با خروج امریکا از برجام و تشدید تحریمها علیه ایران، این ظن مطرح بود که کشور میتواند از تحریمها فرصتسازی کند و به یک اقتصاد غیرنفتی با تابآوری بالا در برابر فشارهای خارجی دست یابد. تحلیلهای متفاوتی در این زمینه ارائه شد و برخی نیز معتقد بودند که با کاهش ارزش پول ملی در برابر دلار، صادرات غیرنفتی رونق میگیرد و از این طریق تحریمها نوعی فرصت رهایی از اقتصاد نفت خواهد بود.
اما باید توجه داشت که تحریمها معمولاً مزیتی ایجاد نمیکنند و در بنیاد خود یک نوع محدودیت و تشدید مرزبندی میان یک کشور با جهان هستند. زمانی که یک اقتصاد حبس میشود، فرصتسازی کار آسانی نیست و اقداماتی نیز که برخی از آنها به عنوان فرصتهای شکوفا شده در زمان تحریم یاد میکنند، پیش از این دوره بنیانگذاری شده است. به عبارت دیگر، ما اهتمامی را که در زمان تحریم برای تابآوری و حفظ اقتصاد به کار میگیریم، باید قبل از این دوره میداشتیم و با تصمیمها و اقدامات مؤثر راهی برای مهار بحرانهای خارجی ایجاد میکردیم؛ تا در زمان بحرانی توان مقاومت در برابر فشارها را داشته باشیم.
تحریمها در ایران مسأله یک یا دوساله نیست و سابقهدار است. اگر قرار به ایجاد ارزش افزوده در صنعت نفت، رونق و گسترش تولید و صادرات غیرنفتی، گسترش روابط بینالمللی دارای پشتوانه محکم با شرکای تجاری، تعریف سازوکارهای مالی فراتر از شبکههای جهانی و مواردی از این دست بود، زمان آن در شرایط بحرانی نبود و باید پیش از هر تهدید احتمالی به آنها میاندیشیدیم تا بتوانیم در دوران سخت تحریم دربرابر فشارها تابآوری داشته باشیم. اما متأسفانه در طول چند دهه اخیر و حتی پس از آنکه مقام معظم رهبری بر اجرای اقتصاد مقاومتی تأکید داشتند، این اتفاق آنطور که لازم بود، نیفتاد و به نظر میرسد تا زمانی که اجرای یک برنامه حالت اجبار پیدا نکند، در اقتصاد ایران اجرا نمیشود. از اینرو بیشتر از آنکه در تحریمها فرصتسازی کرده باشیم، پیش از دوره سخت تحریمها فرصتسوزی داشتهایم. در چند دهه اخیر مدام تحریمها علیه ایران افزوده شده و در برخی از دورهها امکان اینکه صنایع ایران رونق نسبی پیدا کنند و یا از وابستگی تا اندازهای رها شوند، وجود داشته است.
برای مثال در صنعت خودروسازی، وقتی خودروساز میداند که قطعهای مورد نیاز است و ممکن است که فشارهای خارجی امکان تأمین آن را فراهم نکند، چرا پیگیر داخلیسازی آن و یا امضای قراردادهای خارجی با پشتوانه محکم نمیکند؛ تا در شرایطی مشابه آنچه در حال رخ دادن است، مشکلات نمود عینی نداشته باشد؟ اکنون در هر بخش از اقتصاد، ایجاد ظرفیتهای جدید کار آسانی نیست و باید قبل از تشدید تحریمها آمادگی برای این دوره ایجاد میشد تا وقتی کشورمان تحریم شد، شوکه نشویم و حتی بتوانیم سطح تابآوری بالای اقتصاد ایران را به جهان نمایش دهیم. هرچند که ممکن است به خاطر تحریمهای پی در پی به سطحی از تابآوری دست یافته باشیم؛ اما شرایط کنونی نشان میدهد که سیاست ابلاغی مقام معظم رهبری، یعنی اقتصاد مقاومتی نیز بهخوبی اجرایی نشده و تابآوری کشور در برابر فشارهای خارجی چندان قابل قبول نیست. سطح تولید و صادرات کشور در این دوره نه تنها جهش نداشته؛ بلکه تولیدکننده با مشکلاتی نظیر تأمین مواد اولیه و تجهیزات مواجه است. لذا اینکه گمان کنیم دوره تحریم یک فرصت برای مقاومسازی اقتصاد است، چنین نیست.
اما در این شرایط چه باید کرد؟ به نظر میرسد که هنوز راههایی برای بهبود شرایط اقتصاد وجود دارد. کشوری را نمیتوان یافت که تحریم است و اقتصاد پویایی دارد. اقتصاد ایران در قرنطینه نمیتواند مقاوم شود. راه اصلی بهبود شرایط این است که به شرکای تجاری کشور نظیر اروپا، روسیه، ترکیه و... فشار بیاوریم تا تحریمهای امریکا را نادیده بگیرند و مراودات کالایی و ارزی خود را با ایران افزایش دهند. البته با توجه به انتخابات ماه نوامبر امریکا ممکن است که گشایشی حاصل شود و این کشور دوباره به برجام بازگردد؛ لذا نمیتوان به اقتصاد فعلاً نگاه بلند مدت داشت. در داخل نیز تدابیر ویژه و اتخاذ سیاستهای خاص و مشخص توسط بانک مرکزی، افزایش نظارت بر قیمتها، بازرسیها، ممانعت از احتکار و قاچاق معکوس میتواند به مدیریت نسبی شرایط کمک کند. اما اینکه بخواهیم در تولید رونق چشمگیری را رقم بزنیم و اقتصاد کشور را بینیاز از دلارهای نفتی کنیم، مقدور نیست و نمیتوان در انتظار فرصتسازی از تحریم و گشایشهای ویژه بود.