اشتغال، هماکنون بهعنوان یکی از مهمترین معضلات، اقتصاد استان کرمانشاه را به مرحله بحرانی نزدیک کرده است. بیکاری حدود 22 درصد در سطح کل و بیکاری نسل جوان 15 تا 24 سال که بخش اصلی اشتغال را پر میکنند به بیش از 32 درصد، واقعیت نگرانکنندهای را پیش چشمهای برنامهریزان مدیران و فعالان اقتصادی و اجرایی تصویر کرده است. افزایش نرخ بیکاری اگرچه شامل بیشتر نقاط کشور بوده و بسیاری از استانها شاهد افزایش نرخ بیکاری بودهاند، اما در استان کرمانشاه به مرز نگرانکنندهای رسیده است. نرخ بیکاری 22% در سال 94 به استان کهکیلویه و بویراحمد اختصاص داشت که با افزایش این نرخ در استان کرمانشاه از 19 درصد در سال 94 و سپس رسیدن به دو نقطه 20.4 و 22 درصد، کرمانشاه بهجای استان کهکیلویه و بویراحمد نشست و مقام نخست کشوری در بیکاری را به نام خود ثبت کرد.
آنچه نگرانی بیشتر فعالان اقتصادی را سبب میشود، افزایش این نرخ است که بر اساس آمارهای مراکز رسمی در سراسر کشور در حال افزایش بوده و این امر برای استان ما هم قابلتصور است. رسیدن به مرز دورقمی نرخ بیکاری در استانهای دارای نرخ تکرقمی ازجمله زنجان، همدان، سمنان و مرکزی و دورقمی شدن این نرخ در استانهای تهران، خراسان جنوبی، بوشهر، آذربایجان غربی و کرمان این نگرانی را ایجاد میکند که ما هم شاهد افزایش این نرخ در استان کرمانشاه باشیم.
این نگرانی در حالی وجود دارد که بر اساس آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس وضعیت استان در زمینه جایگاه استان در میان استانهای کشور و نمره استان در عرصه اشتغال از سال 91 تا تابستان 95 روبه بهبودی بوده است. بر این اساس جایگاه استان کرمانشاه در سال 91 که 19 بود و در دو سال 92 و 93 به 31 رسید، در سال 94 به 23 و در سال 95 به 16 ارتقا یافت.
نمره استان هم از 6.27 در سال 91 که با افزایش در دو سال 92 و 93 و رسیدن به 6.70 افزایش نشان میداد در سالهای 94 و 95 شاهد کاهش بوده و بهبودیافته است.
اشتغال مثل همه شاخصهای اقتصادی دیگر تابع عوامل و مؤلفههایی اسـت که در صورت تحقق نیافتن آنها، اشتغال هم دچار مشکلاتی شده و شاهد افزایش نرخ بیکاری خواهیم بود. مؤلفههایی که بر اشتغال اثر میانمدت و بلندمدت دارند را میتوان در چند بخش دستهبندی کرد که میتوان به رکود اقتصادی، کاهش رونق تولید، مشکلات دریافت تسهیلات از بانکها، بالابودن بیمه اجباری نیروی کار، عرصه گسترده کالای قاچاق در بازار، واردات بیرویه و ضعف بازار سرمایه برای تأمین منابع تولید و... اشاره کرد.
آنچه در آمارهای مربوط به استان کرمانشاه قابلتوجه بوده است و در صدر مشکلات عرصه اشتغال خودنمایی میکند و در پژوهشهای مربوط به مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم نمود بارزی داشته است، مشکلاتی از قبیل دریافت تسهیلات از بانکها، نرخ بالای بیمه اجباری نیروی انسانی، ضعف بازار سرمایه در تأمین مالی تولید، نرخ بالای تأمین سرمایه از بازار غیررسمی و عرضه کالاهای خارجی قاچاق در بازار داخلی بوده است که به ترتیب حوزه اقتصادی استان کرمانشاه را تحت تأثیر قرار داده است.
شاید متمرکز شدن بر روی همین مشکلات بتواند حوزه اشتغال و بهتبع آن حوزه اقتصادی استان را تکانی جدی بدهد، بهگونهای که ما در سال 97 و 98 شاهد تکنرخی شدن دوباره نرخ بیکاری و اشتغال مولد و پایدار در استان باشیم.
