رادیو مجازی اتاق ایران - 18 اردیبهشت 1403

استادان ارتباطات و روزنامه‌نگاری پاسخ می‌دهند

رسانه‌های تخصصی چه نقشی در ارتقای جایگاه بخش خصوصی دارند؟

در آغاز پنجمین سال فعالیت پایگاه خبری اتاق ایران، استادان ارتباطات و روزنامه‌نگاری از اهمیت رسانه تخصصی و جایگاه آن در روند توسعه، دموکراسی‌خواهی و تقویت جایگاه اقتصاد بخش خصوصی گفتند. تحلیل مجید رضائیان، حسن نمکدوست‌تهرانی و شهیندخت خوارزمی را بخوانید.

لیلا ابراهیمیان

روزنامه‌نگار
27 اردیبهشت 1399
کد خبر : 33236
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

پایگاه خبری اتاق ایران در چهارمین سالگرد فعالیتش، با این پرسش که «ضرورت اینکه بخش خصوصی رسانه تخصصی داشته باشد چیست و چقدر این تریبون می‌تواند در مسیر پیش‌روی اقتصاد بخش خصوصی راهگشا باشد؟» دیدگاه‌های استادان علوم ارتباطات و روزنامه‌نگاری را جویا شده است. مجید رضائیان تاکید دارد که باید از همه بسترهای رسانه‌ای برای پیشبرد اهداف پارلمان بخش خصوصی بهره برد. حسن نمکدوست‌تهرانی در گفت‌وگوی تلفنی با پایگاه‌ خبری اتاق ایران می‌گوید: بخش خصوصی برای بالندگی بایستی مدافع فضای آزاد، مستقل و رقابتی رسانه‌ای در کشور باشد. بخش خصوصی بدون رسانه‌های آزاد نمی‌تواند بر موانع واقعی، جدی، ساختاری و حقوقی سیاست‌گذاری در ایران غلبه کند و شهیدندخت خوارزمی بر اهمیت رسانه‌ها در تغییر دیدگاه سیاست‌گذار تاکید می‌کند.

از همه بسترهای رسانه‌ای استفاده کنید

مجید رضائیان

استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم

 تردیدی نیست که پارلمان بخش خصوصی ایران باید رسانه تخصصی داشته باشد، ولی این رسانه، یک مثلث است و همه اضلاع مثلث باید باهم دیده شوند؛ تلویزیون اینترنتی، پایگاه خبری و در کنار آن حضور در فضای وب 2 یعنی اینستاگرام و تلگرام و شبکه‌های اجتماعی و نشریه تخصصی-تحلیلی؛ این‌ها سه اضلاع یک مثلث هستند که هویت رسانه‌ای اتاق ایران را می‌سازند. پایگاه خبری اتاق ایران مانند وب‌سایت‌های تخصصی، حضور در وب یک است که ماهیت متفاوتی از نشریه کاغذی دارد؛ اما حضور در وب 2 یعنی داشتن کانال تلگرامی و صفحه اینستاگرام متفاوت‌تر از بقیه است. این روندی است که تا الآن هم طی شده؛ البته حضور در وب کاملاً موفق و حرفه‌ای بوده که قابل توسعه هم است. در فضای تصویری و دیداری داشتن تلویزیون اینترنتی دوزبانه برای اتاق ایران ضروری است. فعالیت تلویزیونی اتاق ایران باید مثل پایگاه خبری اتاق ایران دوزبانه باشد. اما آنچه در عرصه رسانه‌ها اتفاق افتاده، این است که با آمدن وب 2، وب 1 به حاشیه رانده شد، در وب 2 افراد خود وارد روند تولید محتوا شدند. به قول «مانوئل کاستلز» خود کنشگرها پیام تولید کردند و تولید محتوا افزایش پیدا شد. جنبه منفی این اتفاق این بود که در ارتباط با وب 1 حداقل‌هایی از صحت‌وسقم وجود داشت ولی در این فضا این ارزیابی از بین رفت. تا جایی که کاستلز می‌گوید شبکه‌های اجتماعی با دو نقد جدی روبروی هستند: فقدان سندیت و فقدان مشروعیت؛ البته قبلاً این نقد را روزنامه‌نگاران ایران و جهان هم مطرح کرده بودند.

اما آنچه در وب 3 اتفاق می‌افتد این است که با غلبه تصویر، پیام به حاشیه رانده می‌شود و این اتفاق بدی است. اتفاقی که یک واقعیت است و خوب و بد آن شاید خیلی گفته الآن ما نباشد. من با سال‌ها تجربه روزنامه‌نگاری و حضور در فضای وب این اتفاق را برای نسل آینده مثبت نمی‌دانم. تا سال 2023 بر فضای رسانه‌ای IOT غلبه می‌کند. اتاق ایران هرچقدر به این عرصه دیرتر ورود کند، دیرتر به قافله می‌پیوند؛ باید در عرصه حضور رسانه‌ای به این نکته توجه کرد.

