توسعه اقتصادی در عصر جدید بدون توجه به اهمیت صادرات ممکن نیست. تمام اقتصادهای پیشرفته مهمترین دستاوردهای خود را با استراتژی درونزایی و بروننگری به دست آوردهاند. خلق ارزشافزوده، ایجاد اشتغال و دستیابی به نرخهای بالا و پایدار رشد اقتصادی زمانی ممکن میشود که بنگاههای ما بتوانند با کالاهای خود بازارهای جهانی را به تسخیر درآورند. چنین راهبردی در اقتصادهای در مسیر توسعهای همچون ایران، نهتنها یک الگوی منطقی که ضرورتی غیرقابلاجتناب است؛ بهخصوص اینکه امروز اهمیت صادرات برای اقتصاد ایران از چند زاویه قابلبررسی و تحلیل است.
اول، صادرات در خدمت اشتغال، همانطور که در شعار سال و توسط مقام معظم رهبری اشاره شده، اشتغال آفرینی اولویت نخست و اصلی کشور است. ایجاد اشتغال هم به سرمایه و رونق تولید نیاز دارد. هر دو اینها زمانی به دست میآید که چرخ اقتصاد بچرخد و تولیدکننده با دسترسی به منابع مالی و همچنین برخورداری از مزیت ثبات در فضای کلان اقتصادی و امکان برنامهریزیهای بلندمدت، بتواند به کسبوکار و خلق ارزش بپردازد.
در این مسیر، توسعه صادرات راهبردی تعیین کننده است. صادرات چرخه اقتصاد ایران را به نظم درمیآورد. ایجاد بازارهای نو و فراملی انگیزه تولید را افزایش داده و با تسریع و تسهیل هر چه بیشتر صادرات که منجر به ارزآوری خواهد شد ظرفیتهای مناسب برای سرمایهگذاری اشتغالزا فراهم میگردد. بهواقع افزایش صادرات عاملی است که نهتنها اما یکی از مهمترین روشهای تأمین مالی ارزانقیمت برای توسعه ظرفیتهای تولید در کشور میتواند باشد.
دوم، صادرات بهمثابه امنیت، اقتصادهای قدرتمند تا سرحد امکان کشورهای هدف را وابسته خود میکنند. وقتی کشوری نیازمند به کالای شما باشد، قطعاً سیاستها و رفتار خود را نیز با توجه به این نیاز تعریف میکند. بنابراین منطق صادرات کالا یک عمل در قاعده رفتار دیپلماتیک هم تلقی میشود.
امروز هم جهان نمیتواند اقتصاد ایران را نادیده بگیرد و چنین است که رفتارهای خصمانه دولت امریکا به اجماع سازی علیه ایران منجر نمیشود. لذا با توجه به اصول حاکم بر سیاست خارجی کشور هرچند ما به دنبال وابسته سازی هیچ کشور هدف کالاهای خودمان نبوده و نیستیم؛ اما ایجاد منافع مشترک خود عامل کاهش نزاع و ضامن امنیت ما خواهد بود.
الزاماتی برای توسعه صادرات
اما برای توسعه صادرات الزاماتی هم وجود دارد.
الف: بهبود مبنایی فضای کسبوکار: تولید خوب در بستر فضا و مکان مطلوب صورت میگیرد. تولیدات ایران با هدف صادرات باید دو مزیت کیفیت و قیمت رقابتی را داشته باشند. این مزیت همزمانی ایجاد میشود که فضای کسب و کشور بستر مناسب برای تولید و جذب سرمایهها را مهیا سازد.
بنابراین با هدف توسعه صادرات باید به سمت تسهیل فضای کسبوکار رفت. رفع موانع تولید و حمایت مؤثر از کسبوکارهای اشتغالزا با رویکرد کاهش هزینه تمامشده کالا که امکان رقابت بینالمللی را فراهم میکند، بهیقین میتواند تحولآفرینی باشد.
ب: رقابت و شفافیت: تولید بهینه در اقتصاد پویا و رقابتی رخ میدهد. به این جهت باید اقتصاد ایران فساد و رانت زدایی شود. این اتفاق گامی عملی در جهت تولید صادرات محور است.
اما چرا باید به صادرات بیش از گذشته امید داشت؟ امروز برنامه اقتصاد مقاومتی بهعنوان الگوی علمی و عملیاتی در دست ماست. الگویی که بهدقت میسر را مشخص کرده است. عمل به این برنامه به معنای حرکت در مسیر خصوصیسازی واقعی، مقررات زدایی، جذب سرمایههای داخلی و خارجی و در جان کلام اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران است.
بنابراین امروز هم نیاز تعریف شده و هم ابزار مهیاست. کار دولت باید تسهیل شرایط، کاهش مداخله و ایجاد امکان تولید با هدف صادرات به بازار ۴۰۰ میلیون نفری منطقه باشد. بخش خصوصی هم میتواند با استفاده از ابزارهای مدرن و پتانسیلهای ذاتی کشور کالاهای درخور توجه و رقابتی را به بازارهای منطقهای و جهانی صادر کند.
نباید فراموش کرد که صادرات و خلق ارزشافزوده برای کشور فردای بهتری را برای این سرزمین میسازد.