«امنیت غذایی» تنها یک واژه و مفهوم نیست، بلکه زندگی انسانی، حیات جانوری، گیاهی و محیط زیست را تحت تاثیر قرار میدهد. دسترسی به غذای کافی و سالم، گرسنگی را کاهش و سلامتی را برای انسان به ارمغان میآورد؛ یعنی امید به اینکه حدود ۸۲۱ میلیون نفر گرسنه در جهان دیگر گرسنه نباشند. تقریباً از هر ۹ نفری که یک نفر آن از نظر تغذیه در جهان با مشکل روبهرو هستند، از مشکل رها شوند(فائو، گزارش امنیت غذایی سال 2018).
از سوی دیگر تولید بیشتر غذا برای رفع گرسنگی در جهان، محیط زیست، حیات جانوری و گیاهی و منابع پایه (آب و خاک) را به خطر میاندازد و نمیتوان بیش از ظرفیت و تحمل منابع و محیط زیست، تولید غذا را افزایش داد. تولید غذای بیشتر زیان از دست دادن منابع پایه، منابع طبیعی و آلودگی محیطزیست و هزینههای جبرانناپذیری برای نسل فعلی و نسلهای آتی به همراه خواهد داشت و چرخه نابودی منابع و کاهش امنیت غذایی برقرار و این دور تسلسل ادامه خواهد داشت.
تغییرات اقلیم و محدودیت منابع پایه آب و خاک، تولید غذای بیشتر را با تهدید مواجه میسازد. براساس گزارش فائو از آنجا که جمعیت جهانی تا سال 2050 میلادی به بیش از نه میلیارد نفر میرسد، جهان به سرعت در حال شهرنشینی و ثروتمند شدن است. با توجه به وضعیت موجود، ترجیحات مواد غذایی در حال تغییر بوده به طوری که روند نزولی مصرف کربوهیدراتهای اصلی و افزایش تقاضا برای محصولات دیگر همانند شیر، گوشت، میوه و سبزیجات در حال افزایش است، محصولاتی که در بسیاری از نقاط جهان، به شدت به آبیاری وابسته هستند. تامین نهادهها برای تولید محصولات دامی به مراتع و مزارع زراعی وابسته است.
انتظار میرود تقاضای جهانی غذا تا سال 2050 حدود 70 درصد افزایش یابد و برای کشورهای در حال توسعه تقریباً دو برابر خواهد شد. با فرض اینکه جهانی بدون تغییر آب و هوایی داشته باشیم ، برای تامین تقاضای جهانی برای غذا ، مقدار آب برداشت شده توسط کشاورزی بایستی 11 درصد افزایش یابد، یعنی فشار بر مصرف بیشتر آب. این درحالی است که تغییرات آب و هوایی همانند خشکسالی و کاهش بارندگی، محدودیت منابه آبی را بر جهان تحمیل نموده است.
با این چالشها و موانع موجود و پیشرو، برای تامین غذای جهانی چه باید کرد؟ امنیت غذایی را چگونه میتوان در افق زمانی مشخص(کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت) صیانت و حمایت کرد به طوری که به منابع طبیعی، پایه و محیط زیست کمترین هزینه وارد شود؟ به نظر میرسد چارهای جز این نداریم که به سمت رویکردهای جدید برای تامین غذای مردم باشیم.
اولین گام تدوین استراتژی تامین امنیت غذایی است که در آن به رویکردهای جدید و تجربه شده تغذیه در جهان و بومی منطقه و کشور توجه شود. یکی از این رویکردهای جهانی برای مبارزه با گرسنگی و تامین امنیت غذایی دوستدار طبیعت، کاهش ضایعات و هدرفت غذا است. سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (FAO) ضایعات و هدررفت (دورریز) مواد غذایی در مراحل مختلف زنجیره ارزش غذا از مرحله تولید، ذخیرهسازی، فراوری تا توزیع را تعریف میکند که در این تعریف منظور از ضایعات غذا (Food loss) آن بخش از محصول غذایی است که در مراحل تولید، ذخیرهسازی، فرآوری و عرضه تا قبل از مصرف را در زنجیره ارزش غذا شامل میشود. در تعریف ضایعات مواد غذایی، هرگونه تغییر در کیفیت که منجر به غیرقابل دسترسشدن و عدم ایمنی محصول شود و درنهایت محصول را برای انسان غیرقابل مصرف کند از دیدگاه سازمان خواروبار جهانی (FAO) و برنامه محیط زیست ضایعات تلقی میشود.