از طرف دیگر در نشریه‌های اتاق باید مخاطب خاص خود را دید؛ همه بازرگان‌ها اهل تحلیل نیستند؛ البته برخی دنبال مطالب عمیق‌تر هستند و هنوز هم مطبوعات به‌عنوان رسانه معتبر و مستند بین آن‌ها بیشتر جاافتاده است. باید اتاق ایران از همه بسترهای رسانه‌ای در تقویت جایگاه بخش خصوصی بهره گیرد. در مسئله قتل «جمال خاشقچی» این روزنامه «واشنگتن‌پست» بود که توانست به افکار عمومی جهان جهت دهد. نشریه‌ای تحلیلی که جایگاه نقد هم دارد. این باید هویت رسانه‌ای اتاق ایران باشد.

بخش خصوصی به رسالت خود در دفاع از آزادی رسانه‌ها عمل کند

حسن نمکدوست‌تهرانی

استاد دانشگاه و مدرس ارتباطات

 من این موضوع را در بافت بزرگ‌تری مطرح می‌کنم و بعداً به‌صورت مشخص درباره جایگاه رسانه تخصصی بخش خصوصی صحبت خواهم کرد؛ خیلی‌ها معتقد هستند که بنیان‌های دموکراسی و مردم‌سالاری با توجه محدود و صرف به موضوع آزادی‌ها و دموکراسی، وجود نخواهد داشت؛ در حقیقت بایستی در سطح اقتصادی با بخش خصوصی توانا و رقابتی، زمینه‌های اقتصادی دموکراسی را فراهم کنیم؛ این یک قاعده است و هیچ‌کس در صحت آن تردید ندارد. نکته‌ای که وجود دارد این است بخش خصوصی که در یک شرایط اقتصادی زمینه‌های دموکراسی را فراهم می‌کند حتماً و قطعاً باید به مفاهیم اجتماعی، دموکراسی و آزادی هم آگاه باشد و هم اعتقاد داشته باشد و هم در جهت آن عمل کند. مقصود این است درعین‌حال که من به‌عنوان یک روزنامه‌نگار، بخش خصوصی را به رسمیت می‌شناسم و می‌دانم که تحقق دموکراسی و آزادی‌های فردی و اجتماعی در یک کشور بدون بنیان‌های اقتصادی امکان‌پذیر نیست و بخش خصوصی در فراهم کردن این بنیان‌های نقش جدی دارد، از آن‌طرف هم معتقد هستم بخش خصوصی بایستی آگاه باشد، معتقد باشد، در جریان کنشگر باشد تا آزادی‌های عمومی،اجتماعی و فردی و به‌طور خاص آزادی مطبوعات و رسانه‌ها در جامعه شکل بگیرد؛ این یک فرایند دوطرفه است. باید روزنامه‌نگاران خواهان فعالیت آزادانه بخش خصوصی باشند اما بخش خصوصی هم باید خواهان فعالیت آزادانه رسانه‌ها باشد. به اعتقاد من بخش خصوصی در ایران چنین کاری را نمی‌کند یا حداقل ما نشانه چنین رفتاری را نمی‌بینم. در هیچ‌یک از موقعیت‌هایی که محدودیت بر سر آزادی بیان، آزادی مطبوعات و آزادی رسانه‌ها فراهم‌شده بخش خصوصی همت نکرده از رسانه‌های مستقل، از رسانه‌های آزاد و از فضای ارتباطی آزاد رسانه‌ای آشکارا حمایت و دفاع کند. تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد ما به سطوح بالاتر فعالیت حرفه‌ای ارتباطی-رسانه‌ای نمی‌رسیم. این بحث کلی است.

همان‌طور که باید بخش خصوصی را به‌عنوان موتور مردم‌سالاری و اقتصاد را به‌عنوان بنیان‌های توسعه مدنظر قرار دهیم، رسانه‌ها و ارتباطات هم این ویژگی را دارند. بخش خصوصی رسالت خود را برای فعالیت آزاد رسانه‌ها ایفا نمی‌کند.

موضوع دیگر اینکه یک‌نهاد بخش خصوصی می‌خواهد رسانه تخصصی داشته باشد، من به‌عنوان یک فرد ارتباطاتی و رسانه‌ای از این اقدام دفاع می‌کنم و این کار خوبی است؛ باید صدای واقعی بخش خصوصی در جامعه طنین‌انداز باشد؛ بخصوص در جامعه‌ای که بخش خصوصی تحت انواع فشارهای حقوقی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. مهم‌تر از آن شبه بخش خصوصی‌ها و آن چیزی که تحت عنوان «خصولتی» از آن‌ها یاد می‌شود، عرصه را به‌شدت بر بخش خصوصی واقعی تنگ کرده است؛ در چنین موقعیتی اینکه ما یک رسانه‌ای داشته باشیم که صدای بخش خصوصی واقعی باشد، خیلی برای جامعه اهمیت دارد و به نظر من به بخش خصوصی واقعی هم کمک می‌کند تا خود را تبیین کند، خود را از خصولتی‌ها متمایز کند و بتواند صدای خود را به گوش تمام سطوح جامعه از حکومت تا نهادهای مدنی، خود بخش خصوصی و مردم برساند.

