صبح پنجشنبه در میانه خیابان باهنر، خانه مردی که به «کارآفرین نیکوکار» شهرت یافته، به محل قرار اهالی اقتصاد و سیاست تبدیل شده است.
رفت و آمد در کوچههای محله گل سنگ مثل روزهای گذشته روان نیست چه اینکه خانه حاج علاءالدین میرمحمدصادقی این بار در روزی غیر از ایام دهه دوم ماه محرم، شلوغ شده است.
حسینیهای که یک طبقه از خانه او را شامل میشود، این بار مراسم عزای مردی را میزبانی میکند که خود سالها برای خوشامدگویی و میزبانی مقابل در ورودی حسینیه دست به سینه میایستاد و مهمانان مراسمهای مذهبی این خانه را تکریم میکرد.
مداح این بار زیارت عاشورا را پای تابوت حاج آقا علا میخواند؛ برای مردی میخواند که بعد از دههها و سالها دویدن در مسیر خیرخواهی و کارآفرینی، حالا به دست تقدیر آرام گرفته است.
جمعیت زیادی برای رهسپار کردن حاج علاءالدین خود را رسانده بودند. حسینیه و حیاط برای اقامه نماز میت پر شده بود از افرادی که نمیشود چندان دسته بندی مشخصی برای طیفهایشان قائل شد. صلحطلبی و میانجیگری شاید اصلیترین ویژگی مردی بود که در مراسم تشییع پیکرش از اعضای موتلفه اسلامی تا بزرگان جبهه اصلاحات، حضور داشتند. کسانی که خانه او را امن میدانستند و معلوم بود اولین بار نیست به این حسینیه و خانه میآیند.
حاج آقا علاء مرد میدان تولید و تجارت بود اما جایگاه ویژهای میان اهالی سیاست داشت.
فعالیتهای او در جریان به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی و همراهی با مردان انقلابی از او چهرهای خاص میان اهالی سیاست و اقتصاد ساخته بود.
او با حکم امام خمینی به واسطه شهید بهشتی و همراهی ۷ نفر از اهالی بازار و تجارت پایهگذار اتاق بازرگانی بعد از انقلاب بود. او با روحیه صلحطلبی و نگاهی که فراتر از رقابتهای گروهی و جناحی، تنها به پیشرفت ایران میاندیشید، توانست نهاد بخش خصوصی را از گردنههای سخت دهه ابتدایی انقلاب عبور دهد و پس از آن با ایجاد اعتماد میان ارکان حکومت، اصل احترام به مالکیت افراد و صاحبان تولید و تجارت را بازیابی کند.
علاءالدین میرمحمدصادقی در طول همه سالهایی که فعالیت اقتصادی و سیاسی را دنبال میکرد، امور خیریه را در صدر برنامههای روزانهاش قرار میداد. او هیچگاه از خیرخواهی دست نکشید. از همان دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ که در بازار تهران صندوق قرضالحسنه تاسیس میکرد تا پس از آن که ستاد دیه و انبوه سازمانها و بنیادهای خیریه رو پایه گذاشت، همیشه در مسیر رواداری و مردمداری پیش رفت. دفتر کارش در خیابان بهشتی به دفتر ملاقات مردمی تبدیل شده بود و سالها به جای پرداختن به کسب و کار شخصی، زمانش را برای شنیدن آلام مراجعان و پیگیری اموراتشان صرف میکرد.
زندهنام حاج آقا علاءالدین میرمحمد صادقی امروز پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ روی شانههای همراهان و نزدیکان، در حالی که بارها به نیکی و خیرخواهیاش شهادت دادند، از خانه و حسینهاش به سوی خانه ابدی روانه شد اما چه کسی است که نداند: «مرده آن است که نامش به نکویی نبرند»