در این میان به ضایعاتی که در مراحل پایانی زنجیره ارزش غذا یعنی خردهفروشی و مصرف اتفاق میافتد، هدررفت یا دورریز غذا (Food waste) میگویند. هدررفت مواد غذایی اشاره به مواد غذایی است که با کیفیت خوب و مناسب برای مصرف بوده، اما مصرف نشده و دور انداخته میشود (یا در مرحله خردهفروشی یا مصرف نهایی). بنابراین تفاوت بین ضایعات و هدررفت یا دورریز مواد غذایی در این است که ضایعات منجر به محصول غیرقابل مصرف میشود، اما در هدررفت محصول قابل مصرف دور ریخته میشود.
هدر رفت یا ضایعات؟
طبق تعریف فائو، ضایعات یا هدررفت غذا فقط برای محصولاتی که بهمنظور مصرف انسان تولید میشوند محاسبه میشود و به آن دسته از محصولات کشاورزی که مصرف غذای انسانی ندارند، اطلاق نمیشود. آمار سازمان غذا و کشاورزی (FAO) نشان میدهد که سالانه در سراسر جهان در حدود ١,٣ میلیارد تن مواد غذایی یعنی در حدود یک سوم مواد غذایی تولید شده در جهان از بین رفته یا هدر میرود. این هدررفت مواد غذایی معادل مصرف ۲۵۰ کیلومترمکعب آب، بهکارگیری ۱٫۴میلیارد هکتار از اراضی قابلکشت و اضافهکردن ۳/۳ میلیارد تن گازهای گلخانهای به اتمسفر زمین است. براساس مطالعاتی که فائو انجام داده، تخمین زده میشود سالانه ضایعات و هدررفت مواد غذایی در حدود ٣٠ درصد برای غلات، ۴٠ تا ۵٠ درصد برای محصولات ریشهای، میوهها و سبزیجات، ٢٠ درصد برای دانههای روغنی، گوشت و محصولات لبنی و ٣۵ درصد برای ماهی است. در کشورهای در حال توسعه 40 درصد ضایعات در سطح پس از برداشت و فرآوری اتفاق می افتد ، در حالی که در کشورهای صنعتی بیش از 40 درصد ضایعات در خرده فروشی و مصرف کننده اتفاق می افتد. ازاینرو ضایعات و هدررفت مواد غذایی مورد توجه سازمانهای بینالمللی است و کاهش ضایعات و هدررفت مواد غذایی بهعنوان فرصت و راهکاری برای مقابله با ناامنی غذایی در جهان مطرح است . در کشورهای در حال توسعه ضایعات و تلفات مواد غذایی به طور عمده در مراحل اولیه زنجیره ارزش غذایی اتفاق می افتد و می توان با تقویت زنجیره ارزش از طریق حمایت مستقیم کشاورزان و سرمایهگذاری در زیرساختها، حمل و نقل و همچنین گسترش صنعت مواد غذایی و بسته بندی به کاهش میزان هدرفت و ضایعات مواد غذایی کمک کند. اگر بتوان یک سوم از مواد غذایی تولید شده در جهان که تقریباً 1.3 میلیارد تن بوده و هدررفت مواد غذایی است، به چرخه مصرف برگردد میتوان بخشی از غذای 795 میلیون نفر در جهان که غذای کافی ندارند را تامین نمود. در کشور ایران نیز ضایعات و هدرفت غذا وجود دارد به طوری که برآورد فائو نشان میدهد در حدود 35 میلیون تن غذا در سال دور ریخته میشود که این رقم معادل غذای 15 میلیون نفر است. آیا نمی شود هدررفت غذا را مدیریت کرد؟
کشت فراسرزمینی راهحلی برای امنیت غذایی
