مرکز پژوهشهای اتاق ایران در سلسله مطالعاتی که درباره آینده روابط ایران و آمریکا تعریف کرده است، به چندین سناریو رسیده که یکی از این سناریوها، توافق بین دو کشور است. بنابراین با توجه به اهمیت این مطلب که این توافق احتمالی برای بخش خصوصی چه معنایی خواهد داشت و اتاق ایران برای مواجهه با آن چگونه میتواند خود را آماده کند، نشستی با حضور محمدمهدی بهکیش اقتصاددان، محمد احمدی سیاستمدار و مهدی فاخری دیپلمات و استاد روابط بینالملل برگزار شد تا موضوع به صورت علمی و کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد.
بنابر آنچه در این نشست توسط سخنرانان مورد تأکید قرار گرفت، آنچه به عنوان محور کلیدی در اصلاح امور اقتصادی کشور باید دیده شود، توسعه تجارت است. در ادامه کارسازترین نوع تجارت که در قدم اول باید رونق پیدا کند، ترانزیت است.
به باور تحلیلگرانی که در این نشست حضور داشتند، لغو تحریمها از منظر اقتصادی، به نفع مردم است و آنچه باید مورد توجه باشد، خروج ایران از انزوا و درونگرایی است. در این بین انعقاد توافقنامههای تجارت ترجیحی، آزاد و عضویت در پیمانهای منطقهای و فرامنطقهای نیز توصیه شد.
در ابتدای این نشست محمدمهدی بهکیش اقتصاددان، دبیرکل سابق اتاق ایران، دبیرکل سابق کمیته ایرانی ICC تأکید کرد: مرکز پژوهشهای اتاق ایران، مرکز فکر و اندیشه است و در این مرکز باید محصولی را تولید کرد که برای بخش خصوصی پرفایده باشد. این اتاق فکر باید به هیات رئیسه و هیات نمایندگان اتاق ایران، خوراک بدهد.
او در عین حال معتقد است از منظر تئوری مکانیزم اقتصاد آزاد بهترین مکانیزم مدیریت اقتصاد است. به رقابت باور دارد و قیمتگذاری دستوری را بدترین روش میداند.
بهکیش به شرایط حال امروز اقتصاد ایران و لزوم تغییر آن اشاره کرد و افزود: حال که مذاکرات ایران و آمریکا شروع شده و امیدی به وجود آمده است، وظیفه اقتصاددانان این است که بگویند چگونه بعد از توافق، عمل کرده و اصلاح را از کجا شروع کنیم تا دچار شرایط بعد از برجام که آماده نبودیم، نشویم. در دوران برجام بالغ بر ۲۰۰ هیات بزرگ و عالیرتبه به ایران سفر کردند و به اتاق ایران آمدند؛ اما برای بهرهبرداری از این شرایط آمادگی نداشتیم.
این اقتصاددان در تحلیل شرایط امروز گفت: اقتصاد با تورم، کسری بودجه، وضعیت بانکی آسیبدیده و تحریم مواجه است. برای اصلاح شرایط هم امکان حذف یکباره قیمتگذاری دستوری را نداریم. امکان حل کسری بودجه را نداریم و به این نتیجه رسیدیم که بهترین راه، رفتن به سمت درآمدزایی و در این ارتباط راهی جز تمرکز روی تجارت نداریم.
بهکیش تأکید کرد: باز کردن تجارت کمهزینهترین مسیر اصلاح اقتصاد است که در صورت توافق میسر میشود. با دید اقتصادی، توافق به نفع جامعه است و برای رسیدن به اقتصاد قویتر، بهترین راهکار و کمهزینهترین راه، رشد تجارت است. صنعت هم بدون تجارت امکان حرکت ندارد. هرچند در ایران چون این اصل پذیرفته شده نیست، صنعت رشد نکرد و صنعتگر هم تاجر شد.
این اقتصاددان باز شدن راه تجارت را مورد توجه قرار داد و پیشنهاد داد: مرکز پژوهشهای اتاق ایران روی باز شدن مسیر تجارت و راهحلهای موجود، کار کند. البته انبارهای از قوانین و مقررات متناقض و متضاد داریم. در این وضعیت فساد متولد میشود و قراردادها زیرپا میرود. پس باید درباره اصلاح شرایط مقرراتی هم فکری کرد.
