ایران بهواسطه تنوع جغرافیایی کمنظیر خود از اکوسیستمهای طبیعی متنوعی برخوردار است. تنوع اخیر باعث پیچیدگی اکولوژی انسانی در کشور ما شده و یکی از دلایل عدم توفیق بسیاری از برنامههای مرتبط با سکونتگاههای روستایی در کشور ما، عدمتوجه کافی به این گوناگونی است. روابط پویا و پیچیده روستاها با اکوسیستم در برگیرندهشان، نه تنها در گذشته باعث ایجاد این روستاها شده است، بلکه آینده حیات و معیشت آنها نیز در گرو شیوه تعامل با همین اکوسیستم خواهد بود. در این مقاله تلاش شده تا انواع اکوسیستمهای طبیعی کشور، ویژگیهای زندگی روستایی و راهبردهای تداوم حیات اقتصادی روستاها در آنها مورد بررسی قرار گیرد.
حیات اقتصادی روستاها در اکوسیستم کوهستانی
در حال حاضر جهان به طور عمومی و البته سرزمین ایران، با بسیاری از چالشها روبروست. تغییرات اقلیمی و افزایش بلایای طبیعی، بحران غذا و انرژی، جمعیت رو به رشد، کمبود آب، کاهش کیفیت آب، از دست دادن تنوع زیستی، تخریب اکوسیستم، بی ثباتی سیاسی، مهاجرت و رشد شهرها بعضی از چالشهای مهم هستند. این چالشها به طور نامتناسبی بر مناطق کوهستانی و ساکنان آنها به مؤثر است.
علاوه بر این، با توجه به اهمیت داراییها و خدمات مناطق کوهستانی، تغییرات در این مناطق به مراتب فراتر از محدوده جغرافیایی آنها میباشد. اهمیت جهانی کوهستانها به عنوان نقاط حساس تنوع زیستی، شاخصهای تغییرات اقلیمی و قطبهای دانش بومی، به این معنی است که مناطق کوهستانی نیز فرصتهای راهبردی برای تضمین توسعه پایدار ارائه میدهند. بنابراین توسعه پایدار مناطق کوهستانی برای حل چالشهای توسعه پایدار همه جانبه ضروری است. شرایط سخت اقلیمی-محیطی، دورافتادگی و دسترسی اغلب دشوار، مانع توسعه مناطق کوهستانی میشود. مردم مناطق کوهستانی اغلب با انزوای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و عدم دسترسی به خدمات اساسی مانند بهداشت و آموزش و پرورش مواجهاند. روستاهای کوهستانی از مراکز تجارت و قدرت دور هستند، به طوری که تأثیر کمی بر سیاستها و تصمیمات مؤثر بر زندگیشان دارند و صدای آنها اغلب شنیده نمیشود.
افزایش بهره برداری از مناطق کوهستانی توسط نیروهای بیرونی مانند شرکتهای کشاورزی، چوب، معدنکاری و گردشگری، فشارهای اضافی خطرناکی بر این اکوسیستمهای شکننده وارد مینمایند. همچنین سدها و جادهها اگر به درستی ساخته و مدیریت نشوند، میتوانند خطرناک باشند.
اما بهطور همزمان، کوهستانها نقش تعیین کنندهای در جمعآوری و ذخیرهسازی ارزشمندترین و تهدیدآمیزترین عنصر برای زندگی یعنی آب شیرین، ایفا میکنند. رودخانههایی که از کوهها سرچشمه میگیرند، در ارتباط کوهها با مناطق پایین دست، سهم دارند و آب مورد نیاز برای آبیاری، غذا و مصارف خانگی را فراهم میکنند. کوهستانها تقریباً یک چهارم تنوع زیستی را تشکیل میدهند و اغلب غنی از گونههای حیوانی و گیاهی بومی هستند که در هیچ منطقه دیگری یافت نمیشوند. شیبهای مرتفع کوهستانی، توپوگرافی متفاوت، خاک و زمین شناسی متنوع، زیستگاههای متنوع زیادی را عرضه مینماید. اکثر محصولات غذایی و بخش زیادی از حیوانات خانگی در مناطق کوهستانی یافت میشود. جنگلهای کوهستانی محصولات و خدمات زیست محیطی ضروری مانند چوب، هیزم، علوفه، ذخایر کربن و محصولات غیرچوبی جنگلی را فراهم میکنند. آنها بارش را ذخیره میکنند، جریانهای سطحی و زیرزمینی را کنترل مینمایند؛ همچنین کیفیت بالای آب را تأمین و حفاظت در برابر خطرات طبیعی را تضمین میکنند. پوششهای متنوع گیاهی، دامنههای شیب دار را تثبیت کرده و از خاک در برابر فرسایش محافظت میکنند. کوهستانها، منبع کلیدی انرژی از جمله سوختهای زیست توده مانند چوب و انواع انرژیهای تجدید پذیر هستند. شیبهای مرتفع که در معرض گردش هوا و تابش زیاد خورشید قرار دارند، انرژی خورشیدی، بادی و آبی را فراهم میکنند.