توجه به کشت فراسرزمینی یکی دیگر از رویکردهایی است که به تامین غذا برای مردم یک کشور کمک مینماید. در ادبیات موضوع، کشت فراسرزمینی به خرید و فروش یا اجاره طولانیمدت زمینهای مرغوب کشاورزی یک کشور توسط دولت یا سرمایهگذاران و تولیدکنندگان بخش خصوصی کشورهای دیگر گفته میشود. در این نوع همکاری که موسوم به کشت فراسرزمینی است، زمینهای مرغوب کشور هدف، خریداری یا اجاره شده و عملیات کشت توسط متخصصان کشور خریدار انجام و تولید نهایی به کشور خریدار وارد یا به بازارهای جهانی صادر میشود. در حقیقت هدف از اعمال و اجرای این سیاست تامین بخش عمدهای از نیازهای غذایی کشور یا ایجاد درآمد ارزی از طریق صادرات محصولات کشت شده است. در این سیاست، کشوری که با محدودیت زمین، آب و خاک و هزینه بالای نیروی انسانی و قیمت بالای تمامشده محصول مواجه است، با اجاره اراضی در سایر کشورها، اقدام به تولید مایحتاج خود یا تولید برای صادرات کرده و از این طریق امنیت غذایی و اقتصادی را برای خود به همراه میآورد .
جایگاه ایران در کشت فراسرزمینی
در ایران نیز این روش مورد توجه دولتمردان قرار گرفته و آییننامه کشت فراسرزمینی به تصویب هیات وزیران رسیده و برای اجرا ابلاغ شده و مشوقهایی همچون انجام پشتیبانی، ارائه اطلاعات و مشاورههای لازم به متقاضی، تعهد خرید محصولات یا تولید قراردادی در شرایط رقابتی در مورد محصولات مورد نیازی که اولویت آنها توسط وزارت جهاد کشاورزی اعلام شده در چارچوب مقادیر مصوب انجام شود. اتخاذ این سیاست برای کشور ما با هدف حفظ و صیانت از منابع پایه کشور (آب و خاک و جنگل و مرتع) و تامین نیازهای غذایی داخل کشور و نهادههای مورد نیاز صنایع فرآوری بخش کشاورزی است. از سوی دیگر این سیاست با ایجاد فرصتهای شغلی در خارج کشور و ایجاد درآمد میتواند به ایجاد شغل و درآمد ارزی برای کشور کمک کند. البته توجه به خارج به تنهایی برای تامین امنیت غذایی و تامین نهادههای صنایع غذایی سیاست مناسبی نیست. در کنار آن توجه به سرمایهگذاری مناسب و به اندازه در حوزه تولید، فناوری، بازار، تشکلها و صنایع فرآوری بخش کشاورزی همراه با مشوقها و سیاستهای مناسب و بهینه جهت تولید پایدار ضرورت دارد .
غذا بومی راه حل است
توجه به غذاهای جدید و بومی در سبد غذایی مردم از جمله راهکارهای کاهش گرسنگی در جهان است. در این میان تغذیه با حشرات (Entomophagy) آنتوموفیژی مطرح است. تغذیه با حشرات در بسیاری از کشورهای جهان انجام می شود اما در مناطقی از آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین شدت بیشتری دارد. حشرات در رژیمهای غذایی تقریباً 2 میلیارد نفر از جمعیت جهان حضور دارند و همواره بخشی از رژیمهای غذایی آنان بوده با این حال، اخیرا به آن توجه زیادی شده است به طوری که توجه رسانهها، موسسات تحقیقاتی ، سرآشپزها ،صنایع غذایی ، قانون گذاران و آژانسهایی که با غذا و خوراک سروکار دارند را به خود جلب نموده است. به طوری که در فائو برنامه حشرات خوراکی به عنوان پتانسیلی برای تغذیه مردم به آن توجه شده است. به عقیده سازمان خواربار کشاورزی ملل متحد (فائو) پرورش حشرات به عنوان غذا برای انسان میتواند علاوه بر ایجاد فرصتهای شغلی و درآمد محلی، تبدیل به یک صنعت برای رفع گرسنگی میلیونها نفر در سراسر جهان شود.
