اولین نشست تخصصی «اقتصاد و رسانه: از مبانی تا واقعیت» با همکاری مرکز پژوهشهای اتاق ایران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در اتاق ایران برگزار شد. رونمایی از کتاب «مدیریت نتیجه محور» اولین بخش از این نشست بود.
پراسان کومار، دبیرکل اتحادیه اعتبارات کشاورزی آسیا و اقیانوسیه اولین سخنران این رویداد بود که در نشست رونمایی از کتاب «مدیریت نتیجه محور» گفت: این کتاب، یکی از کتابهایی است که با توجه به پارادایمهای توسعه در کشورها مختلف، به مداخله توسعه نیاز داریم و تا این تأثیرات اندازهگیری شود و از ارتباط بین توسعه با جوان، تعاون، کشاورزی و جنسیت باید اندازهگیری شود. البته استفاده از ابزارهایی که این پایش را انجام دهد بسیار دشوار است و روش مبتنی بر نتایج یکی از همین روشهاست.
تولد رسانه در ایران سزارینی است نه طبیعی
در ادامه، علی ربیعی، رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات درباره جایگاه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات گفت: اقتصاد رسانه از چند جهت قابلبررسی است. البته رسانه دامنه طولانی دارد: از رادیو و تلویزیون تا روزنامههای کاغذی؛ از دیوار نوشتهها تا سنگنوشتهها ولی در اینجا رسانه به معنای معمول آن مورد توجه است.
او افزود: سهم اقتصاد رسانه در اقتصاد ملی، کم است و حسابداری رسانه تعریف دقیقی ندارد. در رسانه ابزار سنجشی برای اقتصاد نداریم و کار مهم در شرایط حاضر، تولید ابزار سنجش است که اندازه این اثرگذاری در اقتصاد را اندازهگیری کند.
ربیعی ادامه داد: تأثیر رسانه در اقتصاد بنگاهها، بسیار مهم است. رسانه ارتباط نزدیکی با تبلیغات و روابط عمومی دارد. در اینجا رسانه بهمثابه یک بنگاه مورد نظر است و شیوههای اداره اقتصاد رسانه هم باید مورد توجه قرار گیرد.
او تصریح کرد: از منظر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، بین اقتصاد رسانه و آزادیهای اجتماعی و استقرار کشور رابطه است و بین اقتصاد رسانه با آزادی و استقلال رسانه رابطه معناداری وجود دارد. در ایران اقتصاد رسانه معنادار نشده و به دلیلی فراز و نشیب تاریخی رسانهها نتوانسته نقش تداومیافتهای را در جهت آزادی و نیاز جامعه در جهت پویایی را تأمین کند.
ربیعی اظهار کرد: سیاست قضایی، امنیتی و حکومتی البته در مسیر توسعه رسانه مهم است ولی نباید سیاست اقتصاد رسانه را در این مسیر نادیده گرفت. اولین روزنامه ما دولتی بوده و رادیو هم دولتی است. رادیو آبادان برای مقابله با رادیو عربی بغداد تشکیلشده است. تلویزیون ملی ایران بلافاصله بعد از تولید اولین تلویزیون خصوصی ایجاد شد؛ یعنی تلویزیون از بخش خصوصی گرفته میشود و تلویزیون دولتی تشکیل میشود.
او افزود: رسانه در کشور ما بهطور طبیعی ایجاد نمیشود و شاید سزارینی است. یکی از دلایل عدم استقلال رسانهها از جهت اقتصادی، نوع شکلگیری رسانه در ایران است. رسانه ابزار پروپاگاندا و قدرت و کنترل جامعه میشود و بدینسان مفهوم اقتصاد رسانه جایگاه خود را از دست میدهد. نوع مالکیت رسانه مهم است. در همه جای دنیا رسانه دولتی بسیار محدود و رسانه خصوصی بسیار گستردهاند ولی در ایران اغلب روزنامهها، دولتی هستند. بخش عمومی هم مثل شهرداری رسانه دارند. شبه دولتیها هم رسانه دارند و بخش خصوصی هم رسانه دارند. اقتصاد رسانهاین گروهها به هم متناسب نیست.
