اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران نهادی است که اگرچه حافظ منافع بخش خصوصی است اما به طور غیرمستقیم حافظ منافع ملی نیز هست. اتاق بازرگانی همیشه در طول تاریخ منتقد سیاستهای دولت بوده اما در عین حال در بحرانهای اقتصادی کمک حال دولت بوده است. برخی از مسئولان دولتی در نهادهای مختلف از گذشته تا حال در سطوح مدیران رده بالا و رده میانی ممکن است روی خوشی به استقلال این نهاد نداشته باشند؛ اما واقعیت این است که همین استقلال اتاق ایران بزرگترین سرمایه آن برای حفظ منافع ملی است.
البته این مسئله که برخی از استقلال اتاق بازرگانی دلخوشی ندارند، تنها در ایران نیست و در تمام دنیا هم وجود دارد. حتی در کشورهای توسعه یافته بخش خصوصی و نهاد اتاقهای بازرگانی مخالفتهایی به ویژه در میان سیاستمداران پوپولیست دارند. اما در این کشورها از آنجا که بخش خصوصی به اندازه کافی قدرتمند است تسلط بر آن نهاد دشوار است و اگر این تسلطی صورت گیرد و به درخواستهای این نهاد توجه نشود وضع اقتصاد برهم میخورد. اما در ایران و کشورهای در حال توسعه وضعیت متفاوت است. در ایران دولتهای خردمندی بودهاند که با وجود جوسازی به دنبال تقویت نهادهای مدنی و اتاق بازرگانی بودهاند تا با تقویت بخش خصوصی اقتصاد را توسعه بدهند.
البته بررسیهای تاریخی نشان میدهد از زمان تشکیل اتاق بازرگانی در ایران در سال 1262 تا امروز همواره مخالفتهایی با این نهاد که یکی از مهمترین نهادهای جامعه مدنی است و نقش پررنگی در توسعه اقتصادی دارد، در سطوح مختلف، از روشنفکران گرفته تا مسئولان دولتی وجود داشته است. بر همین اساس هجمههایی اخیر علیه اتاق ایران تازگی ندارد؛ هرچد دلایل خاصی برای آن وجود دارد.
واقعیت این است که همواره افرادی طرفدار سیاستهای دولتی در اقتصاد هستند و این سیاستها را به نفع خودشان بوده و استقلال نهاد اقتصادی که سیاستهای دولت را نقد کند و زیر ذرهبین ببرد را بر نمیتابند. برای همین هر از گاهی از یک مسئله کوچک استفاده میکردند تا تیشه به ریشه این نهاد بزنند و یا دست کم آن را تضعیف کنند. اما آنچه مهم است اینکه اتاق بازرگانی در جهت تقویت اقتصاد ملی و در دفاع از منافع ملی عمل میکند و باید کیان اتاق و استقلال آن حفظ شود.