فاطمه پاسبان، کارشناس اقتصادی
آب یکی از مهمترین مسائل در جهان امروز است. اهمیت توجه به آن به چند عامل برمیگردد؛ نخست، دسترسی به آب یک حق و نیاز اساسی است. کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل متحد بهتازگی اعلام کرده «حق انسان به آب برای زندگی ضروری است و منجر به کرامت انسانی میشود. آب پیشنیازی برای تحقق حقوق بشری است». دوم اینکه یکی از اهداف اعلامیه هزاره برای توسعه، آب است. در کنار موضوعاتی مانند فقر، آموزشوپرورش و برابری جنسیتی، آب هم یک هدف توسعهای است، دسترسی به آب در خانه و آبیاری، پیشنیاز افزایش تولید مواد غذایی برای تغذیه جمعیت روبهرشد جهان است. سوم، در گذشته آب در مقایسه با موضوعات دیگر مورد غفلت واقع شده و هزینههای زیادی به جهان وارد کرده است که نیازمند توجه خاص است. چهارم، دسترسی به آب سالم و بهداشت مناسب در کنار دفع فاضلاب و درمان، ثابت کرده بهداشت عمومی را به همراه دارد. کمبود آب و بهداشت، علل بیماریهای مختلفی هستند؛ برای نمونه ١٠ درصد از جمعیت کشورهای درحالتوسعه براساس همین موارد، به دلیل بیماری اسهال فوت کردهاند. پنجم، توسعه مؤثر منابع آب و مدیریت بهینه آن، برای رشد پایدار و کاهش فقر ضروری است. ایجاد زیرساختهای آب میتواند مزایای فراوانی برای افراد محلی و از جمله فقرا به همراه آورد. از آنجایی که فقرا معمولا در مناطق تخریبشده از نظر منابع طبیعی زندگی میکنند بهبود کیفیت حوضه آبریز، بهبود معیشت فقرا را به همراه دارد. بهبود عملکرد آب و آبیاری مناسب، میتواند نقش مهمی در دستیابی به اهداف هزاره توسعه داشته باشد. در سال ٢٠٠٠ حدود ١,١ میلیارد نفر دسترسی به آب مطمئن و سالم نداشتهاند. دستیابی به اهداف سازمان ملل متحد، مستلزم تأمین آب شرب برای ١.٥میلیارد نفر (یک میلیارد شهری و نیممیلیارد روستایی) است.
با توجه به مطالب ذکرشده میتوان گفت آب موضوع بسیار حیاتی و اساسی بوده و ازهمینروست که بسیاری از کشورهای جهان برای مدیریت بهینه آن (در بخشهای تولیدی و مصرف شرب) و حفظ و صیانت از آن، سرمایهگذاریهای عظیمی کردهاند. این موضوع، یعنی مدیریت بهینه آب در بخش کشاورزی هم بهشدت محل توجه قرار گرفته است و بسیاری از کشورها در پروژههای آب در مقیاس بزرگ سرمایهگذاری کرده و توسعه کشاورزی پایدار خود را از این طریق تقویت کردهاند. اینکه چرا اهمیت دارد به مدیریت آب در بخش کشاورزی توجه ویژهای شود، به دلیل نوع فعالیت بخش کشاورزی و نیاز به آب برای تولید مواد غذایی جمعیت در حال افزایش است. آمار جهانی (فائو) نشان میدهد بخش کشاورزی به طور میانگین حدود ٧٠ درصد آب مصرفی را در جهان به خود اختصاص داده است. سهم آب مصرفشده در بخش کشاورزی در منطقه خاورمیانه و قاره آفریقا به ترتیب ٨٤ و ٨٢ درصد است. این رقم برای کشورها، متفاوت است؛ بهطوریکه برای کشور هند ٩١ درصد، برزیل ٦٠ درصد، مصر ٨٦ درصد، چین ٦٤.٦ درصد است.
بخش کشاورزی در تمامی کشورهای جهان، سهم بزرگی از مصرف آب را به خود اختصاص داده؛ اما دراینمیان کارایی و بهرهوری، جلوگیری از هدررفت آن، ذخیرهسازی و درست مصرفکردن از موضوعات اساسی است که در بحث مدیریت بهینه دیده میشود. برای دستیابی به این اهداف، ارائه پروژههای کاربردی و تأمین مالی آن از طریق سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و بلندمدت نیاز است. به عبارتی سه بازوی توانمند تحقیق کاربردی، منابع مالی به همراه مدیریت خلاق و نوآور، لازمه توسعه کمی و کیفی آب، منابع آبی و حفاظت و صیانت از آن برای نسل فعلی و آینده است.
در گزارش «حرکت به سوی امنیت آب» آمده است که سرمایهگذاری سالانه برای آب کشورهای درحالتوسعه در دوره ٢٠٠٢ تا ٢٠٢٥ برای آب شرب ١٣میلیارد دلار، کشاورزی ٤٠ میلیارد دلار و حفاظت از محیط زیست ١٠ میلیارد دلار برآورد شده است. در این زمینه اولین توصیههای بینالمللی این است که دولتها به طور شفاف استراتژیهای اولویتدار بخش آب را برنامهریزی (با تحقیق و مطالعه علمی) و سپس در فرایند مدیریت مناسب اجرا کنند. دوم اینکه خیرین، سازمانهای غیردولتی، نهادهای سرمایهگذاری، شرکتها و سایر افراد جامعه در اجرای پروژهای آب، با دولت مشارکت کنند تا دستیابی به اهداف مدنظر تحقق یابد. به عبارت دیگر، حکمرانی خوب، حاکم بر مدیریت بخش آب شود و دولت به همراه مردم (اعم از سازمانهای غیردولتی، خصوصی و آحاد مردم جامعه) کار آب را پیش ببرد. این نیازمند تعامل ملت با دولت و ایجاد فضای اعتماد و اطمینان است.