نوروز زبانی فراگیر و عالمشمول است که فهمش هیچ مترجمی نمیخواهد؛ بهار، اوج شکوه طراحی عظیم و بیمانند است که یکی از ملموسترین نشانههای قدرتش را بیهیچ منتی، به پهنه وسیع این کره خاکی ارزانی میدارد.
بهار تداوم سخاوت آسمان، خنده گل، فریاد پرندگان، زنده شدن، طراوت و جوانی است؛ بهار، جوانی است که فارغ از آنچه در کوران سخت زمستان سیاه گذشته است با نگاهی روبهجلو، برای کامیابیهای پیش رو، عزمش را جزم میکند.
بهار، کلاس درسی است ارزشمند از رنجها و تجربهها برای نو شدن؛ برای فاصله گرفتن از ناامیدی؛ اینکه میتوان سیاهیها و اشتباهات و ناراحتیها را فراموش و از نو آغاز کرد.
اقتصاد ایران نیازمند بهار و نوروز است. نیازمند حرکتی نو، عزمی نو برای طراوتی هماهنگ. اقتصادی که زمینههای رشد و شکوفاییاش فراهم است اما باغبانیاش زیر سؤال، که چرا بااینهمه نعمت و ثروت نتوانستیم اقتصادمان را به شکوفایی و ثمر نزدیک کنیم؛ چرا نتوانستیم طراوت و چابکی بهار اقتصادی را در رگ و پی این سامان جاری کنیم و چراهای بیپاسخ دیگر....
حدود یک سال پیش و در شروع سال 96، مقام معظم رهبری در توصیف سال 95 فرمودند: "تلخیهایی داشتیم که عمدتاً مربوط به مسائل اقتصادی است." اکنون سال ۹۶ با همه فراز و نشیبهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن به پایان رسید اما متأسفانه همچنان تلخیهایی را در حوزه اقتصادی مشاهده میکنیم. حال که سال 97 به نام حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده، بار دیگر نگاهها به اقتصاد است و نیازمند نوروز و روزگاری نو در اقتصاد میهن عزیزمان هستیم. اقتصادی که اگر پویا نباشد، بیشک در دیگر حوزهها دچار مشکلات خواهیم شد.
متأسفانه از سویی اقتصاد ما، همواره متحمل هزینههای گزافی از دیگر رفتارها بهخصوص در حوزه سیاسی بوده است. کمتوجهی به ظرفیتهای بخش خصوصی و تصمیم سازی در فضای بسته بروکراسی اداری، مانع از شکوفایی کامل این ظرفیتها شده است.
هرچند در سالیان اخیر از تورم سهمگین رها شدهایم ولی این تحولات کافی نیست و هنوز وارد مرحله رونق اقتصادی نشدهایم و نیازمند برنامهریزی برای تحرک جدی بخشهای مختلف اقتصادی بهویژه تولید، خدمات و بازرگانی در بخشهای غیر از نفت و گاز هستیم.
در یک اقتصاد زنده فرایندهایی نظیر تاسیس، رشد، کوچک شدن، ادغام یا انحلال شرکتها امری طبیعی است ولی متأسفانه ریزش اقتصادی در سالهای اخیر، بیش از رویش بوده و شاهد آن هستیم که بخش خصوصی مرتب کوچکتر شده و سهم خود در اقتصاد ملی را به بنگاههای دولتی یا سوداگری واگذار کرده و میکند. امید که نشیب سالهای گذشته در بهار 97 جای خود را به فراز بدهد و اقتصاد کشور، به ریل اصلی خود بازگردد.
پایان سال 96 به ما یادآوری کرد که در 12 سال گذشته، در اجرای مسئولیت مهم ملی و حرکت به سمت تبدیلشدن ایران به قدرت برتر اقتصادی منطقه در سال 1404، سستیها و کمکاریهایی داشتهایم. بیش از 60 درصد زمان 20 ساله دستیابی به اهداف افق سند چشمانداز را ازدستدادهایم و انتظار میرفت تاکنون، دستکم به نیمی از اهداف سند چشمانداز دست پیدا کنیم که متأسفانه محقق نشده است به همین دلیل باید بکوشیم با فراهم کردن زمینه ظهور و بروز خلاقیتهای بخش خصوصی، عقبافتادگیها را جبران کنیم. طبیعت به ما درس رویش میدهد و چه خوب است که در نوروز 97 به رفع موانع شکوفایی اقتصاد به مدد بخش خصوصی فکر کنیم و همزمان این شعر فریدون مشیری را با خود زمزمه کنیم که:
ای دریغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از «ما» اگر کامی نگیریم از بهار...