بحران سوخت در جهان از سال 2020 با کمبود سوخت در ونزوئلا و لبنان اوج گرفت و پس از آن در سالجاری در پمپ بنزینهای انگلیس نیز ملاحظه شد. اکنون گفته میشود که اروپا در زمستان با معضل کمبود گاز مواجه است و بحران جدی است. اما در کشور ما نیز صدای پای بحران کمبود گاز در زمستان چندماهی است که شنیده شده است. بحرانی که بر خلاف تمام کشورهای درگیر کمبود سوخت، به سبب مصرف نادرست و تقاضای بیرویه است؛ نه کاهش تولید و عرضه سوخت. بنابراین، بحران سوخت در ایران بهعنوان یکی از 3 تولیدکننده بزرگ انرژی در جهان، از جنس بحران مدیریتی است و علی رغم تحریمها، توانایی حل بحران سوخت در کشور ما از طریق کاهش شدت مصرف وجود دارد. حتی برای کوتاه مدت نیز بر مبنای تحلیلی که در اتاق بازرگانی تهران انجام شده، میتوان با کمک ظرفیت مازادی که در تولید انرژی داریم - بویژه در خصوص فرآوردههای هیدروکربوری - از بحران عبور کرد.
کشورهایی مانند روسیه و چین در زمستان نیاز گاز مصرفی مراکز صنعتی انرژی بر خود را با مشتقات نفتی پوشش میدهند. در پی کمبود کنونی گاز در جهان نیز بخشی از تقاضا بخصوص در صنعت، با استفاده از سوختهای جایگزین پاسخ داده میشود. در ایران هم این ظرفیت وجود دارد و میتوان در ماههای آذر، دی و بهمن، مازاد گازوئیل تولیدی را جایگزین گاز مصرفی بخش صنعت کرد. البته این موضوع درآمد صادراتی ایران را در شرایط سخت تحریم کاهش خواهد داد و نباید در ایران تنها راهکار باشد.
راهکار اصلی برای تأمین سوخت زمستان امسال ایران، آگاهسازی جامعه و فرهنگسازی برای مدیریت مصرف است؛ اینکه چطور مصرف کنند و روند مصرف را با تولید و عرضه انرژی هماهنگ سازند. اکنون این روند آگاهسازی و تنظیم روند مصرف با واردات در اروپا در حال اجراست و ایران نیز بهعنوان کشوری که ظرفیت قابل توجهی در این زمینه دارد، میتواند از این راه حل استفاده کند.
بر اساس آمارهای داخلی و نهادهای بینالمللی، ایرانیها جزو مُسرفان انرژی در جهان هستند. بهطوری که گزارش نهادهای داخلی و خارجی از جمله سازمان بینالمللی انرژی نشان میدهد، در ایران شدت مصرف انرژی 5.2 تا 5.7 برابر میانگین جهانی است. به این معنا که در ایران در حال تخریب انرژی هستیم؛ نه تولید و مصرف. ژاپن بهعنوان کم مصرفترین کشور در این لیست، با مصرف یک هشتم نسبت به سرانه مصرف انرژی در خاورمیانه و تولیدات صنعتی، نشان میدهد که ظرفیت این کاهش شدت مصرف انرژی بویژه در خصوص گاز وجود دارد. فراتر از این نگاه تطبیقی، تأمین انرژی و مصرف آن دو مقوله است که ایران در تأمین مشکلی وجود ندارد و در ارقام بالایی انرژی تولید میشود. برای مثال در فصل سرد سال بیش از 800 میلیون متر مکعب در روز گاز در ایران تولید میشود. اما در مصرف بسیار گشاده دستی و اسراف میشود و به همین دلیل یک خسارت به اقتصاد کشور در اثر شدت مصرف انرژی و عدم توجه به بهینهسازی مصرف وارد میشود و ایران را وارد فاز بحرانی تأمین سوخت میکند که البته بیشتر از مدیریت نادرست دولت نشأت میگیرد.
برای امسال با در نظر گرفتن تنوع جغرافیایی و اقلیمی که آغاز فصل سرد از ماههای آبان تا دی را در برمی گیرد، باید روی مدیریت تأمین انرژی تمرکز بیشتری شود و تا پیش از آن نیز روی نحوه مصرف اقدامات بنیادی و فرهنگی صورت گیرد. در تمام دنیا این مسأله تفهیم شده است که درجه دمای مطلوب در شب و روز و نحوه مصرف باید چگونه باشد و در ایران نیز میتوان فرهنگسازی کرد و نهادهای مربوطه نیز برای انجام اصلاحات دست به کار شوند.
می توانیم امسال را در کوتاه مدت مدیریت کنیم اما گام بعدی، کاهش شدت مصرف انرژی به شکل اصولی و مطابق با تجربه جهانی باید در دستور کار قرار گیرد. باید از فاز تخریب انرژی رها شد و در بلند مدت باید شاخص شدت انرژی را با استفاده از تکنولوژیهای روز، اصلاح مدیریت، توجه به ساخت و سازهای اصولی، فرهنگسازی نحوه صحیح مصرف بهبود داد. شدت مصرف انرژی در ایران با یک شیب فزاینده در دهه اخیر از 24 هزار و 680 بیتی یو به 34 هزار و 710 بیتی یو رسیده است درحالی که متوسط جهانی آن 9 هزار و 531 بیتی یو برای یک دلار تولید ناخالص داخلی است. این فاصله معنا دار نشان دهنده ظرفیت نهفته در این بخش است که علاوه بر رفع بحران انرژی، کاهش آثار تخریبی محیطزیستی و ایجاد ظرفیت صادراتی را بهدنبال خواهد داشت.
در همین حال باید نظام پرداخت یارانههای پیدا و پنهان انرژی را نیز اصلاح و از این منبع برای بهبود شاخصهای مصرفی استفاده کرد. در بحث تولید نیز علاوه بر توسعه میادین، حفظ و نگهداشت وضع موجود و جمعآوری گازهای همراه امری ضروری است. مرکز پژوهشهای مجلس اخیراً در گزارشی عنوان کرده که بیش از 900 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان انرژی در ایران است که از این رقم حدود 541 هزار میلیارد تومان آن برای گاز طبیعی و 436 هزار میلیارد تومان برای فرآوردههای نفتی است و ایران از نظر پرداخت یارانه رتبه نخست جهان را دارد. اگرچه این عدم النفع است و دولت پولی برای آن پرداخت نمیکند اما برنامهریزی درست برای این یارانهها میتواند بهکاهش شدت مصرف انرژی در سالهای آتی بینجامد.