مرکز پژوهشهای اتاق ایران با انتشار گزارش «کریدورهای منطقهای و موقعیت ژئواکونومیک ایران» مهمترین مسیرهای پیرامونی ایران را که در چهارسوی جغرافیایی آن قرار دارند، معرفی، بررسی و دستهبندی کرده است.
این گزارش برآیند کریدورها را برای منافع ملی ایران هم بهصورت تکبهتک و هم درمجموع ارزیابی میکند. درنهایت، پیشنهادهای سیاستگذارانه ماحصل نهایی بحث این پژوهش خواهد بود.
در بخشی از این گزارش آمده است: هشت مسیر ترانزیتی عمده در منطقه پیرامونی ایران قرار دارد که البته درجه اهمیت و میزان پیشرفت متفاوتی با یکدیگر دارند. در یک دستهبندی این مسیرها را میتوان از منظر عبور کردن یا نکردن آنها از خاک ایران دستهبندی کرد. پروژههای بندر چابهار، کمربند و راه، گذرگاه اقتصادی شمال-جنوب و گذرگاه اسلامآباد-تهران-استانبول مسیرهایی هستند که از خاک ایران عبور میکنند و در مقابل، گذرگاه اقتصادی چین-پاکستان، فرا افغان، خلیجفارس-مدیترانه و ترانسکاسپین پروژههایی هستند که از خاک ایران عبور نمیکنند. اهمیت دسته دوم در این است که طراحی عمده این مسیرها، شاید بهاستثناء کمربند و راه، بهگونهای است که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم در رقابت با گذرگاههایی تعریفشدهاند که از ایران عبور میکنند ازاینرو منافع ایران را به چالش میکشند.
درباره موقعیت ایران در این 8 پروژه، وضعیت مگا پروژه ابریشم متناقض است. از یکسو این کشور بهطور بالقوه میتواند یکی از بزرگترین برندگان اجرای مگاپروژه ابریشم باشد. از دیگر سو تاکنون در عمل ایران سهم چندانی در طرحهای اجراشده در قالب این پروژه نداشته است.
ارزیابی نسبت مسیر ترانزیتی ترانس کاسپین با منافع ایران نشان میدهد که بهترین راه برای دسترسی ترکیه به آسیای مرکزی ایران است؛ بااینوجود فشارهای ایالاتمتحده باهدف جلوگیری از ادغام ایران در هرگونه پروژه منطقهای، سبب شده است تا ترکیه برای ارتباط زمینی با جمهوریهای آسیای مرکزی، مسیر ترانس کاسپین را برگزیند؛ ضمن اینکه ترکیه در این انتخاب اهداف ژئوپلیتیک را نیز دنبال میکند. این مسئله سبب از دست رفتن یکی از مزیتهای ترانزیتی ایران بهعنوان پل ارتباطی آسیای مرکزی-قفقاز- آناتولی و بهرهمندیهای اقتصادی آن شده است.
در ارتباط با گذرگاه اقتصادی خلیجفارس-مدیترانه اتصال هند به اروپا از طریق دالان اقتصادی خلیج فارس-مدیترانه جایگزینی برای دالان اقتصادی شمال-جنوب محسوب میشود. ادغام اقتصادی امارات، عربستان، اردن و اسرائیل در اقتصاد جهانی از یکسو و روابط اقتصادی گسترده موجود میان هند و این کشورها در برابر عدم قطعیتهایی که بهواسطه تحریمها به اقتصاد ایران تحمیلشده است، جذابیت دالان اقتصادی خلیج فارس-مدیترانه در برابر دالان اقتصادی شمال-جنوب را برای هند افزایش میدهد.
گذرگاه اسلامآباد- تهران- استانبول یکی از معدود گذرگاههایی است که کاملاً در راستای ارتقای موقعیت ژئواکونومیک ایران قرار دارد. در این گذرگاه ایران بهعنوان حلقه وصل دو اقتصاد بزرگ پاکستان و ترکیه ایفای نقش میکند. اما ضعف پتانسیلهای لازم برای توسعه تجارت میان پاکستان و ترکیه اجرایی شدن این کریدور را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
اهمیت تجاری-ژئواستراتژیکی گذرگاه بندر چابهار به آسیای مرکزی منوط به حضور هند در این مجموعه است. پس از خروج ایالاتمتحده از برجام روند توسعه بندر و مسیرهای ریلی منتهی به افغانستان مختل شد. هند ابتدا بودجه این پروژه را کاهش داد و سپس تا سال ۲۰۲۰ عملیات اجرایی در بندر را کلاً متوقف کرد. گذرگاه اقتصادی چین-پاکستان مشخص است که با توجه به قرابت جغرافیایی میان بندر گوادر و بندر چابهار، و نیز جهت شمالی-جنوبی آنها، این دو پروژه رقیب یکدیگر هستند، اما میتوان از برخی ظرفیتهای بندر گوادر برای توسعه چابهار نیز بهره برد. بهطور مشخص دو موضوع قابلطرح است: نخست، اتصال خط لوله گاز ایران-پاکستان به ترمینالهای الانجی موجود در بندر گوادر برای ورود به بازار صادرات گاز مایع که ایران به دلیل برخوردار نبودن از زیرساختهای لازم از آن محروم است. دوم، متصل شدن به مسیر زمینی این گذرگاه برای دسترسی زمینی به خاک چین که میتواند تجارت ایران با سرزمینهای داخلی چین را تسهیل کند.
گذرگاه شمال-جنوب که باهدف اتصال روسیه و منطقه قفقاز به اقیانوس هند و بندرهای هندی پیشنهادشده، احتمالاً نزدیکترین پروژه ارتباطی در کشور به بهرهبرداری است و تحولات سیاسی اخیر آن را حتی بیشازپیش به عملیاتیسازی نزدیک کرده است. گذرگاه شمال-جنوب در مورد گذرگاه شمال-جنوب هیچچیز واضحتر از این نیست که دستگاه سیاستگذاری ایران نیاز دارد تا با بسیج منابع، خط آهن باقیمانده در مسیر رشت آستارا را تکمیل کند و هرچه زودتر ترانزیت کالا از این مسیر را عملیاتی کند. نیاز روسیه به این مسیر به دنبال بحران اوکراین بهترین شرایط را برای این کار فراهم کرده است. گذرگاه ترانسافغان با ایجاد مسیری به آسیای مرکزی از دریای عرب و اقیانوس هند کاملاً در رقابت با کریدور در شمال- جنوب قرار دارد و بهصورت مشخص و روشن علیه منافع ژئواکونومیک ایران است. در صورت اجرایی شدن این کریدور کشورهای آسیای مرکزی بهویژه ازبکستان مسیر دسترسی جدیدی به آبهای آزاد خواهند یافت.
متن کامل گزارش «کریدورهای منطقهای و موقعیت ژئواکونومیک ایران» را از اینجا بخوانید.