اقتصاد سبز اقتصادی است که بر پایه توسعه پایدار و آگاهی از اقتصاد بومی (سازگار با بوم) بنا نهاده شده است. یکی از اهداف اقتصاد سبز، کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. فعالیتهای مختلف اقتصادی که از سوی انسان شکل میگیرد، سبب انتشار گازهای گلخانهای میشود. بر اساس اطلاعات فائو در سال ٢٠١٠، صنعت حدود ٢١ درصد، حملونقل ١٤ درصد، ساختمان شش درصد، کشاورزی، جنگلداری و دیگر کاربریهای زمین حدود ٢٤ درصد، تولید برق و حرارت حدود ٢٥ درصد و انرژیهای دیگر حدود ١٠ درصد سهم در انتشار گازهای گلخانهای در جهان دارند به طوری که تولید برق و حرارت بیشترین سهم را در انتشار گازهای گلخانهای دارد.
در سال ٢٠١١ کشور چین با ٢٨ درصد، ایالات متحده آمریکا با ١٦ درصد، اتحادیه اروپا با ١٠ درصد، هندوستان با شش درصد، روسیه با شش درصد، ژاپن با چهار درصد و سایر کشورها حدود ٣٠ درصد سهم در انتشار گازهای گلخانهای دارند. فعالیتهای بخش کشاورزی، یکی از منابع انتشار گازهای گلخانهای است. در سال ٢٠١١ مجموع گازهای گلخانهای منتشرشده به وسیله بخش کشاورزی حدود پنجهزارو ٣٣٥ تن متریک معادل دیاکسیدکربن بوده که بالاترین مقدار را در طول زمان از آن خود کرده به طوری که حدود ٩ درصد بیشتر از متوسط دهه ٢٠٠١ تا ٢٠١٠ میلادی بوده است. در دوره ٢٠٠١-٢٠١١، نرخ رشد سالانه انتشار گازهای گلخانهای بخش کشاورزی با ١٤ درصد از چهارهزارو ٦٨٤ به پنجهزارو ٣٣٥ تن متریک معادل دیاکسیدکربن افزایش یافته است.
این رشد به طور کامل در کشورهای غیرمتعهد (کشورهایی که در ضممیه I پیمان کیوتو متعهد به کاهش آلایندهها نبودهاند) اتفاق افتاده است به طوری که با نرخ رشد سالانه ٢١ درصد از سههزارو ٣٥٦ تن متریک در سال ٢٠٠١ به رقم چهارهزارو ٤٨ تن متریک در سال ٢٠١١ برای این گروه از کشورها بالغ شده است. این در حالی است که در کشورهای متعهد حدود سه درصد کاهش یافته است بهطوریکه از سال ١٩٩٠ تا سال ٢٠١١، تولید گازهای گلخانهای در کشورهای متعهد حدود ٢٠ درصد کاهش داشته و در همین دوره برای کشورهای غیرمتعهد ٣٧ درصد افزایش داشته است. بر حسب قاره، اطلاعات نشان میدهد که آسیا با ٤٤ درصد و آمریکا با ٢٦ درصد بزرگترین انتشاردهندگان گازهای گلخانهای در جهان بوده و پس از آنها آفریقا با ١٥ درصد و اروپا با ١٢ درصد سهم قرار دارند. متوسط نرخ رشد سالانه تولید گازهای گلخانهای در دوره ٢٠٠١ تا ٢٠١١ برای قاره آسیا حدود ٢,٣ درصد و آفریقا حدود دو درصد بوده که بیشترین نرخ رشد مثبت بوده و در مقابل اقیانوسیه حدود دو درصد نرخ کاهشی داشته است.
با توجه به متوسط انتشار گازهای گلخانهای در دوره ٢٠٠١ تا ٢٠١٠ پیشبینی میشود انتشار گازهای گلخانهای بخش کشاورزی در سال ٢٠٣٠ حدود ١٨ درصد و در سال ٢٠٥٠ حدود ٣٠ درصد افزایش یافته و به رقم ششهزارو ٣٠٠ تن متریک معادل دیاکسیدکربن در سال ٢٠٥٠ بالغ شود. آمار نشان میدهد با وجود توجه به مقوله اقتصاد سبز و کاهش گازهای گلخانهای که در سطح بینالمللی مطرح بوده است، ما شاهد انتشار گازهای گلخانهای بودهایم. اگر به سرانه انتشار دیاکسیدکربن (کل دیاکسید منتشرشده که نتیجه فعالیتهای انسانی (تولید و مصرف) بر جمعیت) نیز نگاهی بیندازیم، از رقم ٤.٢ متریک تن در سال ١٩٩٠ به ٤.٩٩٦ متریک تن در سال ٢٠١٣ بالغ شده که حدود ٠.٨ درصد رشد نشان میدهد؛ یعنی سرانه هر فرد نیز در حال افزایش است.
براساس مطالعهای که صورت گرفته برآورد شده است اگر اقداماتی در جهت کاهش گازهای گلخانهای در بخش کشاورزی صورت نگیرد، به احتمال زیاد تا سال ٢٠٣٠ نسبت به سال ٢٠٠٥ حدود ٣٠ درصد انتشار گازهای گلخانهای در جهان ناشی از فعالیتهای کشاورزی افزایش خواهد یافت. (McKinsey and Company, cited in Wreford et al. , ٢٠١٠, p. ٨٠). بنابراین همکاری بخش کشاورزی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای جهانی را طلب میکند. از این رو اقدامات مختلفی از سوی کشورهای جهان برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای در بخش کشاورزی صورت میگیرد. بخش دام که نقش مهمی در انتشار گازهای گلخانهای دارند (حدود ١٤.٥ درصد سهم از گازهای گلخانهای جهان) از طریق بهبود شیوهها و فناوری در تغذیه دام و همچنین استفاده بیشتر از فناوری جدید بدون اینکه تغییری در سیستم پرورش ایجاد شود، حدود ٣٠ درصد به کاهش گازهای گلخانهای ناشی از دام کمک میکند. به عبارتی استفاده از فناوری جدید و بهبود روشها میتواند راهکار مهمی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای در بخش کشاورزی باشد.