هم اکنون بیش از 1900 گونه حشره در جهان توسط انسان به عنوان غذا استفاده می شوند. مطالعات نشان داده است که حشرات از پروتئین و مواد مغذی باکیفیت برخوردار بوده و همچنین سرشار از فیبر و مواد مغذی مانند مس ، آهن ، منیزیم ، منگنز ، فسفر ، سلنیوم و روی هستند. همچنین حشرات کم خطر برای انتقال بیماری از حیوانات به انسان هستند .حشرات پروتئین زیادی تولید کرده و انرژی کمی مصرف کرده و منافعی برای محیط زیست دارند. پرورش حشرات بسیار ساده بوده و در هرجای جهان بویژه کشورهای فقیر دست یافتنی است و محصول پایه آن تنها به عنوان غذا نیست بلکه می تواند به عنوان غذا برای حیوانات استفاده شود. طبق اعلام فدراسیون بین المللی صنایع خوراک حشرات میتوانند جایگزین منابع سنتی خوراک طیور مانند سویا ،ذرت ، غلات و آرد ماهی باشند. تولیدکنندگان در چین ، آفریقای جنوبی ، اسپانیا و ایالات متحده در حال حاضر مقدار زیادی مگس برای تغذیه آبزیان و طیور پرورش میدهند نکته قابل توجه ان است که تغذیه مگس ها با استفاده از زباله های آلی بیولوژیکی است. در ایران صنعت پرورش طیور علی رغم گردش مالی بالا، بیش از ۹۰ درصد وابستگی به نهادههای خوراکی وارداتی دارد و با توجه به افزایش قیمت نهاده های وارداتی هزینه تمام شده مرغ و تخم مرغ را افزایش میدهد که تهدیدی برای امنیت غذایی مردم است. از این رو میتوان با جایگزین کردن حشرات در جیره غذایی مرغ به کاهش قیمت تمام شده محصول برای مصرف کننده کمک نمود.
نکته دیگر، مواد غذایی بومی و سنتی که در سرتاسر جهان مرسوم بوده شاید بتواند جایگزین غذایی ارزان قیمت برای افرادی که درآمد کافی برای تهیه غذا ندارند، باشد، مواد غذایی همانند ارزن و سورگم از این قبیل مواد غذایی هستند. بررسی و تحقیق در خصوص مواد غذایی که بتواند بهبود تغذیه مردم و مصرف بهینه آب را هدف قرار دهد از جمله راهکارهای تامین امنیت غذایی برای مردم است. در این میان به منظور تامین خوراک دام نیز میتوان به خوراک جایگزین که آب بری کم و عملکرد بالا دارد، توجه کرد و این نوع کشت ها را رواج داد. به عنوان نمونه کشت تریتیکاله به منظور تامین علوفه مورد نیاز دام، می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب باشد.
تامین امنیت غذایی پایدار برای کشور نیازمند تحقیق، مطالعه، آموزش و ترویج است و همه این موارد نیازمند تامین بودجه، تسهیل در ارتباطات محققان داخلی با خارجی، بکارگیری شیوهها و روشهای مناسب آموزش و ترویج به همراه مدیریت کارآمد و هوشمند بخش تحقیقاتی کاربردی و اجرایی. تامین غذای سالم و ارزان قیمت برای مردم کشور، وظیفه حکمرانی خوب است و تا حکمرانی خوب حاکم نشود نمیتوان انتظار کاهش گرسنگی و سو تغذیه را داشت.