او علاوه بر رشد تجارت و اصلاح وضعیت مقرراتی روی اصل رقابت تأکید کرد و ادامه داد: محیط سیاستگذاری اقتصاد ایران از رقابت خارج شده و بنابراین کارآیی لازم را ندارد. با وجود رقابت، محیط فاسد هم اصلاح میشود. این پیشنهادها به کمک کارشناسان جوان عملیاتی خواهد شد. برای این منظور باید محیط کسبوکار را از نزدیک بشناسیم، دغدغهها را لمس کنیم و مشکلات را درک کنیم.
توافق با آمریکا نباید تک موضوعی باشد
در بخش بعدی این نشست محمد احمدی، سیاستمدار، دیپلمات سابق و حقوقدان، درباره توافق بین ایران و آمریکا با نگاهی به تجربه برجام و اظهارنظر مقامات آمریکایی، گفت: به نظر میرسد در حال حاضر موضوع غنیسازی به صورت رسمی مطرح شده است و در نتیجه مذاکرات بسیار مؤثر خواهد بود. مقامات آمریکا روی توقف روند غنیسازی و بسته شدن مراکز هستهای ایران تأکید کردند. اگر مسئله و مواضع آمریکا همین باشد، ادامه مذاکرات مشکل میشود.
او تصریح کرد: اصل غنیسازی همواره برای ایران مهم بوده و هست و متناسب با این توضیحات باید ببینیم که دو طرف میتوانند به یک حد وسط برسند یا نه؟ درباره فردای توافق نیز باید دید این توافق چگونه خواهد بود؟ اگر توافق مانند برجام باشد، یک توافق تک موضوعی است و فقط روی برنامه هستهای متمرکز است و سایر موضوعات مانند حقوق بشر، تروریسم و … را دربر نمیگیرد و در نهایت تنها تحریمهایی امکان لغو یا تعلیق پیدا میکنند که در نتیجه برنامه هستهای تحریم شده باشند.
احمدی تأکید کرد: برجام یک موضوعی بود و به دنبال آن منطقه خاکستری وسیعی به وجود آمد، چون تحریمهای اولیه آمریکا علیه ایران باقی ماند و شرکتها و بانکهای بینالمللی دچار ابهام شدند، مشخص نبود که آیا همکاری با ایران آسیبزاست یا نه؟ برای مثال سپاه پاسداران به ادعای حامی تروریسم بودن، تحریم شد و شرکتهای متعددی هم زیر نظر سپاه بودند و احراز اینکه ذینفع نهایی شرکت مدنظر تحریم شده است یا نه، امکانپذیر نبود و بنابراین شرکتهای خارجی از همکاری با طرفهای ایرانی استقبال نکردند. در نتیجه باید ببینیم که این توافق، برجام ۲ خواهد بود یا نه؟
این دیپلمات ارشد خاطرنشان کرد: اگر قرار باشد دچار چالشهای برجام نشویم باید طیف دیگر تحریمها هم مدنظر قرار بگیرد و مورد مذاکره واقع شود. در غیر این صورت تکرار دوره برجام را شاهد خواهیم بود و برای بخش خصوصی هم نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت.
احمدی تحریمها را مانند سنگی توصیف کرد که وسط جادهای قرار گرفته است و تا زمانی که برداشته نشود، امکان برقراری ارتباط با آن طرف جاده را نداریم. هرچند برداشتن این سنگ امکان برقراری ارتباط را ممکن میکند ولی تمام راهحل نیست و باید خود را برای آن آماده کنیم.
به سمت آزادسازی تجاری برویم
مهدی فاخری، دیپلمات سابق، معاون سابق امور بینالملل اتاق ایران و استاد روابط بینالملل نیز با احتمال رسیدن به توافق بین ایران و آمریکا تصریح کرد: قرار نیست بلافاصله اتفاق خاصی رخ دهد. توانایی کشورها در تأمین امنیت و دست یافتن به توسعه دو مسیری است که در دنیا بر اساس آنها سنجیده میشوند. حال با توجه به اتفاقاتی که رخ داده است باید گفت که ایران آمادگی لازم را برای دوران بعد از توافق ندارد.
او ادامه داد: بخش خصوصی در حل بخشی از مسائل و شاخصهای توسعهیافتگی نقش مهمی دارد و مکمل اقدامات دولت است.