ربیعی در ادامه تصریح کرد: مطالعه برای اقتصادی کردن رسانههای بخش خصوصی جدی است و نقش رسانه در اقتصاد ملی هم مهم است. باید مشخص شود، اقتصاد رادیو و تلویزیون بهمثابه یک بنگاهها در این نهادها چه معنایی دارد؟ در تلویزیون مخاطب هیچ پایگاهی در تغییر سیاستها ندارد. در این شرایطی گفتن از اقتصاد تلویزیون چه معنایی دارد؟
او تأکید کرد: ما به رسانههای مستقل و صنف رسانهای قوی نیاز داریم؛ روزنامهای که متکی به کاغذ یارانهای و آگهی دولتی باشد، استقلال آن فایده ندارد. نیاز به اقتصادی کردن رسانهها داریم و نیاز به علم مدیریت رسانه و تخصصی کردن اقتصاد رسانه.
راستی آزمایی مبارزه با فساد با صدای بلند رسانهها ممکن است
در ادامه حجت میرزایی، رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران گفت: اقتصاد رسانه هم از موضع اقتصاد و رسانه و اقتصاد ملی در ایران با شرایط ویژهای مواجه است. در حوزه اقتصاد رسانه با رسانههای کمرمقی مواجهیم که قدرت اداره بنگاه خود را ندارند. تورم و افزایش مدام هزینه تولید، رسانه مکتوب و غیرمکتوب را گرفتار کرده است.
رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران افزود: هزینه کاغذ 25 برابر شده، هزینه اجاره و دستمزدها بار سنگینی روی دوش رسانه شده و کرونا هم به رسانههای کاغذی آسیبزده. در حال حاضر لیست بیمه روزنامهها به یکچهارم بیشتر کم شده. اما در بخش دولتی وضعیت متفاوت است؛ در بخش دولتی رسانههای قدرتمندی داریم که تجهیزات فراوانی دارند ولی بخش خصوصی چنینی نیست و کمرمق هستند. اگر تحریم و تهدید داخلی و حذف آگاهیها و کاغذ یارانهای هم نباشد شرایط اقتصادی بهاندازهای سخت بوده که امکان ادامه حیات را دشوار کرده است.
میرزایی ادامه داد: ارتباط اقتصاد و رسانه از منظر بهبود حکمرانی نیز بسیار مهم است. ما کشوری هستیم که درگیر فساد است. مبارزه با فساد جز با آزادی فراگیر رسانهها و بلند شدن صدای اجتماعی ممکن نیست. راستی آزمایی مبارزه با فساد با صدای بلند رسانهها ممکن است.
او افزود: ممکن است در کشوری توسعه زیرساختها اتفاق افتد ولی این رشد بیصداست چون مردم نمیتوانند نسبت به مشکلات اعتراض کنند. آنچه میتواند به کمک مردم بیاید، آزادی رسانه است و تعاملی که رسانهها با رشد اقتصادی دارند. آنچه باعث شده ما نتوانستهایم روزنامهنگار شاخص اقتصادی معرفی کنیم، مردم و جوامع محلی را نمایندگی کنند، نبود رسانه مستقل است. بهعنوانمثال ما در عسلویه کارهای توسعهای بزرگی انجام دادهایم ولی زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه محلی تخریبشده. سؤال این است که این جامعه چه مناسبتی با این طرحهای توسعه دارند؟ بازنمایی این مشکلات جز با رسانه مستقل و روزنامهنگار تخصصی ممکن نیست وگرنه نمیتواند صدای مناسبی برای اجتماعات باشد.
در ادامه این نشست منیره امیرخانلو، معاون مرکز پژوهشهای اتاق ایران نیز گفت: مرکز پژوهشهای اتاق ایران گزارشهای سیاستی به سیاستگذار ارائه میکند تا سیاستگذار کمترین تأثیر منفی بر روی کسبوکار داشته باشد. مطالعات ما در حوزه تحقیقات و موضوعات کلان است و میخواهیم ذینفعان مختلفی را درگیر کارهای کاربردی کنیم.
او ادامه داد: ما در این مسیر با رویکرد مدیریت مبتنی بر نتیجه آشنا شدیم و کتاب «مدیریت نتیجه محور» میتواند رویکرد ما را تغییر دهد و درنتیجه این همکاری، کتاب توسعه ارغوان فرزین معتمد تدوین شد. این کتاب عملکرد مفهوم مبتنی بر نتیجه را تبیین کرده و مثالهای کارکردی و ملموسی را در حوزههای مخالف اقتصادی بیان کرده است.
به عقیده امیرخانلو، کتاب «مدیریت نتیجه محور»، کتابی کاربردی است و میتواند مورد توجه دانشجویان، و سیاستگذاران قرار گیرد.
