اگر شرایط پولی و ارزی کشور به سمت و سوی درست هدایت شود و شیوههای گذشته تغییر پیدا کند میتوان امیدوار بود که بتدریج یخهای تولید باز میشود و تولیدکنندگان این امکان را پیدا میکنند که در فضای مطلوب فعالیت کنند و بیش از گذشته به فکر توسعه صادرات باشند.
چند وقتی است که موضوع حذف 4 صفر از پول ملی مطرح میشود و این موضوع موافقان و مخالفانی هم دارد هر چند که دولتمردان هم معتقد هستند که حذف صفرها از پول ملی نه به خاطر تورم بلکه به دلایل حسابداری است که صورت می گیرد .لذا نگاه من ارتباط بین حذف صفرها و تورم است لذا معتقدم که، در حال حاضر و حتی چند سال آینده حذف صفرها از پول ملی جزو مسائل آنچنان حیاتی و مورد نیاز کشور نیست.
در این مقطع حذف صفرها از پول ملی به منزله پرداختن به معلولهاست و انصافاً هیچ مسألهای را نمیتواند حل کند، بلکه اجرای آن به ابهامات و
کاستیهای ناشی از این پدیده میافزاید و همچنین مشکلات ناخواسته دیگری را بر اقتصاد تحریمی ایران تحمیل میکند.
زمانی میتوان اجرای حذف 4 صفر از پول ملی را دنبال کرد که شرایط اقتصادی به سمت حالت عادی حرکت کرده باشد، بهطور قطع در چنین حالتی طرح یاد شده با وضعیت بهتری قابل اجراست. در این میان باید به این نکته توجه کرد که قبل از حذف صفرها از پول ملی احتیاج به فرهنگسازی، تبیین طرح و پرداختن به مزیتهای آن داریم. در این صورت و با آمادگی مردم میتوان حذف صفرها از پول ملی را کلید زد، چرا که مردم به این اطمینان رسیدهاند که طرح یاد شده با چه اهدافی قرار است اجرایی شود.
در شرایط فعلی که مسأله مردم گرفتاریهای اقتصادی است طرح موضوع حذف صفرها از پول ملی نمیتواند منجر به آرامش اقتصادی شود. وضعیت اقتصادی کشور به گونهای پیچیده شده که دولت در ابتدا با موضوعات مهم و کلیدی دیگری روبهرو است که بایست برای حل آنها اقدام کند.
حذف صفرها از پول ملی با این نگاه که میتوان تورم را در مقطع فعلی کنترل کرد اشتباه است، اصولاً وقتی کشوری با پدیده رشد قیمت مواجه میشود یک راهکار اصولی پیش رو دارد و آن پرداختن به تولید است. در حقیقت زمانی میتوان به رشد اقتصادی و کاهش تورم به صورت مناسب دست یافت که تولید نه در یک سال و یک فصل، بلکه سالیان متمادی رشد داشته باشد.
اگر چنین اتفاقی رخ دهد میتوان به صورت طبیعی و با شرایط مناسب به سمت حذف 4 صفر از پول ملی رفت. از اینرو توصیه میشود که در مقطع فعلی سیاستگذاران به سمت حذف صفرها از پول ملی نروند، چرا که این امر جزو دغدغههای مردمی نیست و نمیتوان در پی اجرای آن به نتایج خوبی دست یافت. اگر تولید در سنوات گذشته نتوانسته رشد خود را به صورت متناوب حفظ کند پاشنه آشیل آن نظام بانکی و سیاستهای ارزی است. نظام بانکی که بعضاً رانت محور است و به هر کسی که کار نمیکند و دنبال بهره پول باشد بیشتر توجه میکند یا به دنبال قمار با ارز است طبیعی است که تولید در کوتاه مدت رشد کند یا حتی سیر نزولی بگیرد.
بدینجهت و برای آنکه بتوان چالشهای اقتصادی را حل کرد به انقلاب در نظام بانکی نیاز داریم؛ نظام بانکی نیازمند تغییر نگرش و جلوگیری از استمرار نگرشهای قبلی است، همچنین تحول در سیاستهای ارزی هم ضرورت دارد.
اگر شرایط پولی و ارزی کشور به سمت و سوی درست هدایت شود و شیوههای گذشته تغییر پیدا کند میتوان امیدوار بود که بتدریج یخهای تولید باز میشود و تولیدکنندگان این امکان را پیدا میکنند که در فضای مطلوب فعالیت کنند و بیش از گذشته به فکر توسعه صادرات باشند.
اگر بتوان تولید را رونق داد و به رشد متناوب در این حوزه دست یافت در گام بعدی میتوان نسبت به فرهنگسازی و حذف 4 صفر پول ملی اقدام کرد.