برای جبران کسری بودجه راه حل اصلی این است که هزینههای دولت کم شود. این بحث سالها مطرح است که برای جبران کسری بودجه ،دولت باید کوچک شود؛ در واقع مشکل کسری بودجه در دولتهای مختلف مربوط به مشکلات ساختاری در اقتصاد ما است؛ تا مشکلات ساختاری حل نشود، بودجه با کسری مواجه است؛ خیلی از هزینههایی که باعث کسری بودجه است هزینه شرکتهای دولتی است که دولتهای مختلف ملزم به پرداخت این هزینهها هستند.شرکتهای دولتی زیان انباشته شده دارند و این زیان هم از بودجه تأمین میشود؛باید راهکاری برای حل این مشکل اساسی اجرا شود. دولت باید چابک شود.
دولت بزرگ هزینه زیادی هم دارد که بیشتر منابع بودجه را میبرد. اگر دست دولت در محدود کردن شرکتهای دولتی بسته است، در سالی که شیوع کرونا هم علاوه بر تحریم، شرایط اقتصادی را سخت کرده، دولت چارهای جز کاهش هزینههای خود ندارد؛ راه حل بعدی برای جبران کسری بودجه فروش اوراق است. کاهش کسری بودجه غیرتورمی نتیجه فروش اوراق است، اما چون سال آخر دولت است، تعهد به دولت بعدی منتقل میشود، به همین دلیل مخالفتهای خاصی با فروش اوراق هست، اما در هر صورت فروش اوراق بسیار مطلوبتر از راهکارهایی مانند استقراض از بانک مرکزی است، البته امید به این است که با آغاز مذاکرات و گفتوگوها، تحریمها کم اثر شود و بتوانیم نفت بفروشیم و منابع دولت افزایش یابد. فروش میعانات گازی و محصولات پتروشیمی هم میتواند با کاهش تحریمها، منابع بیشتری برای دولت فراهم کند؛ هر چه پتروشیمیها و کارخانه ها با ظرفیت کامل تولید کنند و صادرات روند عادی داشته باشد منابع دولت بیشتر و کسری بودجه کمتر خواهد بود.
نگاههای سیاسی آفت حل مشکلات بودجهریزی است؛ نمیشود هم تحریم باشیم، هم کمترین رابطه اقتصادی و بینالمللی را با دنیا داشته باشیم و هم از آن طرف بودجهای بدون مشکل و با کمترین کسری را تأمین کنیم؛ برخی مخالفتها با کلیات بودجه از این حکایت دارد که مخالفان خواستار تصویب بودجه به صورت یک دوازهم هستند، اما در هر صورت وقتی ارتباط ما با جهان محدود باشد مشکلات عمیقتر میشود؛ اما راهکاری هم برای حل مشکلات از سوی مخالفان ارائه نمیشود. شرکتهای دولتی بیشترین کسری بودجه را به دولت تحمیل میکنند که مشکلی ساختاری دارد.از طرف دیگر نهادهایی برای گرفتن بودجه وارد برنامه بودجهریزی شدهاند که اصلاً نباید وارد میشدند..این نهادها دولتی نیستند و زیر نظر دولت هم نیستند، یعنی دولت هیچ نظارتی بر خرج و هزینه کرد این نهادها ندارد اما باید به آنها بودجه بدهد.این نهادها خودشان درآمدزا هستند و باید مالیات و بودجه به دولت بدهند، اما خودشان از بودجه سهم میگیرند.
نتیجه اینکه مشکلات ساختاری در اقتصاد دلیل اصلی کسری بودجه در دولت های مختلف است؛ بزرگ شدن دولت نتیجه این مشکلات ساختاری است. تحریم و کاهش ارتباطات بینالمللی و در نتیجه کاهش منابع، عاملی مهم است که کسری را بر بودجه تحمیل میکند. همه این مشکلات راه حل دارد و اگر نگاه سیاسی از بودجه برداشته شود، میتوان کسری بودجه را به روشهای معقول و منطقی حل کرد.