رادیو مجازی اتاق ایران - 29 فروردین 1403

محمدقلی یوسفی در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران

نجات صنعت و اقتصاد راهی به غیر از تعامل با دنیا ندارد

یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید: بدون ورود تکنولوژی نمی‌شود برای صنعت ایران کاری کرد. اکثر صنایع نیاز به بازسازی، نوسازی و تجدید ساختار دارند چراکه تکنولوژی و ماشین‌آلات صنعت ایران قدیمی است. بدون تعامل سازنده با دنیا و توافق‌های جهانی، ایجاد تحول در صنعت ممکن نیست.

23 دی 1399
کد خبر : 36397
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید: بدون ورود تکنولوژی نمی‌شود برای صنعت ایران کاری کرد. اکثر صنایع نیاز به بازسازی، نوسازی و تجدید ساختار دارند چراکه تکنولوژی و ماشین‌آلات صنعت ایران قدیمی است. بدون تعامل سازنده با دنیا و توافق‌های جهانی، ایجاد تحول در صنعت ممکن نیست.

محمدقلی یوسفی، اقتصاددان - عکس: شفقنا

اقتصاد ایران وضعیت نامتعادل و روزهای سختی را می‌گذراند؛ تحریم و تبعات ناشی از شیوع ویروس کرونا این وضعیت را بدتر کرده است. در این شرایط اقتصاد ایران چه راهی در پیش دارد؟ محمدقلی یوسفی می‌گوید: این روزها گفته‌ها به‌گونه‌ای است که ویروس کرونا یا تحریم ما را به این نقطه رسانده است اما واقعیت این نیست.

یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به «پایگاه خبری اتاق ایران» می‌گوید: بحران‌های مرتبط به هم اقتصاد را آسیب‌پذیر کرده است. ما در دوره برجام فرصت‌های زیادی برای اقتصاد داشتیم ولی نتوانستیم از آن فرصت‌ها درست بهره بگیریم. تحریم، کاهش قیمت نفت و ویروس کرونا، نبود تکنولوژی به‌روز صنعتی و مشکلات واردات تکنولوژی صنعتی عرصه را بر اقتصاد تنگ کرده است.

یوسفی می‌گوید: امروز نمی‌توانیم تنها از بحران ناشی از کرونا حرف بزنیم، به دلیل اینکه بحران در اقتصاد ایران سال‌هاست که ریشه دوانده است. از ابتدا سیاست‌های نادرست اقتصادی سبب شده که اقتصاد ایران با مشکلات متعددی روبرو شود و در این میان بیشترین آسیب به تولید خورده است؛ لطمه خوردن به تولید یعنی لطمه خوردن به اشتغال، محدودیت در عرضه کالا، وابستگی به واردات، تورم و رکود و درنهایت بالا رفتن نرخ ارز و بار دیگر تشدید رکود تورمی.

او معتقد است: تضعیف تولید درواقع وابستگی اقتصاد به واردات، عمیق‌تر شدن مشکلات دولت برای تأمین نیاز داخلی، و تضعیف صادرات است؛ درنتیجه این مشکلات، درآمد ارزی دولت پایین می‌آید و همه این روندها بر قیمت ارز و درنهایت بر قیمت کالا اثرگذار خواهد بود. در چنین شرایطی دولت بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. با افزایش نقدینگی در جامعه و به‌تبع آن بالا رفتن نرخ تورم و کاهش قدرت خرید مردم مشکلات در اقتصاد ایران نهادینه می‌شود.

یوسفی ادامه می‌دهد: اقتصاد ایران در یکی از شدیدترین رکودهای تاریخ اقتصادی دنیا بعد از بحران بزرگ ۳۳-۱۹۲۹ و با احتمالی شدیدتر از آن قرار گرفته است. در همین دوره بازار سرمایه ایران همه را مات و متحیر کرد و درست در زمانی که همه بازارهای سهام دچار تنزل قابل‌توجه شده بودند، بازار سهام ایران بازدهی خیره‌کننده از نوع عایدی سرمایه تجربه کرد.

او تصریح می‌کند: آیا این به معنای رونق اقتصاد کشور بود؟ مسلماً خیر. هر رونقی نباید ما را خشنود کند بلکه ثبات همه‌جانبه اقتصاد کلان ضرورت دارد. ما باید از تکرار روندهای مشکل‌زا جلوگیری کنیم.

او به مشکل اصلی در بخش صنعت اشاره می‌کند و می‌گوید: ببدون ورود تکنولوژی نمی‌شود برای صنعت ایران کاری کرد. اکثر صنایع نیاز به بازسازی، نوسازی و تجدید ساختار دارند چراکه تکنولوژی و ماشین‌آلات صنعت ایران قدیمی است. سرمایه‌گذار در صنعت و تولید سرمایه‌گذاری نمی‌کند؛ سرمایه‌گذار بخش خصوصی به سمت سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت می‌رود؛ یعنی ورود به بورس، خرید اتومبیل و بازار مسکن. توان، سرمایه و انگیزه بخش خصوصی پایین آمده است و آن‌ها نمی‌خواهند سرمایه خود را به‌جایی ببرند که مدیریت آن در دست دولت است چراکه درنهایت سرنوشت این بنگاه‌ها زیان‌دهی خواهد بود.

او تاکید می‌کند: ببدون تعامل سازنده با دنیا و توافق‌های جهانی، ایجاد تحول در صنعت ممکن نیست. سرمایه‌گذار خارجی توان آوردن تکنولوژی روز، ارتقای تکنولوژی صنایع ایران، بازاریابی و صادرات را دارد. باید از این پتانسیل بهره بگیریم. به تأکید می‌گویم باید با دنیا تعامل کرد. اگر صنایع بزرگ در ایران با سرمایه و تکنولوژی سرمایه‌گذار خارجی کار کند، بعداً سایر صنایع کوچک هم توان رقابت پیدا می‌کنند وگرنه همین وضعیت مرتب تکرار می‌شود. تجربه 40 ساله گذشته نشان داده که با این روند اوضاع بهتر نشده و نمی‌شود.

به گفته یوسفی، همیشه دخالت‌های دولت و سیاست‌گذاری آنی از قیمت ارز تا قمیت‌گذاری کالا، از مقررات‌گذاری تا فروش مجوز راه را بر صنعت بسته است.

او تاکید می‌کند: انتظار صنعت این است که مسئولان با تعامل با دنیا مشکلات حوزه تولید را برطرف کنند. دولت باید در این فرصت اندک باقی‌مانده، به حال اقتصاد کشور چاره‌اندیشی کند و صد البته این چاره‌اندیشی در گره‌گشایی از بن‌بست‌های بانکی و تعامل با دنیاست.

در همین رابطه