اقتصاد جهان را دولتها شکل نمیدهند، بلکه امروزه باید شرکتهای تأثیرگذار و بزرگ را عناصر اصلی قدرت اقتصادی ملتها دانست. این شرکتها هم درآمد ایجاد میکنند، هم تجارت را به پیش میبرند و هم از تحقیق و توسعه حمایت میکنند. همزمان با ظهور چین به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی، چندین شرکت چینی نیز نام خود را در بین بزرگترین شرکتهای جهان مطرح کردهاند. مجموع درآمد سالانه شرکتهای بزرگ چینی حاضر در فهرست 500 شرکت برتر جهان (فهرست موسوم به فورچون جهانی 500) به حدود 8 تریلیون دلار رسیده و این نشاندهنده رشد روزافزون اقتصاد چین است.
در سال 2008 تنها 29 شرکت چینی در فهرست 500 شرکت برتر جهان حضور داشتند و مجموع درآمد سالانه این 29 شرکت حدود 1.1 تریلیون دلار بود. به عبارتی مجموع درآمد این شرکتها تنها معادل 5 درصد درآمد کل شرکتهای حاضر در فهرست 500 شرکت برتر جهان بود. اما در فهرست 500 شرکت برتر جهان در سال 2019 نام 119 شرکت چینی با مجموع 7.9 تریلیون دلار درآمد دیده میشود که این میزان درآمد تقریباً معادل یکچهارم درآمد کل شرکتهای حاضر در این فهرست است.
ورود تعداد زیادی شرکت چینی به فهرست 500 شرکت برتر جهان، طبیعتاً خروج تعدادی از شرکتهای سایر کشورها را از این فهرست به دنبال داشته است. مثلاً در سال 2008 ژاپن 64 شرکت از این فهرست معروف را در خود جای داده بود اما در سال 2019 تعداد شرکتهای ژاپنی در فهرست 500 شرکت برتر جهان به 52 شرکت رسیده است. تعداد شرکتهای آمریکایی حاضر در این فهرست نیز از 152 شرکت در سال 2008 به 121 شرکت در سال 2019 کاهش یافته است؛ هرچند این شرکتها از لحاظ مجموع درآمد رشد قابلتوجهی نسبت به سال 2008 داشتهاند و رقمی نزدیک به 29 درصد از درآمد سالانه کل شرکتهای حاضر در فهرست را به خود اختصاص دادهاند.
بیش از نیمی از شرکتهای چینی حاضر در فهرست 500 شرکت برتر جهان، در سه حوزه متمرکز هستند: حوزه مالی (21.8 درصد)، حوزه انرژی (17.6 درصد) و حوزه مواد (12.6 درصد). به طور کلی شرکتهای فعال در حوزههای مالی و انرژی در قیاس با سایر حوزهها سهم بسیار بیشتری در فهرست 500 شرکت برتر دارند؛ اما در حوزه مواد شرکتهای جایگاه ممتازی را به خود اختصاص دادهاند، بهطوری که از 24 شرکتی که از این حوزه به فهرست 500 شرکت برتر جهان راه یافتهاند، 15 شرکت چینی هستند. سه غول چینی حوزه مواد یعنی «چاینا مینمتالز»، «هلدینگ بینالمللی اَمِر» و «گروه فولاد چاینا بائوو» نیز در بین پنج شرکت برتر جهان در این حوزه جای دارند.
در حوزه فناوری تنها پنج شرکت چینی توانستهاند به فهرست 500 شرکت برتر جهان راه یابند که این رقم اگرچه کمتر از نصف تعداد شرکتهای آمریکایی (12 شرکت) حاضر در این فهرست است، اما با تعداد شرکتهای ژاپنی (7 شرکت) و شرکتهای تایوانی (12 شرکت) فاصله اندکی دارد. از طرفی درآمد شرکتهای آمریکایی فعال در حوزه فناوری بسیار بالاتر از درآمد شرکتهای چینی فعال در این حوزه است، بهطوری که درآمد سالانه شرکت اپل در سال مالی گذشته (265.6 میلیارد دلار) بهتنهایی با مجموع درآمد پنج غول چینی در حوزه فناوری (معادل 266.8 میلیارد دلار) برابری میکند. شرکت هوآوی با کسب درآمدی معادل 109 میلیارد دلار در سال 2018 بزرگترین غول فناوری چین محسوب میشود.