در تحلیل این عوامل میتوان به نخستین عامل یعنی مشکلات حوزه تولید در دریافت تسهیلات از بانکها اشاره کرد که در سال 95 تنها 7 بانک کشاورزی، سپه، صادرات، تجارت، صنعت و معدن، انصار و رفاه کارگران به ارائه تسهیلات به حوزه تولید پرداختهاند. البته در میان این 7 بانک هم تنها دو بانک کشاورزی و صادرات نسبت به پرداخت تسهیلات بیش از 100 میلیارد تومان اقدام کردهاند و بقیه بانکها در مبالغ کمتر از 50 میلیارد تومان تسهیلات متوقفشدهاند. 9 بانک دیگر هم هیچ تسهیلاتی به حوزه تولید اختصاص ندادهاند که این امر هم دلیلی بر کاهش تولید و هم افزایش نرخ بیکاری بوده است. این در حالی است که وضعیت ورود سرمایه خارجی به استان کرمانشاه هم در طول حداقل سه سال گذشته رقم بسیار ناچیز نزدیک به صفر بوده است.
بالابودن نرخ بیمه اجباری نیروی کار
از سوی دیگر بالابودن نرخ بیمه اجباری نیروی کار هم عامل مهم دیگری در بالا بردن نرخ بیکاری بوده و هست. درحالیکه انتظار بخش بزرگی از جامعه به کار گماردن نیروهای بیشتری در کارگاهها و واحدهای تولیدی است، هزینه بیمه این نیروها که از سوی سازمانهای بیمهای تحمیل میشود، کارفرمایان را به روشهایی متوسل خواهد کرد که یا نیروی کار را بدون پرداخت بیمه به کار بگیرند و یا با نیروهای موجود به کار ادامه دهند. این امر در کنار توسعه نیافتن تولید، باعث بهکارگیری کمتر نیروهای آمادهبهکار شده و به نرخ بیکاری میافزاید.
واردات گسترده کالا از کشورهایی چون چین و ترکیه
از دیگر عوامل مهم این عرصه، واردات گسترده کالا از کشورهایی چون چین و ترکیه است که بازار ایران را درنوردیده است. این امر در کنار بیرونقی تولید در بهکارگیری نیروی کار مولد هم تأثیر فراوانی دارد. این امر باعث شد تا بخش تولید جامعه به سمت واردات همان محصول تولیدی با هزینه کمتر از تولید روی آورده و بهجای تولید به بخش خدمات وارد شود.
اگر به این بخش قاچاق گسترده کالا را هم اضافه کنیم پازل بیکاری بالا تکمیل میشود. مرزنشینی استان ما و سهولت قاچاق کالا از مرزهای عراق و اقلیم کردستان و ترکیه باعث شد تا در کنار ورود کالاهای قاچاق شده از دیگر کشورها و از دیگر استانها به کرمانشاه، شاهد حجم عظیمی از کالاهای خارجی بدون عوارض گمرکی و مالیات باشیم که بازار داخلی را هم تهدید میکند.
ناتوانی بازار سرمایه برای تأمین منابع مالی
جلوه دیگر مشکلات حوزه اشتغال هم ناتوانی بازار سرمایه برای تأمین منابع مالی حوزه تولید است. این امر در حالی است که بازار سرمایه ایران، بازار پررونقی است و در طول سالهای اخیر همواره شاهد رشد و رونق این بازار بودهایم.
در اینـکه چـرا بازار سـرمایه بااینهمه توان، توان تأمین منابع مالی تولید ندارد را شاید بتوان در سهولت و روانی واردات و قـاچـاق جـستجو کـرد که غیررسمی صـورت میگیرد و درآمدهای حاصل از بازار سرمایه بهجای تولید و اشتغال، در حوزههای دیگر سر درمیآورد. با همه این تفاصیل شاید لازم باشد برنامههایی برای رهایی از این کابوس که هرروز ممکن است به بحران واقعی و غیرقابلبازگشت تبدیل شود، در نظر گرفته شود و تدابیری اندیشیده شود. در اینجا به بخشهایی از برنامههایی که میتواند تا حدودی ما را از این مخمصه رهایی ببخشد اشاره میکنم.
آموزش
یکی از مهمترین موضوعاتی که بازار کار ایران و استان ما را تهدید میکند، وجود نیروهای تحصیلکرده غیرکاربردی است. این امر به این معناست که نیروهایی بازار کار ایران را تشکیل میدهند که باوجود داشتن دانش و تحصیلات، بینش و کارایی لازم برای حوزههای مختلف را ندارند. در اینجا اختلاف سطح آموزشی جامعه با نیاز بازار بهخوبی خود را نشان داده است. لازم است در این عرصه با توسعه آموزشهای کاربردی و عملی در مراکز دانشگاهی، نسبت به مناسبسازی تحصیلات دانشگاهی با نیازهای بازار کار و ارائه آموزشهای عملی اقدام لازم صورت گیرد.
