بررسی دلایل نه گفتن مردم سوییس به دریافت یارانه و دلیل تفاوت تصمیمهای مردم ایران و سوییس از جهات مختلف قابل بررسی است و یک جامعهشناس بهتر از اقتصاددان امکان تحلیل این فرآیند و تفاوت را دارد.
اما میتوان با بررسی شاخصهای اقتصادی دو کشور، به بخشی از تفاوتها در حوزه اقتصاد دست یافت. سوییس یکی از بالاترین نرخ سرانه درآمد سالانه را در میان کشورهای مختلف جهان دارا است، علاوه بر این کشوری با جمعیت پایین، نرخ بیکاری اندک، تورم معقول و اقتصادی پویا است؛ حال آنکه در ایران وضعیت اقتصادی نابسامانی حاکم است و نرخ میانگین درآمد سالانه ایران کمتر از ١٠ درصد سوییس است.
این تفاوتهای اقتصادی تا حدود زیادی میتواند علل تفاوت تصمیمگیری مردم ایران و سوییس را نشان دهد ولی بحث به همینجا ختم نمیشود. در ایران تنها اقشار پایینی یا میانی اقدام به دریافت یارانه نمیکنند، بلکه افراد ثروتمند هم یارانه نقدی دریافت میکنند و به شکل داوطلبانه هم حاضر نشدند از این کار سر باز بزنند.
گویی مردم ایران، امکانات دولتی و درآمدهای دولت را حق طبیعی خود میدانند و فکر میکنند اگر از این امکانات استفاده نکنند، به هدر میرود. این موضوع ریشه فرهنگی و اجتماعی دارد و باید مورد بررسی آسیب شناسان قرار گیرد. طبیعی است که افراد و طبقات کم درآمد جامعه چشم به کمکهای دولتی و حمایتی داشته باشند اما چنین رویکردی برای اقشار بالایی جامعه به هیچ عنوان قابل فهم نیست. شکی در این نیست که رفاه اجتماعی مردم را بینیاز میداند و مردمی که بالاترین درآمد سالانه را دارند و نگرانی از آینده و امنیت اقتصادی ندارند و نسبت به کمکهایی از این دست بینیاز میدانند. وقتی احساس امنیت نسبت به وضعیت اقتصادی وجود دارد، دلیلی ندارد که کمکهای دیگری داشته باشیم.
در ایران درآمد سرانه پایین است و امنیت شغلی فراهم نیست و سرپرست خانوار نسبت به آینده فرزندان خود احساس ناامنی دارد و همین نگرانی از آینده سبب میشود هر کمکی را بپذیرند.