 اما بخش خصوصی برای بالندگی بایستی مدافع فضای آزاد، مستقل و رقابتی بخصوص غیرحکومتی، غیردولتی رسانه‌ای در کشور باشد. در چهل سال گذشته هرگز بخش خصوصی از آزادی رسانه‌ها دفاع نکرده است. بخش خصوصی بدون رسانه‌های آزاد نمی‌تواند توسعه و رونق پیدا کند، نمی‌تواند بر موانع واقعی، جدی، ساختاری و حقوقی در ایران غلبه کند. بخش خصوصی باید از رسانه آزاد دفاع کند ولی متاسفانه در سر بزنگاه‌ها از این موضوع دفاع نمی‌کند. مگر روزنامه‌های ما بنگاه اقتصادی نیستند؟ مگر خبرگزاری ما بنگاه اقتصادی نبودند؟ مگر خیلی از فعالیت‌های ارتباطی-رسانه‌ای فعالیت اقتصادی نیستند؟ چرا وقتی پنج، ده یا بیست بنگاه اقتصادیِ رسانه‌ای تعطیل می‌شود و تعداد زیادی روزنامه‌نگار و متخصص بیکار می‌شوند بخش خصوصی هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد؟ مادامی‌که بخش خصوصی به این موضوع واکنش نشان ندهد، توسعه‌ای به وجود نمی‌آید.

بخش خصوصی و توسعه آن در هر جای دنیا با توسعه رسانه آزاد و توسعه آزادی بیان هم‌جهت بوده است. بخش خصوصی ما از این مسئله مهم و وظیفه تاریخی خود غفلت کرده است. بخش خصوصی، اقتصاد خصوصی رسانه‌‌ها را به‌هیچ‌وجه نه به رسمیت شناخته و نه مدافع آن بوده است. چطور در هر زمینه‌ای بخش خصوصی خواهان ایجاد رقابت است ولی در حوزه رسانه چنین چیزی نمی‌خواهد؟! چطور بخش خصوصی در هرجایی خواهان مقررات‌زدایی است ولی در حوزه مطبوعات که خشن‌ترین مقررات برقرار است هرگز چنین نمی‌خواهد؟ ما به‌عنوان روزنامه‌نگار معتقدیم بخش خصوصی باید مستقل و واقعی باشد تا دموکراسی شکل گیرد اما بخش خصوصی هم نبود آزادی، انحصار و رقابت را در رسانه به‌عنوان موتور توسعه به رسمیت بشناسد و به نبود آن واکنش نشان دهد.

رسالت رسانه تخصصی؛ تحول در نگاه سیاست‌گذار و فعال اقتصادی

شهیندخت خوارزمی

استاد دانشگاه و مترجم

تردیدی نباید داشت که بخش خصوصی به رسانه تخصصی نیاز دارد؛ رسانه در هدایت افکار عمومی و در شکل دادن به افکار سیاست‌گذاران و تصمیم‌سازان نقش اساسی دارد. بخش خصوصی در ایران مشکلات زیاد دارد و هنوز بعد از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب، درباره مشروعیت و جایگاه آن تردید وجود دارد؛ برای همین سیاست‌گذاری این حوزه با نوسانات زیادی مواجه است. بنابراین از طریق این رسانه تخصصی، بخش خصوصی می‌تواند افکار دو گروه را در جامعه شکل و جهت دهد: اول اینکه مردم درباره بخش خصوصی چگونه فکر کنند و دوم اینکه سیاست‌گذاران در چه بستری درباره بخش خصوصی تصمیم سازی کنند و از آن مهم‌تر فضای فکری بخش خصوصی را مدبرانه هدایت کنند. صنعت و اقتصاد جهان معاصر وارد فضای دیگری شده است. تحولات تکنولوژیث صنعت را با دنیای دیگری روبرو کرده ولی خیلی از بنگاه‌داران و فعالان اقتصادی با تحولات بنگاهداری و اداره کسب‌وکارها مدرن در دنیا آشنا نیستند. رسانه باید سطح دانش و آگاهی مدیران بخش خصوصی را به عنوان مشاوران سه قوه جهت دهد و با شرایط و تحول روز همدلی او همراهی و همگامی یجاد کند؛ در اثر همین آگاه‌سازی است که می‌توان آن‌ها را به نیروهای فعال و تأثیرگذار در حوزه تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری تبدیل کرد. رسانه بخش خصوصی می‌تواند تحول‌ساز باشد؛ این تحول هم در صنعت و صاحبان صنعت لازم است و هم در نگاه سیاست‌گذار و مردم به جایگاه بخش خصوصی.

 

در همین رابطه