درآمد 3.4 تریلیون دلاری صنعت رسانه در سال 2028
بعد از آن زهره طباطبایینسب، دانشیار دانشگاه آزاد واحد یزد، درباره بنیانهای اقتصاد رسانه و سمیه لبافی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران درباره اقتصاد پلتفرمها سخنرانی کردند.
طباطبایی نسب درباره بنیانهای اقتصاد رسانه گفت: رسانهها در این دوره توسعهیافته و متنوع هستند و این تنوع باعث ایجاد مسائلی شده است. یکی از این جنبهها اقتصاد رسانه است که شاخهای کاردی و بینرشتهای است.
او درباره تعریف علم اقتصاد و نسبت آن با رسانه گفت: وظیفه علم اقتصاد مطالعه منابع کمیاب برای رسیدن به حداکثر رفاه است و رسانه میخواهد پیام خود را برساند و با الهام از این دو تعریف باید گفت چطور گردانندگان صنعت رسانه نیاز اطلاعات مردم را در دسترس قرار میدهند. چطور بنگاه رسانهای از منابع کمیاب تولید محتوا میکنند تا نیاز و خواسته جامعه را برآورد کنند و نحوه اثرگذاری آن فرایندها چگونه ممکن است؟
او ادامه داد: باید اقتصاد رسانه را با رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی در کشورهای مختلف مورد مطالعه قرار دهیم. سهم اقتصاد رسانه از GDP کشورهای توسعهیافته، 3 تا 5 درصد است؛ این مسئله در کشورهای درحالتوسعه حدود 2 درصد است و در کشورهای کمتر توسعهیافته سهم اقتصاد رسانه از GDP یک درصد است.
طباطبایی نسب تصریح کرد: درآمد صنعت رسانه در سال 2028 در جهان به 3.4 تریلیون دلار میرسد و این نگاه نشان از اهمیت اقتصاد رسانه است؛ اما از چه کانالهایی این رشد ممکن است؟ اولین مسیر اشتغالزایی است؛ صنعت رسانه حامی سایر صنایع است. همچنین فناوری و نوآوری و رسانه دیجیتال محرکی در پیشبرد اقتصاد و بالا بردن بهرهوری دارد. توسعه فنی و آموزشی هم میتواند این مسیر را هموار کند و نیروی کار ماهر آموزش دهد و این یعنی بهرهوری بالاتر. رسانه میتواند توسعه محلی و منطقهای را باعث شود.
او در ادامه به اقتصاد توجه اشاره کرد: توجه گلوگاه فکر انسانی است هر قدر محتوایی توجه بیشتر جلب کند، باعث شناخت بهتری از یک برند و موضوع خواهد شد. یعنی آن موضوع از منظر مخاطب و بنگاههای رسانهای مهم است. در دنیای دیجیتال امروز بازارهای چندگانه در اقتصاد رسانه و شناخت این بازارها مهم است. پلتفرمهایی که چند گروه از کاربران را به هم وصل میکنند و در پویایی اقتصادی نقش دارد، اهمیت دارد.
اقتصاد پلتفرمها چگونه توسعه یافت؟
در ادامه سمیه لبافی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران درباره اقتصاد پلتفرمها و رقابت آنها با کسبوکارهای سنتی گفت.
او گفت: اگر صنعت رسانه خوب کار نکند، اقتصاد هم نمیتواند درست کار کند. باید با نگاه گسترده اقتصاد رسانه را دنبال کرد. اقتصاد پلتفرم پلتفرمهای رسانهای و غیر رسانهای هم مهم است. اینترنت پیشران اقتصاد پلتفرمی است. پلتفرمها الآن در هر حوزههای فعال است و با بازار سنتی رقابت میکنند. بعضی از این پلتفرمها اکوسیستم میسازند که حالا اینها در رقابت با بازار سنتی رشد کردهاند.
او در ادامه به تفاوت پلتفرمها با اقتصاد سنتی اشاره کرد: اثر شبکه و اضافه شدن کاربر در پلتفرم مهم است اما این مسئله در کسبوکار سنتی خیلی تفاوتی ایجاد نمیکند. حذف هزینه مبادله کلید اصلی رشد در پلتفرمهاست. پلتفرمها میتوانند روی منافع عمومی تأثیر مثبت و منفی بگذارند.
لبافی در ادامه به نحوه سیاستگذاری در حوزه اقتصاد سنتی و پلتفرمها اشاره کرد که باید در آن نفع عمومی مورد توجه و تأکید سیاستگذار قرار گیرد.