از زمان تقدیم لایحه بودجه 99 به مجلس تاکنون، کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی، اظهارنظرهای متفاوتی درباره متفاوتترین بودجه سالهای اخیر ارائه کردهاند. به عقیده آنها با وجود تأکید دولت مبنی بر تدوین بودجه 99 با توجه به فشارهای ناشی از محدودیتهای تحریم، سرفصلهای کلی بودجه سال آینده از استقامت و مقاومت در برابر تحریمها برخوردار نیست. از طرفی با حذف درآمدهای نفتی از بودجه سال آینده، برنامهای برای منابع مالی جایگزین وجود ندارد و جالی خالی منطق، دقت و واقعگرایی در لایحه بودجه 99 بسیار محسوس است.
در همین رابطه، آلبرت بغزیان، اقتصاددان در پاسخ به این سؤال که با توجه به تأکید رئیسجمهوری مبنی بر اینکه بودجه سال 99، بودجه ایستادگی و استقامت در برابر تحریم است، کلیات بودجه این هدف را امکانپذیر میسازد، میگوید: باید توجه داشته باشیم که صرف بزرگ بودن اعداد نشاندهنده رشد در بودجه نیستند. یکی از مهمترین تفاوتهای لایحه بودجه 99 در مقایسه با سال گذشته ( صرف نظر از کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی)، بزرگ بودن اعداد و ارقامی است که دولت در حوزههای مختلف در نظر گرفته است؛ اما آیا این بزرگی اعداد تحققپذیر هم هستند یا خیر، موضوعی جداگانه است که صرف پرداختن به آن بر اساس سرفصلهای کلی بودجه ممکن نخواهد بود. بهعنوان یک نمونه در بخش درآمدها با چالشهایی روبهرو است که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت. چراکه تحقق برخی منابع درآمدی با چالشهایی همراه خواهد بود. بهعنوانمثال در بودجه سال آینده درآمدهای مالیاتی 195 هزار میلیارد تومان پیشبینیشده است. اما آیا واقع این عدد در عمل هم محقق خواهد شد؟
بغزیان در گفتوگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» میافزاید: اینکه دولت از سال گذشته تصمیم گرفته بود بودجهای «بدون نفت» تدوین کند، اقدامی ارزشمند است و منطبق باسیاستهای اقتصاد مقاومتی که سالهای سال، بهخصوص پس از برجام در شعار گفته شده بود اما هیچگاه در عمل اجرایی نشد. بااینحال سؤالهای بسیاری برای اقتصاددانان مطرح است؛ اول اینکه دولت چطور وقتی درآمدهای نفتی خود را کاهش داده است، قصد حمایت از تولید داخلی دارد؟ در کلیات بودجه سال 99 هیچها مشخص نشده که برنامه دولت برای حمایت از تولید داخلی چیست و از طرفی هم سازمان برنامهوبودجه دفاعی در این خصوص نکرده است. علاوه بر این باید دقیق مشخص شود اهداف مدنظر در بودجه سال 99 چیست؟ رشد اقتصادی، تورم و اشتغال چه وضعیتی خواند داشت؟ با پاسخ به این پرسش آنگاه میتوان درباره بودجه دقیقتر صحبت کرد.
به باور بغزیان، سیاستهای مشخصی در لایحه بودجه سال 99 منطبق با برنامه دولت برای حذف درآمدهای نفتی وجود ندارد؛ بهعنوانمثال یکی از سیاستهای مشخصی که دولت باید به آن توجه داشته باشد این است که سیاستهای ضدتورمی را بهصورت ویژه در بودجه بگنجاند تا بتواند در راستای افزایش قدرت خرید افراد گام بردارد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران میافزاید: در دفاع دولت از لایحه بودجه سال آینده شاهد ارائه برخی نکات هستیم که به نظر من بیشتر شبیه نوعی داروی آرامکننده میماند تا درمان قطعی برای مشکلات. برای نمونه به گفته رئیس سازمان برنامهوبودجه، استمرار پرداخت یارانههای نقدی، تأمین ارز ترجیحی 4200 تومانی برای تأمین کالاهای اساسی برای کاهش فقر مطلق و حمایت از اقشار آسیبپذیر یکی از همین راهکارهایی است که در کوتاهمدت میتواند نتیجهبخش باشد. یا اصلاح قیمت بنزین هم همانطور؛ اصلاح قیمت بنزین و اعطای ارز دولتی به کالاهای اساسی نمیتواند مصداق بهبود قدرت خرید افراد باشد؛ چراکه قدرت خرید تنها در کالاهای اساسی خلاصه نمیشود. شاهدیم همین الان کالاهایی که با ارز 4200 تومانی وارد کشور شدهاند اما در بازار آزاد با قیمتی بیشتر به دست مصرفکننده میرسند؛ بنابراین به نظر من یکی از مهمترین موضوعاتی که دولت باید درباره آن قطعی تصمیمگیری کند این است که قرار است خودش توزیع کالاهای اساسی با ارز تخصیصی را برعهده گیرد یا اینکه این وظیفه را برای سال بعد مجدد واگذار کند؟
در نظر نگرفتن سرفصل و ارقامی جداگانه برای کاهش هزینههای تولید از دیگر نکاتی بود که به گفته بغزیان در لایحه بودجه سال 99، نبود آن بسیار محسوس است.
او در همین زمینه میگوید: کاهش فقر این نیست که صرفا یارانه توزیع کنیم. بلکه یکی از مهمترین استراتژیهای برای تحقق این هدف حمایت از تولید و اشتغالزایی است که باعث میشود افراد درآمدشان بالاتر رودو به همان نسبت هم قیمت کالاها کاهش یابد. خلایی که در بودجه 99 وجود دارد و نمیتوان مصداق آن را در پرداخت یارانه جستوجو کرد.
بغزیان در پایان تاکید میکند: نباید از روشهای هزینهکرد دولت غافل بمانیم. دولت باید مشخص کند درآمدهای کنونی و همچنین درآمدهایی را که سال بعد به دست خواهد آورد، قرار است به چه شکل مصرف کند تا اگر لازم بود بازبینی صورت گیرد.