سفر اخیر حسن روحانی، رئیسجمهوری به آسیای جنوبی شرقی سفر مهمی است؛ این سه کشور از کشورهای بسیار مهم آسیایی در اقتصاد جهانی و آسیایی است. بعضی از کشورهای آسیایی در حوزه اقتصاد بسیار پیشرفته هستند؛ کشورهایی که به ببرهای آسیایی معروف هستند: هنگکنگ، کره جنوبی، سنگاپور و تایوان. اما سه کشور ویتنام، مالزی و تایلند هم از کشورهای بسیار مهم آسیایی هستند که مقصد سفر اخیر رئیسجمهور است. این کشورها با سرعت استثنایی، معجزه اقتصادی خود را بنا میکنند. ویتنام، مقصد اول حسن روحانی، دوران سختی را پشت سر گذاشته است ولی آنها با یک ارادهای آهنین که با آمریکا مبارزه کردند و درنهایت با تجار ارزندهای کشور خود را بازسازی کردند. امروز این کشور جز کشورهای پیشرفته است. آنها در حوزه کشاورزی مکانیزه و تنوع محصولات کشاورزی تجارب ارزندهای دارند و اقتصاد این کشور با اقتصاد ایران مکمل هم هستند.
دومین مقصد رئیسجمهور کشور مالزی است که جز کشورهای پیشرفته صنعتی است؛ آنها در صنایع الکترونیکی و IT بسیار پیشرفته هستند و روابط خوبی با ایران دارند. البته ما با کشور مالزی بعد از ماهاتیر محمد مشکلاتی داشتیم. برخی از این موارد به مسائل اقتصادی و مفاسدی بود که رخداده که گفته شد نخستوزیر مبلغی از عربستان گرفته یا علیه ایرانیهای ساکن مالزی سختگیریهایی شده بود؛ ولی این سیاست همیشگی نیست. آنچه در عرصه سیاست بینالمللی باقی میماند اتخاذ تصمیمات عاقلانه بر مبنای منافع ملی است. ایران و مالزی پتانسیل بسیار بالایی برای همکاریهای اقتصادی دارند.
تایلند از تنوع جغرافیایی بسیار بالایی برخوردار است؛ حتی این کشور نسبت به دو کشور قبلی فرصتهای بالاتری دارد. شمال تا جنوب این کشور حدود 3000 کیلومتر طول دارد، یعنی از مناطق برفی و سرد تا مناطق حاره که باعث شده این کشور تنوع کشاورزی بسیار بالایی داشته باشد که تابهحال فقط برنج این کشور نصیب ما شده است.
تایلند به صنایع ایران نیاز دارد، ایران مناطق خشک دارد و برای همین صنعت چینیسازی و سرامیک پیشرفته است و مازاد نیاز داخلی، تولید داریم. تایلند کشور بسیار خوبی برای محصولات اینچنینی ایران است؛ آنها توان تولید این محصولات را به دلیل آب و هوایی خاص خودشان ندارند. صنایع پتروشیمی در ایران بسیار پیشرفته است و آنها مصرفکننده این محصولات ما هستند.
اما وارد شدن ایران به اتحادیههای متعدد مثل «آسآن»، خیلی نمیتواند به نفع ایران باشد؛ ورود ایران به اتحادیه جنوب شرقی آسیا، آرزو است. آنها در منطقه خود استراتژی ژئوپلیتیکی را دنبال میکنند که خیلی با ایران و منافع ایران ارتباط نزدیکی ندارد. اما ما باید بتوانیم از فرصتهای جهانی، منطقهای و آسیایی به نفع خود استفاده کنیم.
