در یک دهه اخیر تعداد گردشگران چینی بازدیدکننده از سایر کشورها رشد خارقالعادهای داشته است و با توجه به اینکه در حال حاضر تنها 5 درصد از جمعیت چین دارای گذرنامه هستند –این آمار برای آمریکا 40 درصد است- انتظار میرود در سالهای آینده چینیهای بیشتری صاحب گذرنامه شوند و روند رو به رشد تعداد گردشگران چینی همچنان ادامه یابد.
درحالیکه توجه دولتمردان و رسانههای غربی بیشتر به نحوه قیمتگذاری فولاد و مسائل مرتبط با تولید کالاهای مصرفی ارزان در چین معطوف شده است، به جرأت میتوان گفت مهمترین جنبه اقتصاد چین در حال حاضر، رشد سریع قدرت خرید مصرفکنندگان در این کشور است. رشد قدرت خرید مصرفکنندگان چینی در ابتدا تنها یک پدیده داخلی بود اما اینک از مرزهای چین فراتر رفته است.
اگرچه هنوز هم برخی معتقدند آمارهای اقتصادی چین واقعی نیستند، اما در این میان آمارهایی وجود دارند که شاید بتوان با استناد به آنها چنین ذهنیتی را تغییر داد. بر اساس آمارهای سازمان جهانی گردشگری وابسته به سازمان ملل متحد، در سال 2016 گردشگران چینی بیش از 261 میلیارد دلار در خارج از مرزهای این کشور هزینه کردهاند که این رقم نسبت به سال 2015 حدود 12 درصد (تعدیلشده بر اساس ارزش پول چین) و در قیاس با یک دهه قبل، 11 برابر یعنی 1000 درصد افزایش نشان میدهد. کشور پرجمعیت چین از سال 2012 به بعد همواره ازلحاظ مخارج گردشگرانش در سایر کشورها، بالاتر از کشورهایی مانند آمریکا، آلمان و انگلیس رتبه اول جهان را به خود اختصاص داده است.
مانند بسیاری از تغییرات اقتصادی چین در دهههای اخیر، سفرهای گردشگران چینی به سایر کشورها را نیز میتوان به سیاست درهای باز که از اواخر دهه 1970 میلادی به رهبری دنگ شیائوپینگ آغاز شد، نسبت داد. البته تا سال 1995 سفرهای خارجی چینیها بسیار اندک بود و تنها به سفرهای مقامات و کارشناسان دولتی، سفرهای تجاری و سفرهای مبتنی بر تبادلات فرهنگی و علمی محدود میشد و البته تعدادی از شهروندان عادی چینی نیز قادر بودند برای دیدار با اقوام و آشنایان خود در کشورهای همسایه، به سفر خارجی بروند. در سال 1995 دولت چین اجرای برنامه «مقاصد تأییدشده» را آغاز کرد که بهموجب آن مؤسسات گردشگری این کشور اجازه یافتند تورهایی به مقصد چند کشور خاص راهاندازی کنند. تعداد مقاصد گردشگری مورد تأیید، در فاصله سالهای 1995 تا 2010 همواره در حال افزایش بود اما گردشگران چینی که در قالب تورهای گردشگری به این مقاصد سفر میکردند، به دلایل مختلفی ازجمله قدرت خرید کم، مقررات سختگیرانه و برنامههای فشرده تورها، محدودیتهای زبانی، نداشتن تجربه گردشگری در خارج از کشور و ... قادر نبودند تعامل چندانی با مردم و نهادهای کشور مقصد برقرار کنند و سفر آنها تنها در بازدیدهای سطحی و کوتاه از اماکن تاریخی، عکس گرفتن و خرید سوغاتیهای ارزانقیمت برای خانواده و دوستان خلاصه میشد.
از سال 2010 به بعد عواملی چون رشد سطح درآمدی و رسیدن آن به رقمی در حد کشورهای متوسط، افزایش تجربیات گردشگران چینی و آسانتر شدن فرآیند صدور روادید و نیز بازاریابی گسترده از سوی کشورهای مقصد، ورود گردشگران چینی به سایر کشورها را به میزان قابلتوجهی افزایش دادند. از طرفی افزایش تعداد تورهای گردشگری مستقل و خودگردان نیز مزید بر علت شد تا چینیها بتوانند تجربیات گردشگری عمیقتری کسب کنند و علاوه بر بازدید از جاذبههای تاریخی و طبیعی، فرصت آشنا شدن با سبک زندگی مردم کشورهای مختلف را نیز به دست آورند.
شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، طی سالهای اخیر در راستای کمک به افزایش قدرت نرم چین در عرصه جهانی همواره از حضور روزافزون گردشگران کشورش در سایر کشورها حمایت کرده است؛ هرچند هنوز هم دولت چین متهم است که جریان ورود گردشگران این کشور به مقاصد گردشگری مختلف را بر اساس روابط سیاسی تنظیم و تعدیل میکند. در هر صورت آنچه به وضوح میتوان دید این است که مخارج سرانه گردشگران چینی در سفرهای خارجی طی سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته و این خبر بسیار خوبی برای اقتصاد گردشگری جهان است.
رشد انفجاری اینترنت، شبکههای اجتماعی، اپلیکیشنهای تلفن همراه و سرویسهای پرداخت الکترونیک طی سالهای اخیر باعث شده است که گردشگران خارجی سفرهای راحتتری را تجربه کنند. البته این مسئله تنها مختص گردشگران چینی نیست اما آسانتر شدن سفر میتواند تعداد بیشتری از مردم چین –که جمعیت آنها اکنون به 1.4 میلیارد نفر میرسد- را به اخذ گذرنامه و انجام سفرهای خارجی ترغیب نماید.
گردشگران چینی که در سالهای اخیر هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ قدرت خرید روند صعودی پرشتابی را طی کردهاند، با رونق بخشیدن به صنعت گردشگری کشورهای مقصد، میلیونها فرصت شغلی جدید را در این کشورها ایجاد کردهاند تا این ایده که رونق اقتصاد چین همواره به قیمت از دست رفتن شغل کارگران سایر کشورها تمام میشود، بهتدریج رنگ ببازد.
با این اوصاف بهتر است به جای اینکه دائماً در فکر به چالش کشیدن آمارهای اقتصادی چین باشیم، تعداد گذرنامههای صادرشده در این کشور را زیر نظر بگیریم و برای جذب میلیونها گردشگر چینی برنامهریزی کنیم.