زنی روبهروی مجسمه آلفرد نوبل مخترع سوئدی ایستاده و دوربین خبرنگاری خود را به سمت او گرفتهاست، زیر این عکس نوشته شده: «با تعلق گرفتن جایزه نوبل به اقتصاد، اعتبار و اقتدار علمی به آن داده شدهاست.» نوبل اقتصاد برای اقتصاددانان اوج شهرت است، به همین خاطر است که تلاش میکنند نام نوبل را به نام خود ضمیمه کنند هرچند این جایزه به علم اقتصاد مانند علم فیزیک یا علم شیمی توسط آلفرد نوبل پایهگذاری نشده و اعطای آن از سال 1968 از سوی بانک مرکزی سوئد آغاز شد. البته این فقط اقتصاددانان نیستند که جایزه برایشان اهمیت دارد، بسیاری از افراد معمولی یا اهالی بازار هم به آن اهمیت میدهند دلیل اصلی هم این است که نوبل اقتصاد از آزادسازی بازار، حذف قوانین زائد و جهانی شدن دفاع میکند. در واقع نوعی سکوی راست در نوبل اقتصاد شکل گرفتهاست. کسانی که نوبل اقتصاد را قبول ندارند، ادعا میکنند که اقتصاد همان کسبوکار است و هیچ وجهه علوم اجتماعی در آن وجود ندارد. به همین خاطر است که لوریس لاینجیک تحلیلگر گاردین نوشتهاست: «جایزه نوبل اقتصاد به این معناست که دنیای انسانی بیشتر یک دنیای فیزیکی است». اما هیچ کدام از این حرفها باعث نشده اقتصاددانان کوتاه بیایند و رویای دستیابی به آن را در سر نپرورانند. آونر آفر در یادداشتی دیگر در گاردین مینویسد: «اقتصاد در زمینه خرید و فروش در بازار، در حقیقت پایه و اساس روابط انسانی است و از طریق همین بازار منافع اجتماعی انسانها را ارتقا میبخشد». آفر به عنوان تاریخنویس اقتصادی نظرات خود را در کتابی با عنوان «فاکتور نوبل: جایزه در اقتصاد، سوسیالدموکراسی و چرخش بازار» در دانشگاه پریسنتون به چاپ رساندهاست. او در بخشی دیگر به سخنان پائول ساموئلسون نخستین برنده امریکایی جایزه نوبل اقتصاد اشاره میکند که میگوید: «حقیقت هیچگاه آنطور که گفته میشود، فهمیده نمیَشود و مثل هیچکدام هم باور نمیشود». آفر با اشاره به اینکه نوبل ادبیات هم وجود دارد این پرسش را مطرح میکند که حقیقت اقتصاد بیشتر به فیزیک نزدیک است یا ادبیات؟ از نظر این دسته، این بازار است که رفاه، پیروزی و خوشبختی را به بشر هدیه میدهد. به این ترتیب، کشمکش در مورد نوبل اقتصاد همچنان وجود دارد.
اما در خود نوبل اقتصاد هم داستان پر از کشمکشی نهفتهاست. بر اساس گزارش گاردین، یکسوی این قصه، بانکهای مرکزی وجود دارند که تلاش میکنند املاک دستنخورده و قیمتها ثابت باقی بمانند و یکسوی دیگر کسانی هستند که برای امنیت اقتصادی تلاش میکنند. دولت سوسیالدموکرات سوئد برای دستیابی به خانه و ایجاد اشتغال بیشتر، دُمِ بانک مرکزی را قیچی کرد. البته در مقابل نیز به بانک مرکزی اجازه داد برخی از بودجهها را نگه دارد که این بودجه از سال 1968 به پروژههای نوبل اقتصاد تعلق میگیرد. کمیتهای از آکادمیهای سوئدی، جایزه را کنترل میکنند. این جایزه مدتها در اسارت اقتصاددانان راستگرا بود. اما رفتهرفته فضا تغییر کرد. به این ترتیب، نوبل اقتصاد همیشه در کشمکش راست ها و چپها بود. بر اساس گزارش گاردین، اقتصاددانانی که به عنوان برنده نوبل انتخاب میشود اکثراً برترین اقتصاددان دنیا هستند و نوعی نظم به جهان هستی میبخشند. نکته جالب توجه این است که تنها یک نفر در میان آنها (گونار میردال) سوسیالدموکراسی را بسط داد. این در حالی است که به باور تحلیلگر گاردین، سوسیالدموکراسی نه به عنوان یک تئوری اقتصادی بلکه به عنوان وسیلهای برای ایجاد منافع اجتماعی مطرح شدهاست. سیاستمداران سوسیالدموکرات معمولاً متوجه این قضیه نمیشوند.
