قیمت نفت در بازارهای جهانی تعیین میشود و ایران و هر کشور دیگری نمیتواند به تنهایی مانع سقوط یا صعود آن شود. در حال حاضر قیمت نفت سقوط کرده و بخش اصلی درآمد ارزی ایران و دولت از دست رفته است. آمارها نشان میدهد درآمد حاصل از صادرات نفت در سال 1394 کمتر از 30درصد آن نسبت به 1391 است. این کاهش درآمد موجب شده سطح سرمایهگذاری دولت و رشد تولید ملی کاهش یابد و قدرت خرید مردم نیز در بدترین وضع باشد. نرخ بیکاری نزدیک به 12درصد نیز در شرایط حاضر موجب شرایط نامساعد در کشور شده و تهدیدهای اجتماعی روندی فزاینده دارد.
در چنین وضعی چه باید کرد؟ به نظر میرسد هر رخداد و اتفاقی که راه ورود سرمایههای داخلی و خارجی به اقتصاد را هموار کند، باید به فال نیک گرفت و از آن استفاده کرد. علاوه بر این باید راههای تازهای برای رشد تولید ملی و سرمایهگذاری پیدا کرد. یکی از این راهها استفاده از قدرت اندیشهای، مالی و مادی تشکلهای اقتصادی است که در حال حاضر به دلایل گوناگون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
تا آنجا که اینجانب در طول مدت شش دهه فعالیت اجتماعی – اقتصادی خود ناظر بودهام در ایران استفاده و همافزایی واحدهای اقتصادی – صنعتی و همافزایی تشکلهای مرتبط محدود بوده و مرسوم نبوده است.
بحث و صحبتهایی درباره زنجیره تولید «کلاسترها» مطرح بوده ولی نمونههای آن را در کشور کمتر سراغ داریم که از آن جمله میتوان خودروسازی را نام برد که به نسبت موفق بوده و همچنان بهرغم مشکلات تحریمها، به راه خود ادامه داده است.
از سویی دیگر برابر شنیدهها؛ از تکنولوژی نانو کمتر بهره جستهایم و این صنایع از یک درصد سهم صنعتی ما تجاوز نمیکند. چنانکه همه میدانیم و وقوف داریم همکاری بین صنعت و دانشگاه در کشور ما بسیار کم معمول است. اینجانب برای رهایی از مشکلات عظیم بیکاری و قلیل بودن حجم تولیدات صنعتی در تمام بخشهای مرتبط تبادل همافزایی را پیشنهاد میکنم، چرا که همانطور که مرسوم و معمول است در وادی همافزایی پیوسته حاصل جمع یک با یک، از دو بیشتر میشود.
تا بهحال تلفیق همکاریهای تشکل با تشکل دیگر مرسوم نبوده است ضمن آنکه در صنعت بخشهای مختلف و به تناسب آن اعضای یک انجمن یا یک تشکل، خریدار تولیدات و خدمات یکدیگر هستند. ولی تا به حال هیچگاه تشکلها با یکدیگر همکاری نداشتهاند مثلا تشکلی با تشکل دیگر یک پروژه عظیم را به عهده گیرند. به رسم مثال بانک کارآفرین از تلفیق امکانات مالی و اعتباری انجمن مدیران صنایع و سندیکای ساختمان بهوجود آمد.
چه بسا اعضای یک تشکل با تشکل دیگر میتوانند شرکت سرمایهگذاری تشکیل دهند یا در یک پروژه بزرگ شهرسازی با هم مشارکت کنند یا به رسم مثال در امر مکانیزه کردن آبیاری زراعتی، صنعت یا سندیکای ساختمان با سندیکای صنعت لوله و پروفیل و صنایع پمپ سازی تشریک مساعی کنند یا در امر ساختن بزرگراههای کشور سندیکای سیمان با انجمن راهسازی مشارکت کنند. در صنعت برق انجمنهای مختلف میتوانند پروژههای مختلف اجرا کنند یا بخش صنعت با بخش خدمات در امر صادرات اقدمات گستردهای را انجام دهد.
در شرایط کنونی اقتصاد ملی کشور نیاز به توسعه و ارتقای درآمد ملی دارد. تصور میرود با استقرار همافزایی و سینرجی بین بخشهای مختلف صنعت، صنعت و خدمات، صنعت و کشاورزی، بتوان کارهای بزرگ، اقتصادساز، درآمدآفرین و اشتغالزا را فراهم کرد.
هر گاه بهرسم مثال کنفدراسیون صنعت ایران تقویت شود، خود راسا میتواند در درون خود سینرجی و تبادلات اقتصادی خلق کند. کشور با تقلیل درآمد نفتی روبهرو است، باید اقتصاد نفتی جای خود را به اعمال شیوههای متنوع اقتصادی بدهد.