چهار سال از رسمی شدن ارز نیمایی در اقتصاد کشور ما میگذرد؛ در نتیجه اکنون، زمان مناسبی برای بررسی عملکرد ارز نیمایی از جنبههای مختلف اقتصادی است. در این یادداشت، بهصورت گذرا، به بررسی عملکرد ارز نیمایی از چند منظر میپردازم. موارد مدنظر در این یادداشت برای بررسی عملکرد ارز نیمایی عبارتند از: رشد اقتصادی، تاثیر نرخ ارز بر بازار آزاد، توزیع رانت، جلوگیری از قاچاق و مالکیت خصوصی. پس از بررسی این موارد، در نهایت به این مساله میپردازم که آیا در ایران میتوان نظام ارزی را از معضل چندنرخیبودن نجات داد و آن را تکنرخی کرد یا خیر.
رشد اقتصادی
یکی از پرسشهایی که مطرح میشود، این است که ارز نیمایی، چه تاثیری بر رشد اقتصادی کشور گذاشت؟ آیا موجب شد رشد اقتصادی کشور افزایش یابد یا اینکه نتیجهای وارونه داشته است؟ پاسخگویی به این پرسش، به بررسی آماری دقیق نیاز دارد. وقتی طرحی پیریزی و اجرا میشود، تغییرات متعددی نیز در کنار آن رخ میدهد و همه این عوامل متعدد بر جواب پرسش مطرحشده تاثیر دارند. در نتیجه برای کنترل اثرات تغییرات متعدد دیگر، نیاز به طرح و روش دقیق آماری است. اما اگر بخواهیم بهصورت کلی به بررسی این موضوع بپردازیم، میتوانیم بگوییم که نرخ نیمایی موجب شد، نرخ دولتی به نرخ بازار ارز نزدیکتر شود؛ در نتیجه، موجب اعمال تاثیر مثبت احتمالی نه بر رشد اقتصادی کشور، بلکه بر تجارت خارجی کشور شد؛ چرا که محدودیتهای نرخ ارز دولتی را از طریق ارز نیمایی برای واردکنندگان و صادرکنندگان کم کرده است. حال اینکه در کنار این نرخ، محدودیتهای دیگری هم وضع شده است و باید دید آنها چه محدودیتهایی بودهاند و چه مشکلاتی به وجود آوردهاند. بهصورت کلی میتوان بیان کرد که هرگونه آزاد کردن نرخ و نزدیککردن آن به قیمت بازار آزاد، میتواند مفید تلقی شود و میتوان ارزیابی مثبتی از آن داشت.
تاثیر بر نرخ ارز در بازار آزاد
پرسش دیگری که مطرح میشود، این است که آیا ارز نیمایی توانست بر نرخ ارز در بازار آزاد تاثیر بگذارد، به نحوی که مانع افزایش بیشتر آن شود یا خیر. در این خصوص نیز باید گفت، تاحدودی توانسته است در این زمینه موفق باشد؛ به این دلیل که از عمق بازار آزاد کاسته است. به بیان دقیقتر، ارز نیمایی توانسته است بخشی از تقاضای بازار آزاد را به سمت خود جذب کند و از این طریق، از اهمیت بازار آزاد و نوسانات آن بکاهد. البته باید توجه کرد که بحث اصلی واکنشهای ارز نیما نسبت به بیرون از خود است. اگر ارز نیمایی بتواند انعطافپذیر باشد و نرخهای متغیری را براساس شرایط متفاوت از خود نشان دهد، میتواند از اهمیت بازار آزاد بکاهد؛ اما اگر این ارز بخواهد نرخ ثابت و خشک و بدون تغییری داشته باشد، بهصورت طبیعی موجب افزایش نقش و اهمیت بازار آزاد میشود.