حمید صافدل، عضو اتاق تهران
یکی از اهداف مهم اتحادیه بینالمللی مبارزه با پولشویی(FATF) جلوگیری از آسیبپذیری اقتصاد جهانی و حمایت از اقتصاد شفاف است. همچنین یکی دیگر از اهداف این اتحادیه جلوگیری از فعالیت اقتصاد زیرزمینی و ورود پولهای حاصل از تجارتهای کثیف و تروریسم به حیطه فعالیت اقتصاد بینالمللی است. به طور کلی، از آنجا که مانند بسیاری از پیمانهای جهانی از پیمان FATF هم بهرهبرداریهای سیاسی و جانبدارانهای میشود، باتوجه به اینکه به طور کلی عضویت ایران در این اتحادیه کار پسندیدهای است، اما ما باید با احتیاط گام برداریم. البته بر اساس غرضورزیهایی، بعضی از کشورهای هم پیمان با آمریکا، ممکن است بخواهند برخی جریانهای سیاسی انقلاب اسلامی را بهعنوان حامیان تروریسم معرفی کرده و بر اساس یک هدف کانالیزه شده مدیریت کنند که باید مواظب تعهدات اینچنینی باشیم. البته شفافسازی در عرصه بینالمللی بسیار خوب است، اما باید حواسمان باشد که با این بهانه بعضی از دوستانمان را در صحنه بینالمللی به ناحق متهم کردهاند و ما نباید خودمان را بهگونهای محدود کنیم که امکان مبادله و مراودات تجاری با این گروهها را نداشته باشیم. متاسفانه از آنجا که اغراض سیاسی در تعیین کشورهای قرار گرفته در فهرست سیاه FATF مطرح است، کشورهایی مانند ایران و کرهشمالی و احتمالا کوبا را در این فهرست قرار دادهاند که تشخیص درستی نیست. اینکه بعضی از کشورها را با جهتگیریهای سیاسی وارد فهرست سیاه میکنند، جای ابهام دارد. این در حالی است که برخی کشورهای همسایه ایران مانند قطر، عربستان، امارات و... در فهرست سیاه قرار ندارند و حتی عضو اتحادیه مبارزه با پولشویی(FATF) نیستند. عربستان امروز به دلیل وابستگی به تمام کشورهای قدرتمند دنیا علاوه بر اینکه به عضویت در FATF در نیامده، از معافیتهایی برخوردار است که کشورهای عضو از آن بهرهمند نیستند. این رفتارها به نوعی نقض غرض و شیطنت سیاسی است که عربستان و این کشورها در عرصه بینالمللی انجام دادهاند. اگر بنا باشد حرکتی در عرصه بینالمللی به منظور شفافیت در اقتصاد جهانی صورت گیرد، باید در این قاعده همه کشورها از یک شرایط یکسان بهره مند باشند. متاسفانه میبینیم بدون اینکه اصراری بر عضویت عربستان و کشورهای تامین کننده مالی تروریسم عضو FATF باشد، هیچ فشاری هم برای عضویت آنها نیست. همچنین بعضی از جریانات آزادیخواه را در این فهرست قرار میدهند که این مساله در زمره همان اغراض سیاسی است که سوء استفاده از پیمانی بوده که اصل آن مورد قبول است. به عنوان مثال، نیروهای انقلابی ما را در کنار گروههای جنایتکاری مانند طالبان و القاعده قرار میدهند که به هیچ وجه برای ما مورد قبول نیست. به طور کلی تمام پیمانهای بینالمللی برای ما فرصتها و تهدیدهایی را به همراه دارد که به هوشمندی ورود و استمرار فعالیت ما مربوط میشود