بر این اساس، اکثر خانوارهای روستایی مناطق کوهستانی فعالیتهای متعددی را برای تولید درآمد انجام میدهند. این تنوع معیشتی باعث میشود که سیستمهای اجتماعی-اقتصادی در برابر آسیب پذیری اکوسیستمهای کوهستانی سازگارتر و پاسخگوتر باشند. باغبانی و کشت سبزیجات خارج از فصل برای پایداری زیست محیطی و توسعه اقتصادی مناطق کوهستانی نقش حیاتی دارد. راههای مختلفی برای دست یابی به این هدف وجود دارد که شامل موارد زیر میشود: ایجاد مناطق بیشتری زیر کشت محصولات گیاهی، استفاده از تکنیکهای پیشرفته کشاورزی. زمینهای بایر قابل کشت، پتانسیل توسعه باغات را دارند، در حالی که زمینهای بایر غیرقابل کشت چنین پتانسیلی ندارند. به علاوه، فرآوردههای جنگلی غیرچوبی مانند گیاهان دارویی، روغنها، الیاف/ابریشم، رنگهای طبیعی/محصولات ارگانیک، زنبورعسل/محصولات زنبورعسل که میتوانند مبادی افزایش درآمد و بهبود معیشت را فراهم نمایند. به همین ترتیب، گردشگری کوهستانی، انرژی برق آبی و دیگر منابع انرژی تجدید پذیر ممکن است از جمله منابع دیگر برای افزایش معیشت باشند. این محصولات و خدمات مناسب کوهستانی راه حلهایی برای کمک به روستاهای مناطق کوهستانی دارند تا بتوانند گزینههای معیشتیشان را افزایش دهند و آنها را متنوع سازند، در حالی که وابستگی به محیط زیست و مشاغل سنتی را کاهش میدهند.
حیات اقتصادی روستاها در اکوسیستمهای خشک
مناطق خشک هنوز اهمیت زیادی را به خود اختصاص میدهند، از جمله خدمات اکوسیستم که بیشترین اهمیت را در کاهش تغییرات آب و هوایی و امنیت انرژی، آب و تغذیه جهانی خواهند داشت. این موضوع شامل تولید اولیه مواد غذایی، فیبر، گیاهان دارویی و پزشکی، چوب، سوختهای زیستی و انرژی خورشیدی میشود. همچنین به عنوان تنظیم کننده کمیت و کیفیت آب با توجه به ظرفیت ذخیره سازی آبخوانها و همراه با مدیریت صحیح تغذیه آبخوان که بتواند جمعیت کم روستایی را حفظ کند، عمل میکنند. ذخیره سازی یک سوم سهم کربن در خاکهای مناطق خشک، حتی با مقادیر نسبتاً کم در هر واحد سطح در قیاس با جنگلها، گزارش میشود. بسیاری از محصولات عمده جهانی از مناطق خشک میآیند. مناطق خشک همچنین به عنوان یک منبع عمده از مجموعههای ژنتیکی هستند که میتوانند به جانداران در سازگاری با شرایط بسیار سخت کمک نمایند. به خاطر همه این دلایل و بیش از این، سرمایه گذاری برای حفظ روستاها در این مناطق، ضروری است.
