آلبرت بغزیان، اقتصاددان
جمعه گذشته، مقام معظم رهبری در سخنرانیشان به مناسبت عید سعید قربان، «مهار نوسان قیمتها»، « ایجاد ثبات در بازار» و «حفظ ارزش پول ملی» را بهعنوان سه مسئله فوری در اقتصاد عنوان کردند.
ایشان که بارها در سخنرانیهایشان امکانات و تواناییهای داخلی و ظرفیتهای بینالمللی کشور را مورد تأکید قراردادند، علاج تحریمها را تکیهبر تواناییهای ملی اعلام کردهاند و تأکید داشتهاند که توان غلبه بر بیماری اقتصادی وجود دارد؛ نکتهای که فعالان بخش خصوصی هم بر تحققپذیری آن باور دارند اما بهشرط اعتماد دولت به بخش خصوصی و شناخت ظرفیتهای اقتصاد.
در همین ارتباط، آلبرت بغزیان عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران هم بر این باور است که پیش از هر تصمیمی در حوزه اقتصاد، باید ابتدا اقتصاد کشور را بهخوبی بشناسیم تا بتوانیم برای آن نسخه بپیچیم.
او در گفتوگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» تأکید میکند که تجربه اقتصاد ایران نشان داده است که ثبات در بازار و قیمتها وابسته به نرخ ارز هستند و هر زمان که بانک مرکزی بنا به دلایلی تصمیم گرفته است تا در این بازار دخالت کند، به همان میزان، بخشهای مختلف اقتصادی دچار تلاطم شده و تورم تا چند برابر بالا رفته است. بنابراین نباید برای چرایی آشفتگی بازار، دلیلی جز «نرخ ارز» را جستوجو کرد و مقصری هم برای این امر جز بانک مرکزی وجود ندارد.
او خاطرنشان میکند: تحریمهایی هم که گاه و بیگاه انجام میشود، بدون تأثیر نیست اما نه آن میزان که بیان میشود. به نظر من، دلیل اصلی تورم، افزایش نرخ ارز است که هزینهها را بالابرده و هر زمان هم که پایین میآید، قیمتها تغییر نمیکنند.
بغزیان نجات اقتصاد را در شرایط فعلی در گروی تقویت «تولید» عنوان میکند و میگوید: همانطور که مقام معظم رهبری هم تأکید داشتهاند، حل مشکلات فعلی در گروی رفع مشکلات تولید و تکیهبر توانمندیهای داخلی است. در تحریمهای قبل نیز تجربه نشان داد که با بهرهمندی از ظرفیتهای داخلی می توانیم تا حدودی بر مشکلات فائق آییم.
انتقاد از سیاستهای بانک مرکزی در کنترل تورم از دیگر مواردی است که بغزیان ضمن بیان آن و اشاره به اعلام نرخ هدف تورم 22 درصد از سوی این بانک، میگوید: اعلام نرخ هدف تورم ۲۲ درصد با چه حسابوکتابی است؟ اگر این نرخ از سیاستگذاریهایی مانند کنترل حجم پول، کنترل نرخ ارز و... استخراجشده که بحث دیگری است و باید اعلام شود تا کارشناسان اقتصادی هم مطلع شوند. البته همین اقدام بانک مرکزی که برای اولین بار چارچوب هدفگذاری را مشخص کرده بسیار ارزشمند است؛ اما اعلام نرخ 22 درصد یعنی اینکه سیاستهای بانک مرکزی ناتوان از حل مشکلات اقتصادی و تورم است و از طرفی هم این سیگنال به بازار داده میشود که قیمتها میتواند حتی بیش از این درصدی که بانک مرکزی قانونی اعلام کرده، افزایش یابد.
به باور این کارشناس اقتصادی، گرفتاریهای ناشی از تورم و تحریمها که در طول یک سال گذشته اقتصاد ایران را در تنگنا قرار داده است، در مسیر تثبیت قرار دارد و با سیاستگذاریهای مناسب میتوان بهتدریج از رکود خارج شد. او میگوید: وظیفه اصلی بانکها این است که به کمک تولید بیایند و مشکلات تولیدکنندگان را حل کنند، اما متأسفانه بانکها بیشتر به دنبال سود هستند تا کمک. به همین دلیل پیشنهاد میشود تا سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی را از طریق ابزارهای جدید بازار سرمایه انجام دهیم. روشی که به نظر من ازیکطرف میتواند سرمایههای سرگردان را جذب کند و از طرفی این سرمایهها را به سمت تولید هدایت کند؛ استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه در تأمین مالی شرکتهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی، نکته مهمی است که معمولاً به آن توجهی نمیشود بهخصوص در شرایطی که این بازار سرمایه هم برای مردم تا حدودی جاافتاده و مردم تمایل دارند که سرمایههای کوچک خود را در این بازار سرمایهگذاری کنند.