از طرف دیگر، ما در منطقه خود عضو اکو هستیم، همکاری با کشورهای اکو در قبل از انقلاب شروعشده است ولی این همکاری هرگز موفق نبود. برای اینکه همکاری گروه اکو بر مبنای مسائل سیاسی شروع شد. این کشورها آمادگی ندارند که خود را به قیود سیاسی متعهد کنند. در قالب اتحادیهها باید اصولی رعایت شود که شاید ما چندان آمادگی انجام آن را نداریم؛ کشورها به استقلال و آزادی و قوانین داخلی خود تعهد بیشتری دارند و این قوانین گاه در مقابل قوانین این اتحادیههاست.
در اتحادیه مهم این است که ریسک اتحادیه اقتصادی یا سیاسی را بپذیریم. مثلاً مرزها را برداریم، آزادی عبور و مرور باشد؛ تعرفه و گمرک تغییر کند و خیلی از موارد دیگر اتفاق بیفتد. اما ایران در شرایط آمادگی پذیرش چنین ریسکی را ندارد.
اما آنچه در شرایط حاضر برای ایران اهمیت دارد این است از فرصتهای جهانی و آسیایی برای اهداف اقتصادی و سیاسی خود استفاده کند. از طرف دیگر، ما در قالب یک اتحادیه منطقهای مثلاً اتحاد بین کشورهای ایران، ترکیه، سوریه، آذربایجان و عراق میتوانیم برخی از قوانین مثل تعرفه، گمرک، ویزا و عبور و مرور آزاد را تسهیل کنیم تا ارتباط راحتتر باشد. البته این هم مستلزم این است که رقابت خانمانسوز در منطقه فروکش کند. این چند کشور همه پتانسیل صنعتی، سوقالجیشی، اقلیمی و انرژی خوبی دارند. این اتحادیه را باید در مناطق خود جستجو کنیم.
رئیسجمهور قبل از شروع سفر به سه کشور آسیایی جمله طلایی داشت که قرن بیستویک قرن آسیاست اما من معتقدم که آسیا همیشه اهمیت داشته است. سالها سرکوب در دوران استعمار بر آسیا تحمیلشده بود و سالهاست که آسیا از آن خواب بیدار شده است. آسیا فرهنگ بسیار غنی دارد، فرصتهای اقتصادی خوبی دارند، مسیر دریایی و خشکی در این قاره امکان تجارت را تسهیل میکند. بهعنوانمثال تایلند و ویتنام ارزشهای فرهنگی ارزشمند دارند؛ نیروی انسانی، نیروی کار و منابع طبیعی قابلتوجهی دارند. من معتقد هستم که الان دوره برندهای اروپایی گذشته است؛ الان دوران رقابت همه کشورها، کشورهای غربی و شرقی است. البته صنعت غرب در سطوح تخصصیتر است ولی در شرق آسیا هم رشد و رقابت اقتصادی بسیار بالاست. ایران در دوران تحریمها رابطه خوبی با کشورهای شرق را تجربه کرده است، طوری که در این دوران انحصار عرضه کالا توسط غرب شکسته شد و این انحصار برای همیشه از بین رفت. ایران ببرهای آسیا را شناخته و با رابطه اقتصادی با این کشورها نیاز خود را برآورد کرده است. ما در این دوره باید سعی کنیم که آنها هم بازار ایران را بشناسند و نیاز خود را بازار ایران تأمین کنند. از طرف دیگر راههای دریایی ایران و کشورهای آسیایی میتواند هزینه این مراودات را به حداقل برساند.
سفر رئیسجمهور به کشورهای ویتنام، مالزی و تایلند ضمن اینکه میتواند سفر خوبی به آسیا باشد اما هشداری هم به غرب است که اگر با ایران کنار نیایند، اگر تحریمهای ظالمانه علیه ایران را بهخوبی رفع نکنند غرب برای همیشه بازارهای ایران را از دست خواهد داد، بازارهای آسیا جای غرب را خواهد گرفت. ما هم بهجای پیوستن به باشگاههای اقتصادی، باید با برنامه و هدف مشخص، همکاری منطقهای را در اولویت خود قرار دهیم.