بسیاری از بخشهای مرکزی و شرقی فلات ایران، قابلیتهای بسیاری در حوزه گردشگری کویر دارند. از این حیث جذابیتهای طبیعی و چشم انداز بکر کویر و روستاهای مجاور آن فضایی برای جذب توریست و فعالیتهای مرتبط با آن همچون شترسواری و کویرنوردی و گذران اوقات در این فضاهای بکر میباشد. استراتژی معیشتی مبتنی بر کویرگردی امکان جذب سرمایهها و گردشگران داخلی و خارجی را فراهم میکند. کما اینکه نمونههای بسیاری از روستاهای کویری وجود دارند که با سرمایهگذاری و برنامهریزی بهتر میتوان از قابلیتهای آنان در جهت تعریف فعالیت و استقرار مشاغل مرتبط و افزایش درآمد در روستا بهره گرفت.
موضوع مهم در جهت اجرای این استراتژی، اقبال عموم مردم و تغییر در ذهنیتها و نگرش جامعه نسبت به گردشگری و ارزشمند بودن گردشگری روستایی (کویر) در نگاه مردم میباشد. همچنین هرجا که اقلیم امکان کشاورزی را فراهم کرده و لاجرم کشت آبی وجود دارد بایستی به الگوی کشت جایگزین و کشت کم آب بر روی آورد. بنابراین در مناطق خشک تحت بحران، بخشی از الگوی کشت محصولات زراعی از کشت مرسوم به سمت کشت محصولات (زراعی و باغی) شورپسندی که ارزش روغنی، غلهای، علوفهای و یا سوخت زیستی دارند، تبدیل شود تا علاوه بر اینکه معیشت زارعان تضمین گردد، از فشار مضاعف بر منابع آب تا حد زیادی کاسته شود.
حیات اقتصادی روستاها در اکوسیستمهای ساحلی
یکی از علل اصلی تخریب محیط زیست در طول سواحل، قصور نهادی است. این موضوع به قصورات ناشی از سیستم بازار، آلودگی، استخراج بیش از حد از منابع، منافع افراد حقیقی و حقوقی صاحب نفوذ و حقوق مالکیتی نامناسب، همراه با سیاستهای نامناسب رشد اقتصادی، سیستمهای ضعیف نظارتی و اجرایی که در افزایش فشار بر محیط ساحلی مشارکت دارند، اشاره دارد. نتیجه آن، تضعیف معیشت ساحلی و الگوهای مصرف ناپایدار که اکنون شاهد آن هستیم، میباشد.
بعضی از چالشهای برجسته حیات روستایی در سواحل عبارتند از:
حبس شدن منابع: بخش عمدهای از منابع طبیعی در طول سواحل حبس شدهاند. این موضوع استفاده و دسترسی جوامع مستقر در طول سواحل را به شدت محدود میکند. این حبس منابع در دو عرصه اصلی اتفاق افتاده است: نخست توسط شرکتهای خصوصی برای مثال معادن، خانههای یوم، املاک و صنایع. دوم از طریق حفاظت و نگهداری از ذخایر دریایی. این امر به چالشهایی در روستاهای ساحلی منجر شده و فشار بیشتری بر منابع باقی مانده موجود ایجاد کرده است. همچنین ایجاد فعالیتهای غیرقانونی در برخی از مناطق حفاظت شده، بسیاری از سیستمهای حفاظتی آن را تضعیف کرده است.
تخریب محیط زیست: تعدادی از علل تخریب محیط زیست وجود دارد که نه فقیر و نه ثروتمند به تنهایی مسئول آن نیستند. با این حال روشن است که فقرا به طور نامتناسبی، بیشتر تحت تأثیر تخریب قرار دارند، زیرا که به منظور حفظ معیشتشان، به شدت به محیط وابستهاند. استفاده بیش از حد، تکنیکهای ضعیف در برداشت (مانند ماهیگیری سنتی)، بلایای طبیعی و فعالیتهای غیرقانونی که موجب تخریب مارپیچی منابع موجود در طول سواحل میشود، به نوبه خود افزایش آسیب پذیری روستاهای ساحلی را به دنبال دارد.
