بدون تردید فولاد یکی از مزیتهای مهم توسعه کشور است.1- وجود حداقل 7/ 2 میلیارد تن ذخایر شناخته شده سنگآهن در مناطق مختلف کشور
2- داشتن ذخایر زغالسنگ
3- وجود گاز طبیعی برای احیای سنگآهن در مدلهای احیا
4- داشتن نیمقرن تجربه تولید فولاد و نیروی انسانی متخصص
5- بازار مصرف بزرگ در داخل کشور و بازار هدفی با 200 میلیون در همسایگی
بهرغم مزیتهای مهم کشور متاسفانه طی سالهای اخیر آنگونه که انتظار میرفت توسعه فولاد به اهداف تعیین شده در برنامه چهارم و پنجم نرسید.
هر چند طی دهه 70 و اوایل دهه 80 روند مطلوبی بهوجود آمد ولی به دلایل عدیده با مشکل مواجه شدیم. توسعه نامتوازن در مناطق مختلف کشور مشکلات گوناگونی را بهوجود آورد. بهگونهای که در شرایط موجود بهعبارت ساده میتوان بیان کرد حال صنعت فولاد خوب نیست. اگر در موضوعی که مزیتهای متعددی داریم نتوانیم در جهت توسعه و اشتغال کشور گام برداریم تکلیف سایر صنایع غیرمزیتی روشن است.
1- صنعت فولاد همچون سایر صنایع نیاز به یک نقشه راه مدون دارد. بزرگترین عارضه صنعت کشور نداشتن یک نقشه راه مشخص است. صدور صدها مجوز با هر ظرفیتی در هر نقطه کشور امری خلاف عقلانیت است. حداقل دو نوبت برای تدوین استراتژی صنعت کشور گامهایی برداشته شده ولی در عمل نتیجهای حاصل نشده است. باید به اتکای دانش داخلی و تجارب بینالمللی و مزیتهای موجود حداقل نقشه راه توسعه صنعت فولاد کشور تدوین و تصویب شود. ایجاد واحدهای فولاد در مناطق کم آب و با ظرفیتهای غیراقتصادی بدون توجه به چرخه تولید فولاد از دست دادن منابع کشور است.
2- توسعه فولاد در دنیا متکی به دو منبع یعنی زغالسنگ و گاز طبیعی است. با توجه به وفور گاز طبیعی در کشور بهنظر میرسد توسعه فولاد کشور باید متکی بر انرژی در دسترس باشد. احداث واحدهای کورهبلند که نیازمند زغالسنگ وارداتی است باید متوقف شود. ذخایر موجود زغالسنگ در بهترین وضعیت جوابگوی نیازهای کورهبلندهای موجود است.
3- شرکت ایمیدرو در دورهای برای مدیریت کلان صنایع معدنی و فلزی کشور ایجاد شد. در دوره گذشته واحد مذکور فلسفه خود را از دست داده است. صنایع مذکور نیازمند مرکزیتی برای سیاستگذاری و نظارت است. الزامات قانونی موضوع باید فراهم شود. شرکت مذکور باید با محوریت انجمن فولاد ایران تعاملات لازم بین تولیدکنندگان را برقرار سازد.
4- پس از نیم قرن احداث واحدهای متعدد فولادی، هنوز برای ایجاد واحدهای جدید عمده بخشها از خارج وارد میشود. بهنظر میرسد همچون تجارب سایر ممالک خصوصا چین، سازندگان خارجی باید ملزم به ایجاد کارخانههای داخلی برای ساخت داخل باشند.
5- با توجه به تولید 850 میلیون تن فولاد در چین و صادرات 150 میلیون تن از آن با قیمتهای پایین و رکود نسبی در اقتصاد دنیا، ضرورت دفاع تعرفهای معقول آن هم به موقع برای یک دوره پنجساله احساس میشود. متاسفانه طی دو سال گذشته اقدامات تعرفهای با از دست دادن زمان انجام و منجر به آسیب جدی به صنعت فولاد کشور شد.
بهرغم مشکلات طی دهه گذشته حضور بخش خصوصی در توسعه فولاد کشور بسیار چشمگیر و قابلتوجه است. این امر نشانه بسیار خوبی برای توسعه این صنعت در کشور است.
این صنعت نقش بسیار مهمی در اشتغال دارد، طبق مطالعات جهانی به ازای ایجاد یک شغل در واحدهای کامل فولادی حداقل 25 شغل جانبی ایجاد میشود؛ بنابراین عبور فولاد کشور از مشکلات و حضور فعال بخش خصوصی در این رشته میتواند تاثیر بسزایی در توسعه اشتغال کشور داشته باشد.