فاخری به دیپلماسی تجاری اشاره و در این ارتباط گفت: در ایران استخری از نهادهای دولتی وجود دارند که درگیر دیپلماسی تجاری هستند. در مقابل، سیاست تجاری سایر کشورها بر اساس دیدگاه تجارت آزاد فعال است. اقتصاد بازار در دنیا تقویت شده است و آزادسازی تجارت در صدر سیاستهای تجاری حمایت شده است. پس آزادسازی تجاری، کاهش تعرفهها، شفافیت در قانون و رقابتپذیری، افقهای جدیدی را در برابر تجارت دنیا گشوده است.
او عضویت در سازمان جهانی تجارت را مورد تأکید قرار داد و گفت: با فرض نهایی شدن توافق باید رژیم تجاری خود را بازتعریف کنیم. برای اینکه ایران در مسیر آزادسازی تجاری موفق باشد، باید رژیم تجاری خود را اصلاح و خود را برای عضویت در سازمان تجارت جهانی آماده کند. یکی از این راهها ایجاد گفتمان بین دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است.
فاخری عضویت در سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای را نیز پیشنهاد داد چراکه به اعتقاد او این عضویتها میتواند ایران را به نظام مالی فرامنطقهای متصل کند. البته بهروز کردن نظام بانکی کشور نیز به شدت موردنیاز است چون از این منظر دچار چالشهای جدی هستیم.
او لغو تحریمها را ضروری دانست و تصریح کرد: برای نقشآفرینی فعال در حوزه مذاکرات باید روی بهروزرسانی رژیم تجاری و انعقاد توافقنامههای تجاری تمرکز کنیم.
در ادامه عیسی منصوری، رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران سئوالی را مطرح کرد مبنی بر اینکه در صورت توافق و مورد توجه قرار گرفتن تجارت، چه الگویی از تجارت برای ایران توصیه میشود؟ در این محیط بینالمللی چه نوع تجارتی توفیق به همراه دارد؟
بهکیش در واکنش به سئوال منصوری گفت: باید الگویی متناسب با داشتهها و اتفاقاتی که در منطقه رخ میدهد، تعریف کنیم. آنچه در رشد تجارت اهمیت دارد، دسترسی به دریاست. در شمال ایران کشورهایی قرار دارند که دسترسی به آب ندارند و مدام برای دست پیدا کردن به یک مسیر دریایی تلاش میکنند. بنابراین ترانزیت بهترین الگو برای رشد تجارت ایران است. باید از ظرفیت چابهار و مکران بهره ببریم.
او ادامه داد: ظرفیت بندر شهید رجایی کلید محوری دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. آنچه برای رشد ترانزیت اهمیت دارد، اصلاح فرآیندهای نظارتی است. باید زمان ترخیص کالا را کاهش داده و امنیت تردد کالا را فراهم کنیم.
به اعتقاد این اقتصاددان هر وقت ترانزیت رشد کرد، صنعت هم شکوفا میشود.
این اقتصاددان در بخش دیگری از سخنان خود به موانع تعرفهای در تجارت ایران اشاره و تأکید کرد: در صورت توافق باید راهکار بدهیم که چگونه این تعرفهها را حذف کنیم تا به دنبال آن به فکر پیوستن به سازمان تجارت ترجیحی باشیم. بنابراین باید مسیر رفتوآمد کالا در کشور را مهیا کنیم، درآمدی به منابع کشور اضافه و به تدریج زمینه تجارت، مهیا شود.
فاخری نیز در پاسخ به این پرسش کلیدی از رفتن به سمت موافقتنامه تجارت ترجیحی سخن گفت و افزود: باید از اقتصاد ایزوله و درونگرا خارج شویم.
منصوری نیز در تأیید اهمیت ترانزیت گفت: با توجه به تجربه گذشته در سطح دنیا هر کشوری از منظر لجستیکی رشد کرده، با توسعه تجارت مواجه شده است. شاید در ایران هم برای بهبود شرایط اقتصادی ابتدا باید روی ترانزیت متمرکز شویم و سپس درباره حملونقل، مکران و چابهار صحبت کنیم. از طرف دیگر به نظر میرسد سیاستهای حملونقل آسیای شرقی به سمت غرب آسیا سوق پیدا کرده است و کریدورهایی را در این منطقه تعریف کردند. بنابراین باید به موقع ورود کنیم و از فضا بهترین بهره را ببریم.