حضور پررنگ دولت چین و حزب کمونیست در شرکتهای چینی
بسیاری از شرکتهای بزرگ چین از حمایتهای مالی و سیاسی دولت این کشور برخوردارند. تقریباً 70 درصد از شرکتهای چینی حاضر در فهرست 500 شرکت برتر جهان را شرکتهای دولتی این کشور تشکیل میدهند. مهمترین شرکتهای دولتی چین شرکتهایی هستند که مدیریت آنها بر عهده کمیسیون نظارت و اداره داراییهایی دولتی چین است؛ کمیسیونی که مستقیماً تحت نظر کابینه چین قرار دارد. این کمیسیون دولتی وظایفی همچون استخدام و اخراج مدیران، حسابرسی، اصلاح و تغییر ساختار این شرکتها را انجام میدهد.
علاوه بر این، حزب حاکم چین یعنی حزب کمونیست اغلب مدیران ارشد شرکتهای بزرگ دولتی را در مناصب بالای حزب به کار میگیرد و از این طریق تأثیر خود را بر این شرکتها افزایش میدهد. مثلاً 10 درصد از اعضای علیالبدل کمیته مرکزی حزب کمونیست چین را مدیران ارشد سینوپک و بانک صنعتی و بازرگانی چین (ICBC) تشکیل میدهند. این رویه به حزب کمونیست و دولت چین کمک میکند که شرکتهای بزرگ دولتی را به سمت پروژههای ملی مانند پروژه عظیم یک کمربند و یک جاده (راه ابریشم جدید) سوق دهد.
دولت چین و حزب کمونیست در کسبوکارهای بخش خصوصی نیز حضور فعالی دارند. حزب کمونیست چین در دوران ریاست جمهوری «شی جینپینگ» روابط خود را با بخش خصوصی توسعه داده است. مثلاً در سپتامبر 2019 اعلام شد که مقامات شهر هانگژو در شرق چین بهصورت موقت در 100 شرکت مهم چین از جمله علیبابا و هلدینگ جیلی مشغول کار خواهند شد. چنین اقداماتی به افزایش نفوذ دولت در این شرکتها کمک خواهد کرد.
سرمایهگذاری هنگفت شرکتهای چینی در تحقیق و توسعه
سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه به شرکتهای چینی کمک کرده است که محصولاتشان را بهبود بخشند و به بازارهای جدید راه پیدا کنند. بر اساس آمارهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) سرمایهگذاری دولت و بخش خصوصی چین در تحقیق و توسعه از سال 2000 تا 2017 بیش از 10 برابر شده است و این کشور با 445 میلیارد دلار مخارج تحقیق و توسعه در سال 2017 از این لحاظ پس از آمریکا در رتبه دوم جهان قرار داشته است. بخش عمده این سرمایهگذاری عظیم (76.5 درصد آن در سال 2017) از سوی شرکتها تأمین شده است و این یعنی بخش مهمی از منابع مالی تحقیق و توسعه در چین صرف توسعه محصولات مناسب برای بازار شده و بخش کمتری به تحقیقات علمی اختصاص یافته است.
رشد قابلتوجه مخارج تحقیق و توسعه در چین، افزایش چشمگیر تعداد شرکتهای چینی در رتبهبندیهای جهانی را به دنبال داشته است. در سال 2012 تنها 25 شرکت چینی در بین 1000 شرکت برتر جهان از لحاظ سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه قرار داشتند، اما در سال 2018 تعداد آنها به 145 شرکت رسید.
شرکتهای چینی همچنین سرمایهگذاری کاملاً هدفمندی در کشورهای خارجی داشتهاند تا بتوانند از این طریق به فناوریهای جدید و شیوههای مدیریتی مدرن دست یابند. مثلاً هلدینگ چینی «جیلی» در سال 2010 با خرید سهام شرکت آمریکایی فورد در شرکت «ولوو» سوئد به سهامداران عمده این شرکت پیشرو در تولید خودروهای سنگین تبدیل شد و به کمک آن توانست به جمع 500 شرکت برتر جهان راه پیدا کند. اگرچه خرید سهام شرکت ولوو کمک زیادی به افزایش صادرات محصولات شرکت جیلی و همچنین شناخته شدن برند آن در جهان نکرد، اما نقش مهمی در بهبود عملکرد و جایگاه این شرکت در چین طی سالهای اخیر ایفا کرده است.