با وجود همه کشمکشها و دعواهایی که بر سر نوبل اقتصاد وجود دارد افراد بسیاری تا کنون این جایزه را دریافت کردهاند. بررسیهای «صدا» از سایت رسمی نوبل نشان میدهد که تا کنون در فاصله سالهای 1969 تا 2016 دقیقاً 78نفر، 48جایزه در زمینه اقتصاد دریافت کردهاند. نام آنگوس دیتون، ژان تیرول، پائول کروگمن، جوزف استیگلیتز، آمارتیا سن و بسیاری از دیگر اقتصاددانان دنیا به خاطر همین برچسب جنجالی نوبل تا این اندازه آشناست. الینور اوستروم نیز تنها زنی است که برنده جایزه نوبل اقتصاد شدهاست. نوبل به همه این اقتصاددانان، اعتباری غیرقابل بحث بخشیدهاست.
نوبل اقتصاد 2016 و نظریه قرارداد
اولیور هارت و بینت هولمستروم برای «نظریه قرارداد» جایزه نوبل اقتصاد 2016 را دریافت کردند. بر اساس بیانیهای که در سایت نوبل منتشر شده، هارت و هولمستروم با نظریه قرارداد، اثری پایدار و بادوام روی بخشهای مختلف اقتصادی و همچنین روی دیگر علوم انسانی داشتهاند که مهمترین اثر آن حکمرانی شرکتی و همچنین قوانین اساسی بودهاست. واقعیت این است که اقتصادهای مدرن توسط قراردادهای بیشماری به یکدیگر مربوط میشوند. نظریه جدید هارت و هولمستروم برای فهم قراردادهای واقعی در زندگی ابزار بسیار ارزشمندی است. روابط قراردادی در جامعه در بخشهای مختلف حاکم است، از سهامداران گرفته تا مدیرعاملها و عرضهکنندگان؛ به همین خاطر است که هر نوع کشمکشی بر سر منافع در کمین است و قراردادها باید به درستی تنظیم شوند تا برای هر دو طرف سودبخش باشند. برندگان نوبل اقتصاد امسال نظریهای برای قراردادها معرفی کردهاند که در یک چهارچوب مشخص، تمامی ابعاد مسئله را بررسی و تحلیل میکند و در نهایت به نفع همه طرفهای قرارداد تمام میشود. هولمستروم نخستین بار در دهه 70میلادی قراردادهای بهینه برای طرف سهامدار را طراحی کرد. اولیور هارت نیز در اواسط دهه 80میلادی، شاخههایی را به نظریه قرارداد اضافه کرد و به این ترتیب شکل جدیدی به آن بخشید. او بخشی از سوالات موجود در مورد این نظریه را حل کرد. مثلا اینکه کدامیک از طرفین باید در چه شرایط تصمیمگیری کنند، یکی از مهم ترین پرسشهایی بود که هارت در نظریه قرارداد به آن پاسخ داد. آنها با این نظریه، کنترل فضای کسبوکار و مسائل مالکیتی را روشنتر کردهاند. این نظریه به لحاظ سیاسی و حقوقی نیز اثرات مثبتی به همراه داشتهاست. هارت و هولمستروم با همکاری یکدیگر در نظریه قرارداد موفق شدند زمینهای مناسب در این عرصه فراهم کنند. به این ترتیب، این دو نفر با نظریه قرارداد خود خدمتی به بشریت کردند که در ازای آن جایزه نوبل را دریافت کردند.
بیوگرافی اولیور هارت
اولیور سیمون دارسی هارت اقتصاددان متولد 1948 و اهل بریتانیاست که در امریکا زندگی و در دانشگاه هاروارد تدریس میکندو پدر او محققی بزرگ در حوزه پزشکی و مادرش روانپزشکی در بریتانیا بود. پدر و مادر او هر دو یهودی بودند و جزو افراد سرشناس در بریتانیا به شمار میآمدند. هارت نیز اکنون یک شهروند یهودی امریکایی است. او با استاد ادبیات دانشگاه هاروارد ازدواج کرده و اکنون دو پسر و دو نوه دارد. اولیور مدرک لیسانس خود در ریاضیات را از دانشگاه کمبریج دریافت کرد و سپس برای دورههای فوقلیسانس و دکتری در اقتصاد مشغول به تحصیل شد. او نه تنها در نظریه قرارداد بلکه در نظریه شرکتها و حقوق و اقتصاد نیز سررشته دارد.
بیوگرافی بینت هولمستروم
بینت هولمستروم اقتصاددان فنلاندی است که در آوریل 1949 متولد شد. خانواده او جزو اقلیتهای فنلاندی به شمار میآمدند که به زبان سوئدی صحبت میکنند. او هم مانند هارت، مدرک لیسانس خود را در زمینه ریاضی اما در فنلاند در دانشگاه هلسینکی کسب کرد. فوقلیسانس و دکتری خود را نیز از دانشگاه استنفورد به دست آورد. هولمستروم از سال 1994 تا کنون در آکادمی امآیتی مشغول به کار است. فعالیت این اقتصاددان فنلاندی بیشتر در زمینه نظریه قرارداد و نظریه انگیزه بودهاست. نکته جالب توجه در مورد این استاد دانشگاه و برنده جایزه نوبل این است که در شرکت نوکیا نیز به عنوان یکی از اعضای هیاتمدیره فعالیت کردهاست. اکنون نیز در یکی از دانشگاههای فنلاندی مشغول به کار است.