به جرأت میتوان گفت که قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار یکی از شاخصترین و بهترین دستاوردهای دهههای اخیر بخش خصوصی بوده و گامی بلند و توفیقی ماندگار در راستای ارتقاء و پیشرفت بخش خصوصی کشور محسوب میشود.
ماده 5 این قانون به صراحت تکالیف و وظایف متعددی را برای ساماندهی، ایجاد و تقویت تشکلها بر عهده اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران نهاده که در صورت درک عمیق و درست تک تک مفاهیم و واژههای به کار رفته در آن و البته شناخت نقاط قوت، موانع و فرصتهای بهبود بالفعل و بالقوه تشکلها و تبیین و تدوین برنامههای اثربخش، میتواند منتج به رشد و شکوفایی تشکلهای اقتصادی شود.
ایجاد و تقویت این باور که مسیر رشد و توسعه اقتصادی و صنعتی کشور و همچنین تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی با بهرهمندی از توان و تجربه تشکلها هموارتر و دستیافتنیتر خواهد بود؛ جایگاه تشکلها را به شکل درستتری تبیین کرده و سبب رشد و ارتقای آن خواهد شد.
در سالهای اخیر، گرایش واحدهای صنعتی و فعالان و دست اندرکاران حوزه اقتصاد، صنعت و بازرگانی به فعالیتهای تشکلی بیش از پیش به چشم میخورد که نشانه خوبی از شناخته شدن مسیر است.
در این بین توانمندی، ساماندهی و تقویت تشکلها یکی از تکالیف مهم اتاق ایران در قبال تشکلها است که باید سرلوحه برنامههای اتاق قرار گیرد و لازمه آن تقویت تشکلها و بالابردن سطح توانمندی آنها به وسیله آموزشهای لازم است.
بنابراین تدوین برنامه آموزشی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین محورها در جهت رشد و شکوفایی تشکلها و ایجاد بسترهای مناسب تقویت زیربنایی و ساختاری به شمار میرود که علاوه بر بالابردن سطح و بنیه علمی و تخصصی تشکل بهصورت مستقیم بر رشد و شکوفایی اعضا و ذینفعان تشکلها نیز تأثیرگذار است.
بارها مشاهده شده که عدم آگاهی از قوانین، مقررات، تکنیکهای نوین تجارت، قوانین بینالمللی، روشهای تولید و تجارت، فنون کاهش قیمت تمامشده، رقابتپذیر کردن محصولات، روشهای مذاکره موفق و مسائل حقوقی و دیگر موضوعات موجب اتلاف وقت و سرمایه و زیاندهی بنگاههای تولیدی شده است، بنابراین سطحبندی آموزش در قالب آموزش فنون و روشهای تشکل داری و اداره تشکلها و نوع ارتباط با اعضا، آموزش تخصصی و فنی اعضا و وابستگان تشکلها میتواند در کاهش هزینههای مالی و زمانی بسیار مؤثر باشد.
بیتردید توجه خاص و اهتمام اتاق ایران به موضوع آموزش به عنوان یکی از مهمترین سرفصلهای حمایت از تشکلها موجب تقویت زیربنایی و رشد و توسعه تشکلها خواهد شد که با اجرای درست و کارآمد این امر تشکلها درآمدزا شده و عاملی جهت ترغیب اعضا و علاقهمند کردن آنها به کار تشکلی خواهد شد.
شناسایی سرفصلها و موضوعات آموزشی مستلزم همکاری و همراهی تشکلهاست و باید به صورت یک برنامه دوجانبه و چندجانبه نیازهای آموزشی احصاء و برنامهریزی لازم در خصوص آنها صورت پذیرد، چراکه آموزش و حمایت از تشکلها نیز یکی از راهبردها و سیاستهای موردتوجه و تأکید ویژه مسئولان راهبردی تشکلها است.