بازار محصولات کشاورزی به دلیل وجود برخی خصوصیات و ویژگیهای خاص نسبت به محصولات صنعتی، دارای نوسانات شدیدی است. فصلیبودن، فسادپذیری، وابستگی به شرایط آبوهوایی و همچنین منطقهایبودن تولید ازجمله این خصوصیات است. درحالحاضر یکی از چالشهای اصلی درآمدی کشاورزان، نحوه عرضه محصولات تولیدی در بازار مصرف و پایینبودن سهم دریافتی آنها از قیمتی است که مصرفکنندگان نهایی پرداخت میکنند. راهکار حل این مشکل، شکلگیری، انسجامبخشی و قانونمداری زنجیره عرضه محصول کشاورزی است. در ادبیات، موضوع زنجیره عرضه (supply chain) متشکل از افرادی است که از قبل از تولید محصول تا زمانی که محصول تازه یا فراوریشده به مصرفکننده نهایی میرسد، به فعالیتهای مختلف تولیدی و خدماتی مشغول هستند. این افراد بازیگرانی هستند که هر کدام با فعالیت خود بخشی از فرایند را شکل میدهند که شامل تهیهکنندگان مواد اولیه و نهادهها، کشاورزان، صنایع فراوری، عمدهفروش و خردهفروش، صادرکنندگان و واردکنندگان، حملونقلکنندگان، تشکلهای مردمی (تعاونیها، انجمنها، اتحادیه و اصناف، نهادهای غیردولتی)، مصرفکنندگان و دولت است. همه این بازیگران به صورت حلقهای از یک زنجیر با هم مرتبط بوده و با مشارکت و برنامهریزی به صورت قانونمند و نظاممند فعالیتهای مختلف را به صورت کارآمد (با حداقل هزینه و حداکثر بهرهوری و کاهش ریسک) به سرانجام میرسانند. در این زنجیره عرضه، تولید براساس حفظ و صیانت از منابع پایه و منابع طبیعی با توجه به نیاز داخلی یا خارجی و با رعایت استانداردهای غذایی و بهداشتی به بازار عرضه میشود. شکلگیری و مدیریت زنجیره عرضه برای محصولات کشاورزی حیاتی و ضروری است. در این میان کشاورزی ارگانیک به دلیل افزایش بازارهای فروش، نیازمند زنجیره عرضه است تا در زمان مناسب تولیدات به مصرفکننده نهایی با حداقل هزینه و ضایعات منتقل شود.
اطلاعات جهانی نشان میدهد که بازارهای بینالمللی برای محصولات ارگانیک همچنان در حال رشد است، بهطوریکه بازار ارگانیک بین ١٠ تا ٣٠ درصد در سال در بسیاری از کشورها رشد داشته و بازار جهانی، هر سال بیش از پنج میلیارد دلار فروش دارد که در این میان میوههای تازه و سبزیجات بیشترین سهم را دارند. بهعنوان نمونه، سبزیجات ارگانیک بیش از پنج درصد از کل فروش سبزی در کشورهای اروپای شمالی و بیش از ١٠ درصد فروش سبزی در برخی از کشورهای اسکاندیناوی را شامل میشود (Organic Monitor, ٢٠١٠). در سال ٢٠٠٩، بازار جهانی موادغذایی و نوشیدنیهای ارگانیک رشد داشته و به رقم ٥٤,٩ بیلیون دلار آمریکا رسیده که بیشترین مصرف مربوط به شمال آمریکا و اروپاست (Willer و Kilcher، ٢٠١١). مناطق پیشرو در تولید موادغذایی ارگانیک مربوط به استرالیا (١٢.١٤ میلیون هکتار)، اروپا (٨.١٨ میلیون هکتار) و آمریکا لاتین (٨.٠٧ میلیون هکتار) است؛ درحالیکه تقاضا برای محصولات ارگانیک بیشتر در کشورهای توسعهیافته است و کشورهای درحالتوسعه نیازمند برنامهریزی برای تقاضا در بازارهای صادراتی هستند (Organic Monitor, ٢٠١٠). برای همین منظور یعنی تأمین تقاضای داخلی و خارجی در بسیاری از کشورهای جهان، زنجیره عرضه محصولات ارگانیک شکل گرفته است. در شمال آمریکا، تعاونی محصولات لبنی ارگانیک والی (Organic Valley) به وجود آمده که هدف آن تأمین تقاضای مصرفکنندگان و حفظ منافع تولیدکنندگان است. در سال ٢٠١١، این تعاونی دارای بیش از هزارو ٦٠٠ عضو در ٣٤ ایالت بوده و بیش از ٦٠٠ میلیون دلار فروش ناخالص داشته است. این تعاونی زنجیره عرضه محصولات لبنی را شکل داده و فرایند تولید تا مصرف را برنامهریزی و هدایت میکند. این تعاونی، اهدافی بلندپروازانه و فراتر از تأمین ثبات اقتصادی برای اعضای خود قائل است همچنین به موضوعات پایداری زیستمحیطی و اقتصادی، تنوع تولید، حفاظت و بهرهوری انرژی، کیفیت موادغذایی و اجرای اصول تعاون نیز توجه دارد. به عبارت دیگر هم منافع شخصی اعضا و هم منافع ملی را در کنار هم برنامهریزی و هدایت میکنند. در ژاپن سه کانال اصلی برای فروش محصولات ارگانیک به مصرفکنندگان وجود دارد: ١) سیستم تیکی، ٢) سوپرمارکتها و ٣) تحویل در خانه. سیستم تیکی تحویل محصول بهصورت جعبه و بستهبندیشده، مستقیم از تولیدکننده به مصرفکننده است. مصرفکننده و تولیدکننده منافع یکدیگر را تأمین میکنند و از طریق ایمیل و تلفن این ارتباطات برقرار میشود. با سیستم طراحیشده برای عرضه محصولات ارگانیک، نفع تولیدکننده و مصرفکننده تأمین میشود.