اگر به سابقه همت کشورهای مختلف در اخذ کرسی برگزاری این کنوانسیون و رقابت بسیار سختی که در اجلاس آخر بین 11 کشور صورت گرفته است دقت کنیم، میتوانیم اهمیت برگزاری این رخداد را متوجه شویم. برگزاری این رخداد در ایران به معنای این است که یک توافق بینالمللی وجود داشته که ایران بهترین ارائه در انواع مختلف فرصتهای گردشگری را دارا است. همینطور نیروی انسانیای مجرب و آموزشدیده و مسلط برای مدیریت این فرصتها را در اختیار دارد.
در عین حال اگر به شعار بسیار جالب کنوانسیون 2017 در ایران، «مردمانی مهربان با آغوش باز، فرهنگی کهن و پر رمز و راز» دقت کنیم و اینکه این شعار پس از بررسیهای کارشناسی و با همکاری رئیس پیشین این کنوانسیون انتخاب شده، میتوانیم آن را به مانند یک ویترین از نگاه غرب به تمدن و فرهنگ ایران زمین تشبیه کنیم. به واقع در دنیایی که تماماً هرجومرج و آشوب است، پیام صلح، آرامش، مهربانی و امنیت را ارسال میکند.
طبق آماری که منتظر شده است، از میان 367 راهنمای خارجی شرکتکننده در این اجلاس، 253 نفر متخصصان راهنمای فرهنگی بودهاند که این تعداد بیانگر نگاه دنیا به شناخت بیشتر ایران دارد. نگاهی که میتوان آن را ناشی از دیدگاههای مثبت پس از برجام و باز شدن راههای ارتباط فرهنگی و اقتصادی با دنیا دانست.
با عنایت به حضور اصلیترین و حرفهایترین راهنمایان گردشگری جهان در این اجلاس، قطعاً تغییر نگرش آنها از ایرانی که در رسانههای غرب از آن تبلیغ میشد با ایرانی که خود مشاهده میکنند، یکی از بزرگترین تبلیغات در این حوزه به شمار میرود.
راهنمایان گردشگری به مانند سفیرانی هستند که با شناسایی دقیق مقاصد گردشگری، افراد محلی و زیرساختهای لازم هرکدام به شخصه توان برنامهریزی و مدیریتی مجموعه از تورهای گردشگری را دارند. هر کدام به مانند یک بیلبورد تبلیغاتی تجسمی مسئولانه و صحیح از میراث فرهنگی و ارزشهای محیط زیست انسانی و طبیعی کشور را ارائه میدهند. از این رو حضور تکتک آنها برای حوزه گردشگری کشور بسیار پراهمیت تلقی میشود و ارزش بالایی در ارزآوری در این حوزه برای کشور دارد. شما تصور کنید که اگر تجربهٔ تکتک انسانهایی که از ایران بازدید میکنند مطلوب و شادیبخش باشد، بهترین برد تبلیغاتی برای جذب سایر گردشگران به کشور خواهد شد. این تجربهٔ ناب، بهشدت وابسته به شناخت و درک راهنمایان گردشگری از مقاصد مورد نظر است و اگر در زمان لازم، ارائهٔ مطلوب صورت بگیرد ما میتوانیم ضعفهایمان را در طول زمان با حضور گردشگران و تأمین منابع مالی ناشی از آن رفع کنیم.
در حال حاضر این فرصت برای ما ایجاد شده است که ارتباط مستقیم در خاک سرزمینمان با حرفهایترین راهنمایان گردشگری ایجاد کنیم. اگر ما این فرصت حضور را غنیمت بشماریم و با استانداردسازی بینالمللی برنامههایی که از قبل تدوین شده است و قبول خلاقیت در برنامههایی که پیشنهاد میشود و همینطور تأمین زیرساختهای اولیه مورد نیاز گردشگران خارجی، به خوبی و در زمان مناسب اقدام کنیم، میتوانیم امیدواریم باشیم که در آینده میان مدت کشور با موجی از حضور گردشگران خارجی در طیفهای مختلف درآمدی و سلیقهای مواجه شود.
همه ما میدانیم که ایران به دلایل مختلف اعم از تبلیغات سنگین و موج منفی ناشی از تحریمها در این مهر و مومها دچار ضعف در زیرساختها و عقبافتادگی از جریانهای نوین مدیریت گردشگری شده است. از طرفی در همین زمان، نیروهای انسانی و شناخت خود را نسبت به ارزشهای فرهنگی، اجتماعی، طبیعی و سرزمینی را ارتقاء داده است. حال ارتباطاتی از این نوع، از نوع کنوانسیون، آن هم با گروههایی که بهنوعی مستقیماً جامعهٔ هدف به حساب میآیند میتواند بهترین فرصتهای همکاری در تأمین سرمایه، عقد تفاهمنامهها و قراردادهای بینالمللی، در تمام لایههایی که گردشگری دارا است و همینطور انتقال دانش فنی و فرهنگ سرزمینی را ایجاد کند.
کمترین دستاورد این کنوانسیون قرارداشتن نام ایران به مدت یک سال و نیم در تیتر اول سایت فدراسیون جهانی راهنمایان گردشگری بوده که حدود 200 هزار نفر عضو اصلی دارد. اگر از این میان فقط تعداد افرادی که در کنفرانس در ایران شرکت کردهاند که حدود 367 نفر بوده است هر کدام موفق به تعریف یک برنامه در کشور شوند تحولی بزرگ در صنعت گردشگری کشور روی میدهد. از این رو که هر برنامه شامل تعداد زیادی تور، تجهیز مقاصد گردشگری، اشتغالزایی در جوامع محلی، ارتقاء صنایعدستی و ... روی میدهد. از میان این 367 نفر، 64 راهنمای اکوتوریسم و طبیعتگردی و 15 راهنمای محلی حضور داشتهاند که این تعداد راهنما در واقع موثرترین جنبهٔ گردشگری در اشتغالزایی در جوامع محلی و حفظ سکونتگاههای روستایی به حساب میآید که برای سیاستهای توسعهای کشور اهمیت فراوانی دارد.