ایجاد تشکلهای تخصصی و خصوصی
اقتصاد ما به دلیل چسبندگی زیاد به ساختار دولتی، در نهادسازی و ایجاد تشکلهای واقعی تخصصی خصوصی ناتوان بوده است. در این زمینه ایجاد تشکلهایی که بتوانند بدون وابستگیهای مالی و تشکیلاتی به دولت در مسیر رشد اقتصادی کشور تحرک ایجاد کنند، ضرورت تام دارد. این در حالی است که حتی بسیاری از تشکلهای بزرگ بخش خصوصی کشور به دلیل وابستگی مالی و تشکیلاتی به ساختار دولتی، توان ایجاد رونق در حوزه تولید را نداشته و ندارند. شاید بتوان با راهاندازی انجمنها و تشکلهای تخصصی کوچک و متوسط تا حدودی، هم مشکل رونق اقتصادی را حل و هم مشکل اشتغال را ساماندهی مناسبی بخشید.
ارزیابی دقیق بازار کار
شاید یکی از مهمترین مشکلات در همه عرصههای اقتصادی و اجتماعی کشـور ما نبـود شفافیت آماری در بسیاری از زمینههاست. بسیاری از کشورهای دنیا بر اساس بانکهای اطلاعاتی خود دست به برنامهریزی برای حوزههای مختلف میزنند. ما در کشـور و در اسـتان از این خلأ بزرگ رنج میبریم. به نظر میرسد که با برگزاری یک نمایشگاه بازار کار بتوان ضمن رسیدن به سطح و رقم واقعی بازار کار، برای ایجاد اشتغال هم برنامهریزی کرد. در این زمینه میتوان با تهیه بانک اطلاعاتی مناسب، بسترها را برای برنامهریزی دقیق از بیکاری و اشتغال و بازار کار فراهم کرد. در این زمینه میتوان هم به ارزیابی دقیق کارفرمایان و جویندگان کار پرداخت و هم مطالبات هر بخش را بهدرستی احصا و ارزیابی کرد.
اولویتبخشی به مشاغل
بر اساس آمارهای موجود، وضعیت اشتغال در استان کرمانشاه بهگونهای است که سهم مشاغلی چون کشاورزی و خدمات بیشتر از بخش صنعت بوده است. در این زمینه به نظر میرسد که لازم است با اتخاذ تدابیر لازم زمینه ایجاد مشاغل خدماتی مولد در زمینههایی چون گردشگری، خدمات آموزشی، خدمات مهندسی و ... که سرمایه زیادی هم نیاز ندارند و از سوی دیگر میتوانند با ارائه خلاقیتها و ایدههای نو، هم در جذب سرمایه و هم در جذب نیروی کار موفق شوند را فراهم کنیم. البته توسعه مشاغل در بخشهای کشاورزی در زمینههایی چون کشت گلخانهای و در حوزه صنعت در زمینه تولید و توسعه کارگاههای کوچک و متوسط هم میتوان در دستور کار قرار گیرد.
ایجاد فرهنگ کار در کنار کارآفرینی
یکی از مهمترین معضلات ما در همه عرصهها و بهویژه در عرصه اقتصادی نبود یا کمبود فرهنگی کار است، بهگونهای که نوعی کرختی و تنبلی در بازار کار ایران به چشم میآید. به نظر میرسد بهعنوان پیشنیاز فعالیت اقتصادی دیگری لازم است درزمینه فرهنگسازی برای ایجاد کار و کارآفرینی و ایجاد نگرش در زمینه ارزشمند بودن کار و تلاش اقدامات گستردهای صورت گیرد. قدر مسلم در این زمینه نهادهایی چون صداوسیما و روزنامهها و نشریات و فضای مجازی تا حد زیادی بتوانند سهم زیادی داشته باشند. در کنار این اقدامات برپایی کارگاهها و نشستهای تخصصی و غیرتخصصی برای نیروهای آمادهبهکار و ایجاد انگیزه و تحرک در آنان برای تلاش و کوشش و ایجاد نگرش ارزشمداری کار و تولید هم میتوان مؤثر و مفید باشد.