنیم.
از سوی دیگر هنوز معادن ناشناخته زیادی در استان داریم که از ظرفیت آنها بیاطلاعیم. در حوزه بهرهبرداری نیز چالش جدی ما نداشتن تکنولوژی مدرن و بهروز است که هم هزینهها را بالا میبرد و هم باطلههای معدنی را افزایش میدهد.
معضل دیگر معادن در کرمانشاه خام فروشی است و اینکه هیچ کار جدی در زمینه فراوری انجام نمیدهیم، درنتیجه مواد معدنی ما ازجمله سنگهای تزئینی بدون کوچکترین فرآوری به استانهای دیگر مانند اصفهان میرود و گاهی برمیگردد و از همین مرزهای کرمانشاه به کشورهای دیگر صادر میشود. هنوز در کرمانشاه حتی یک واحد سنگبری بزرگ و مدرن هم نداریم و اکثر سنگ تزئینی ما بهصورت کلوخ خارج میشود.
یکی دیگر از موانع پیش روی معادن، مشکلات با منابع طبیعی در زمینه برداشت، مشکلات حقوق دولتی و ... است که این روند نیز باید تسهیل شود. برای توسعه معادن و صنایع وابسته به آن نیازمند استفاده از ظرفیت شورای معادن استان هستیم که باید فعالیت خود را بیشتر کند و بهعلاوه تشکلهای بخش خصوصی مانند خانه معدن و نظاممهندسی معدن نیز باید به عرصه بیایند. در سند جهش تولیدی که به استانداری تقدیم کردیم نیز حوزه معادن موردتوجه بوده و تأکید داشتیم که برداشت از معادن استان باید امسال 20 تا 25 درصد افزایش یابد و امیدواریم با این راهکارها بخش معدن از رخوت خارج شود.