پولشویی فرآیندی است که برای به دست آوردن منافع ناشایست ناشی از اقدامات مجرمانه از طریق سیستمهای مالی پیشرفته انجام میگیرد تا منشأ غیرقانونی آنها را پنهان کرده و به نظر برسد که آنها از طریق درآمدهای قانونی تأمین شده و در نتیجه قابلمصرف هستند. پولشویی میتواند تقریباً با هر جرمی مرتبط باشد و درآمد قابلتوجهی از قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه، زورگیری، کلاهبرداری، تجارت داخلی، فرار مالیاتی و سایر جرائم به دست میآورد.
البته باید توجه داشت که گاهی اوقات از روشهای پولشویی برای پنهان کردن غیرقانونی وجوه کاملاً قانونی استفاده میشود. بهعنوانمثال مواردی مانند موضوع طلاق آقای مدیرعامل ثروتمند برای فرار از پرداخت مهریه همسرش به ذهن خطور میکند! و یا تمایل سازمانهای دولتی به دور زدن محدودیتهای هزینه با تغییر مکان یا استفاده مجدد از منابع وجود دارد.
فرآیند پولشویی شامل این سه مرحله اساسی است که در اصطلاح بانکی معروف هستند:
جایگذاری - قرار دادن پول نقد غیرقانونی بهطور فیزیکی در بانکها یا خرید کالا با آن ... مانند کالای هنری، فلزات گرانبها، املاک و مستغلات، سنگهای قیمتی یا جواهرات و غیره.
لایه گذاری - عمل تفکیک عواید حاصل از منشأ جنایی آنها از طریق حرکات پیچیدهای مانند انتقال، تبدیل پول نقد به ابزار مالی، فروش کالاهای باارزش مانند کالاهای هنری، فلزات گرانبها، سرمایهگذاری در املاک و مستغلات و شرکتهای صدف ساز دریایی نیز یک ابزار معمول لایه گذاری هستند. پوستهها مالکان ذینفع را از طریق قوانین محدودکننده رازداری بانکی در خارج از کشور پنهان میکند.
ادغام - قانونی جلوه دادن ثروت حاصل از عواید غیرمجاز. استفاده از وجوه سپردهگذاری در مؤسسات مالی خارجی بهعنوان وام برای وامهای داخلی یک روش موردعلاقه است. ترفند دیگر صورتحساب بیشازحد یا تولید فاکتورهای دروغین کالاهایی است که ادعا میشود در خارج از مرزها فروخته میشوند.
روشهای زیادی برای پولشویی وجود دارد به شکلی که تجارت مورداستفاده در آن حتی کوچکترین شکی باقی نمیگذارد. مثلاً:
سپرده بزرگی برای سفارشی در نظر گرفته میشود و بعداً لغو میشود، جریمهای که ممکن است پرداخت شود و مانده موجودی را با دلارهای تمیز و عادی بازپرداخت میکند. این نوع کلاهبرداری توسط پولشوییهایی استفاده میشود که مبلغی منظم را برای خرید کارمندان خود در نظر میگیرند تا در این معامله تبانی کنند.
سایتهای حراج آنلاین توسط پولشوییها برای مشروعیت بخشیدن به پول نقد استفاده میشود. یکی دیگر از کلاهبرداران یک مورد را لیست میکند، پولشویی برای آن هزینه اضافی پرداخت میکند که پیشنهادهای رقابتی را شامل نمیشود و فروشنده محصول اضافه پرداخت را از طریق PayPal دریافت میکند و معامله جعلی پول از طریق یک منبع قانونی شسته میشود و دو کلاهبردار سود را به روشی از پیش تعیین شده تقسیم میکنند.
از مشاغل کوچک اغلب برای پولشویی استفاده میشود، بهویژه آن دسته از مشاغل که بهطورمعمول مقدار زیادی پول نقد دریافت میکنند و ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- شرکتهای فروشنده
-کارواش
-رستورانها
-مبادلات ارزی
-گالریهای هنری
-لباسشویی
این نوع مشاغل مدارک زیادی برای جعل ندارند که اجرای آن را بسیار سادهتر میکند.
در گذشته برای انجام بیشتر طرحهای پولشویی مجبور بودید به تبانی دیگران اعتماد کنید؛ اما این روزها ما با پول نقد اینترنتی، بانکداری و لذت ناشناس EFT ها و نقلوانتقالهای بانکی روبرو هستیم. ابزار پیشرفته رمزگذاری، تکانههای پولشویی را با سرعت نور تسهیل میکند! و حجم گسترده معاملات حقوقی را سبب میشود و بنابراین نظارت را به چالشی بزرگ برای صنعت مالی و نهادهای نظارتی تبدیل میکند.
تشخیص اینکه قوانین بانکی کدام کشور صلاحیت رسیدگی به معاملات مرزی را دارد اغلب دشوار است. اینترنت، بانکهای فراساحل و شرکتهای پوستهای محیطی مناسب برای «لایه گذاری» فراهم میکنند. تلاش برای یافتن یک ردیابی حسابرسی در میان باتلاق موجودات مجازی، تقریباً غیرممکن است.
بسیاری از کشورها قوانین پنهانکاری دارند که از دستیابی به هرگونه اطلاعات جلوگیری میکند. بانکهای پوستهای برای دسترسی به پولشوییها در سیستم بانکی برخی از کشورها درعینحال عایقکاری آنها را از رعایت مقررات، تشکیل دادهاند.