کاهش دسترسی به منابع: منابع طبیعی با این که بسیاری از فقرای ساحلی به آنها وابستهاند، به دلیل تخریب محیط زیست که در بالا توضیح داده شد، اغلب به دلایل مشابه در حال کاهشاند. تغییرات در کیفیت آب، تخریب زیستگاه، کاهش منابع و از دست دادن تنوع زیستی منجر به کاهش دسترسی به منابع میشود.
فشار جمعیت: فشار مضاعف افزایش جمعیت ساحلی با همه موارد بالا در ارتباط است. حبس منابع و کمیت و کیفیت منابع در حال کاهش، رقابت رو به رشدی بر سر منابع باقی مانده را ایجاد مینماید و این موضوع با افزایش جمعیت ساحلی باید مورد توجه قرار گیرد. در حالی که تراکم موجود در طول سواحل میتواند مزایای زیادی را به ارمغان بیاورد، اما میتواند مشکلات بالقوه متعددی مانند آلودگی، افزایش جنگل زدایی و تخریب سواحل را به همراه داشته باشد.
نواحی ساحلی جنوبی که به خاطر آب و هوای دلپذیر و آفتابی و مناظر طبیعی جذابشان شناخته میشوند، از مقصدهای انتخابی بسیاری از مردم (بویژه در فصول سرد سال) به شمار میروند. وجود سواحل صخرهای برای ساخت اسکله و پهلو گیری آسان شناورها، راه ارتباطی دریایی، امکان ایجاد شبکهای رونق تجارت و بازرگانی در سرتاسر نوار ساحلی بنادر و جزایر و روستاها، صید و پرورش آبزیان از جمله میگو، توسعه صنایع وابسته به منابع انرژی نفت و گاز و مشتقات آن، توسعه گردشگری ساحلی (توریسم و اکوتوریسم)، قابلیت بعضی مناطق ساحلی و جزایر به عنوان ژئوپارک، وجود گونههای گیاهی و جانوری در بعضی جزایر مسکونی و غیر مسکونی، امکان استفاده از انرژی آبی (امواج، جزر و مد)، وجود تالابها و مناطق حفاظت شده ساحلی، امکان گسترش ورزشهای آبی، فرهنگ غنی بومی متأثر از شرایط ارتباطی دریایی در ادوار مختلف، امکان کشت گیاهان بومی، امکان توسعه کیفی باغداری از جمله نخیلات و برندسازی خرما در سطح ملی و بین المللی، ایجاد صنایع تبدیلی، تکمیلی و فرآوری خرما و صنایع وابسته برخی از بسترهای توسعه مناطق روستایی نوار ساحلی جنوب کشور است.
نواحی ساحلی شمالی کشور به دلیل برخورداری از مزیتهایی مانند اقلیم متفاوت با و دارای مزیت و مطلوبیت نسبت به غالب سرزمین، تراکم بالای جمعیت روستایی، امکان کشت چهار فصل، برخورداری از منابع آب سطحی و زیرزمینی فراوان، و نهایتاً نزدیکی به مرکزیت سیاسی و اقتصادی کشور، از فرصتهای فراوانی برای توسعه اقتصاد روستایی بهره میبرد که مستلزم توجه به دو نکته اساس است: اول، عدم تمرکز بیش از حد بر گردشگری انبوه که الگویی ناپایدار و ضدتوسعه بوده و منافع محیط و معیشت روستاییان ساحل نشین را در معرض تهدید قرار داده است. دوم، تلاش در جهت تنوع بخشی به اقتصاد روستایی و حمایت از نوآوری در بخشهای کشاورزی و گردشگری در خصوص ارائه محصولات و خدمات جدید و تاکید بر توسعه صنایع بومی و کوچک مقیاس تبدیلی و تکمیلی است. تاکید بر تداوم کشت محصولات سنتی در روستاهای ساحلی و ادامه روند گردشگری انبوه و گسترش خانههای دوم، نقطه مقابل تنوع بخشی معیشتی در این نواحی بوده و بدون تردید، رونق اقتصادی روستاها را در آینده نزدیک با چالشهای جدی مواجه خواهد نمود.