حاج علاءالدین میرمحمدصادقی، از شاخصترین فعالان اقتصادی ایران که در میدان سیاست و فرهنگ نیز شهرت دارد، روز گذشته در سن 93 سالگی درگذشت. این اتفاق بهانهای شد برای مرور کتاب «حاج آقا علاء؛ کارآفرین نیکوکار» که به نویسندگی محمد عدلی در 432 صفحه از سوی نشر روزگار و اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران منتشر شده است.
کتاب حاجآقا علاء، کارآفرین نیکوکار، در سه فصل اصلی تدوین شده است. فصل اول به مرور «زندگینامه علاءالدین میرمحمد صادقی از کودکی تا ۸۷ سالگی میپردازد. برای این منظور، نویسنده، پس از بررسی فرازوفرودهای زندگی، گفتوگوهای مفصلی با او انجام داده و اظهارات همراهان او در سالهای گذشته را مورد مطالعه و تحقیق قرار داده است.
فصل دوم، کارنامهٔ علاءالدین میرمحمدصادقی را در گفتوگو با افراد مطلع و نزدیک به او مورد بررسی قرار داده است. در این فصل در سه بخش «کارآفرینی»، «نیکوکاری» و «مسئولیت اجتماعی» به عنوان سه وجه اصلی از زندگی مرحوم میرمحمدصادقی، افرادی مطلع به ارائه دیدگاهها و نظرات خود درباره او پرداختهاند.
فصل سوم این کتاب نیز روایتنامه مستندی است از 110 شخصیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مورد علاءالدین میرمحمدصادقی.
در پایان کتاب نیز برخی تصاویر مربوط به مرحوم حاج علاء میرمحمدصادقی، از مجموعه شخصی و آرشیوهای موجود در اتاقهای ایران گردآوری شده است.
نویسنده در بخشی از این کتاب به توصیف یک روز کاری حاج علا در 83 سالگی او پرداخته و نوشته است: «پشت میز سادهاش در دفتر کار نشسته و بیشترین زمان خود را صرف بازدیدهای روزانه میکند. نه نماینده مجلس است نه دفتر شخصیاش در خیابان عباسآباد تابلویی برای فعالیتهای خیریه دارد؛ اما از صبح که وارد دفتر میشود مراجعهکنندگانی از طیفهای مختلف آنجا حاضر شدهاند تا حاجآقا علاء را ببینند. از اینکه محل رجوع افراد برای بیان مشکلات و استمداد آنها شده است، رضایت دارد: «این لطف خداست که باعث شده بنده را برای بیان دردهایشان انتخاب کنند.»
محمد عدلی، در جایی دیگر درباره حاج علاء نوشته است: «علاءالدین میرمحمد صادقی، در زمره کارآفرینانی قرار میگیرد که فعالیتهای خیرخواهانه را به توسعه کسبوکارش ترجیح داده است. او در صف بازاریانی قرار دارد که پیش از انقلاب به مبارزات انقلابی پرداختند و نقش چشمگیری در اداره امور انقلابی ایفا کردند. او همراهی با شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید رجایی و مرحوم هاشمی رفسنجانی را از سالها پیش از انقلاب اسلامی آغاز کرد و تا پس از آن نیز ادامه داد. در دهه 1340 به توصیه شهید بهشتی وارد میدان فرهنگ شد و مدرسهسازی پیشه کرد تا با نقشآفرینی در راهاندازی مدارس رفاه، علوی و نیکان، در تربیت نسلهای آینده اثرگذار باشد. او راه اصلاح جامعه را در فرهنگ و آموزش یافته، اما هیچگاه از سایر فعالیتهای نیکوکارانه چشمپوشی نکرده است. در راهاندازی ستاد دیه برای آزادی زندانیان جرائم غیرعمد نقش داشته و صندوقهای قرضالحسنه زیادی را پایهگذاری کرده که صندوق اندوخته جاوید به عنوان اولین و مشهورترین صندوق قرضالحسنه بازار تهران از آن جمله است. او پیش از انقلاب قصد داشت با موافقت امام خمینی (ره) بانک اسلامی را پایهگذاری کند، که این ایده به راهاندازی سازمان اقتصاد اسلامی انجامید.»
عدلی، در ادامه آورده است: «در دهه نخست انقلاب که تفکرات ضد سرمایهداری و نگاههای چپگرایانه در اقتصاد رونق داشت، عملیات ملی شدن صنایع کشور با مصادره بسیاری از کارخانهها همراه شد؛ اما علاءالدین میرمحمدصادقی به عنوان نماینده اتاق بازرگانی در کمیته بررسی وضعیت کارخانهها برای مصادره، پای هیچکدام از مصوبات را امضا نکرد و به مخالفت با این قضیه پرداخت. در دهه 60، در روزهایی که اتاق بازرگانی به عنوان خانه بخش خصوصی ایران زیر فشار نگاههای افراد و وزارت بازرگانی قرار داشت، با کمک همراهانش در اتاق توانست از جایگاه بخش خصوصی محافظت کند و با روی کار آمدن دولت سازندگی و مذاکره مستقیم با مرحوم هاشمی رفسنجانی، توانست به پایگاه فعالان اقتصادی اعتبار ببخشد.»
نزدیکان حاج آقا علاء، در میدان کسبوکار، او را به تلاش و درستکاری میشناسند، همراهان انقلابیاش از تعهد و مسئولیتپذیری او نسبت به جامعه سخن میگویند و فعالان بخش خصوصی نیز تلاش او برای تحقق اقتصاد غیردولتی را ارج مینهند.