خریدهای کلاهبرداری بزرگ در ایالاتمتحده با وجوه غیرقانونی که از طریق روشی به نام smurfing شسته میشود، انجام میشود. Smurfing گاهی اوقات بهعنوان ساختار شناخته میشود. هم توطئه کنندگان سپردههای کوچک (زیر ۱۰ هزار دلار) را به چندین حساب با عنوان متفاوت در چندین بانک ایالاتمتحده واریز میکنند. این معاملات بهگونهای طراحی شدهاند که توجه را به خود جلب نکنند، بنابراین پروندههای گزارش فعالیت مشکوک (SAR) را برای هشدار مقامات از قصد احتمالی مجرمانه تحریک نمیکنند. اقلام خریداری شده با این وجوه (بهعنوانمثال، تجهیزات سنگین و غیره) را میتوان با قیمت تورم برای خریداران خارج از کشور حمل کرد. پول و سود شسته شده سپس بین شرکا تقسیم میشود.
از زمان امضای قانون میهنپرستی ایالاتمتحده آمریکا در ۲۶ اکتبر ۲۰۰۱، به دولت اختیارات فوقالعادهای داده شده است تا فعالیتهای غیرقانونی مورداستفاده برای تأمین بودجه تروریسم را متوقف کند. حتی قبل از ۱۱ سپتامبر، قانون دقیقی در تلاش برای تنظیم پولشویی بود، اما در مقایسه با قانون میهنپرستی ایالاتمتحده، بسیاری کمرنگ بود.
-قوانین گزارشگری مالی سعی در جلوگیری از پولشویی دارد.
در سال ۱۹۷۰، بهعنوان بخشی از قانون رازداری بانکی، بانکها و سایر مشاغل موظف شدند معاملات مربوط به مبالغی بیش از ۱۰، ۰۰۰ دلار (پول نقد یا دارنده قابل معامله) را که به این حساب پرداخت میکند یا از حسابداری ایالاتمتحده خارج میکند، گزارش کنند. گزارش مذکور در فرم معروف به ۸۳۰۰، درواقع رمز دکمه داغی برای سازمان امور مالیاتی است. در سال ۱۹۹۴، قانون رازداری بانک اصلاح شد تا از فروش دستورهای نقدی یا چکهای صندوقدار برای بیش از ۳۰۰۰ دلار جلوگیری کند، مگر اینکه هویت خریدار تأیید شود. در این روش میلیونها گزارش فعالیت مشکوک (SAR) و سایر سازوکارهای گزارشگری هرساله ثبت و ضبط میشوند.
-مؤسسات مالی خط اصلی دفاع در برابر پولشویی هستند
نهادهای مالی ما خط اصلی دفاع در برابر این جنایت مخرب هستند. خطمشی «مشتری خود را بشناسید» برای بانکها بسیار مهم است تا اطمینان حاصل شود که معاملات مشکوک از طریق فرمهای ارائه شده توسط دولت به نیروی انتظامی گزارش میشود.
وزارت خزانهداری ایالاتمتحده همچنین سازمانهای مالی ایالاتمتحده را ملزم میکند تا اطلاعات خاصی در مورد معاملات انجام شده در کشورهایی که بهعنوان پناهگاههای اصلی پولشویی معرفی میشوند، ثبت کنند.
شما نیز بخشی از تلاشهای ملی حفاظت برای جلوگیری از پولشویی هستید. شاید شما فکر میکردید که پولشویی فقط انتقالهای بانکی از طریق سیستم بانکی جهانی است. نه، تجارت شما نیز میتواند بهراحتی به بخشی ناخواسته از این فرآیند تبدیل شود.
بنابراین شما، کسبه کوچک، برای شناسایی و جلوگیری از پولشویی چهکاری میتوانید انجام دهید؟ بیایید بگوییم شما مثلاً یک جواهرفروش هستید، یا یک گالری هنری، یک فروشنده عتیقهفروشی یا یک شرکت کوچک CPA.
هنگام معامله با مشتریان خود، ممکن است بخواهید از خود سوا لاتی از این قبیل بپرسید:
آیا من واقعاً این مشتری را میشناسم؟ آیا منبع معتبری وی را ارجاع داده است یا منشأ مبهم یا ناشناختهای دارد؟ اگر یک مشتری جدید بهظاهر مرفه ناگهان از درب اتوبوس در آستان شما بیفتد، باید زنگهای خطر را بشنوید! بهخصوص اگر او هر روز در میان توقف کند تا جواهرات به ارزش ۹۷۵۰ دلار با پول نقد یا چک مسافرتی بخرد.
آیا من واقعاً معامله پیشنهادی این مشتری را میفهمم و آیا راحت میتوانم آن را انجام دهم؟ آیا این معامله با توجه به آنچه من در مورد مشتری و تجارت وی میدانم منطقی است؟
آیا این روش معمول و عرفی انجام چنین معاملهای است یا گرههای عجیبوغریب در آن وجود دارد؟ چرا یک غریبه کاملاً پیشنهاد میدهد که پول زیادی را برای مثال در تجارت کوچک من سرمایهگذاری کند؟
آیا سوابقی وجود دارد که برای محافظت از خود بایستی نگهداری کنم؟ چیزی به نام مستندات زیاد وجود ندارد.
چه ابزارهای فناوری ممکن است به من کمک کند تا از مشارکت در طرحهای پولشویی جلوگیری کنم؟
چهکاری میتوانم انجام دهم تا خودم را در جریان آخرین ترفندها قرار دهم؟