رادیو مجازی اتاق ایران - 5 اردیبهشت 1403

درد بحران در نبض جامعه

حدود 60 درصد از زندانیان به صورت مستقیم و غیر مستقیم، 50 درصد طلاق‌ها و 46 درصد سرقت‌ها به دلیل اعتیاد است.در ۵ بیمارستان، ۱۵۰ کودک مبتلا به اعتیاد بوده‌اند. در اصفهان هر هفته سه نوزاد معتاد متولد می‌شود که این آمار به صورت سالانه ۱۵۰ نوزاد است.

ریحانه یاسینی

خبرنگار
23 آبان 1395
کد خبر : 5337
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

«جایی حوالی اتوبان آزادگان تهران، چند مرد قوی‌هیکل ایستاده‌اند. یکی دو نفر از آن‌ها کشیک می‌دهند و چیزی شبیه به قمه نیز در دست گرفته‌اند. کمی دورتر از آن‌ها در پشت‌ سرشان، رفت‌وآمد زیادی در جریان است. شب از نیمه گذشته اما زنان و مردان مختلفی با ظاهر ژنده‌پوش از آن‌جا عبور می‌کنند. حال ظاهری آن‌ها، نابسامان است و بسته‌های کوچکی در دست دارند. از هروئین گرفته تا شیشه، همه چیز به راحتی و با قیمت کم در این‌جا پیدا می‌‌شود. دختری که جثه و چهره آسیب‌دیده او از جوانی‌اش حکایت می‌‌کند، همان نزدیکی‌ها در گوشه‌ای روی کارتن‌ها دراز کشیده و مواد می‌کشد. روی بدنش رد زخم دیده می‌شود و هرشب، تن نحیفش میزبان کتک‌های مردهای موادفروش می‌شود. او از کارگری، خیاطی و حتی تن‌فروشی، هردرآمدی را که روزها به دست می‌آورد، شب‌ها برای خرید مواد خرج می‌کند.» این تصاویر، روایت از خاطرات دختری است که تا چشم‌هایش را به دنیا باز کرده، با درد نشئگی عجین بوده است. او حالا ۱۸ سال دارد و یک سال است که به کمک موسسه طلوع بی‌نشان‌ها به زندگی برگشته است. آنچه او از کارتن‌خوابی و اعتیاد زنان روایت می‌کند، حکایت حدود ۲ هزار زن معتاد در تهران است. زن‌هایی که خیلی‌ها، حتی با انتخاب خود به سمت مواد مخدر نرفته‌اند و از کودکی به خاطر اعتیاد مادر، معتاد متولد شده‌اند. روایت دختری که حالا با زیبایی تمام، موفق به ترک مواد مخدر شده و به زندگی عادی برگشته، مصداقی از وضعیتی است که وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی از آن با عنوان «زنانه شدن اعتیاد» یاد می‌کند و آن را یکی از آسیب‌های اجتماعی اصلی کشور می‌داند. هم‌چنین  بر اساس صحبت‌های وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گذشته رابطه معناداری بین مصرف مواد مخدر و طبقات اجتماعی وجود داشت،‌ اما حالا وضع عوض شده است. علی ربیعی می‌گوید:«سن مصرف مواد پایین آمده و زنانه شده است.در حال حاضر دیگر آن ماهیت معنادار بین مصرف مواد فقرا و ثروتمندان وجود ندارد. از طرف دیگر موضوع طلاق نیز حائز اهمیت است که دیگر علت آن فقر نیست بلکه ناشی از سبک زندگی و بهم ریختن قدرت در خانواده و نوع تغییرات ارزشی است.»

اعتیاد، اولین بحرانی است که وزارت کشور به عنوان بحران اصلی اجتماعی ایران، از آن یاد کرده است.  بهمن مشکینی، مشاور وزیر کشور و معاون امور سازمان‌های مردم نهاد مرکز امور اجتماعی وزارت کشور درباره جلسه‌ای سه ساعته با مقام معظم رهبری و ارائه  گزارش‌هایی از آسیب‌های اجتماعی به ایشان گفته است:«اعتیاد، حاشیه‌نشینی، نقاط بحرانی شهری، فساد اخلاقی و طلاق اولویت‌هایی بود که مأموریت داده شد تا بدان‌ها توجه کنند و برای اینکه هماهنگی‌های مختلف صورت گیرد، شورای اجتماعی کشور این کار را مدیریت و هماهنگی می‌کند.برای اعتیاد ستاد مبارزه با مواد مخدر، برای حاشیه‌نشینی ستاد سکونت‌‌گاه‌های کشور، برای فسادهای اجتماعی ستاد امر به معروف و نهی از منکر و برای بحث طلاق نیز شورای عالی انقلاب فرهنگی و ذیل آن شورای فرهنگ عمومی در استان‌ها امور را به جلو می‌برند.» آینده‌نگر به همین دلیل، به بررسی وضعیت‌ بحران‌های اجتماعی پرداخته است.

چرا باید نگران باشیم؟

روایت آمار و ارقام از میزان مصرف مواد مخدر در کشور

«بر اساس آمار رسمی که به صورت برآورد‌های مبتنی بر شاخص های سازمان ملل انجام داده‌ایم نزدیک به یک و نیم میلیون نفر معتاد به مواد مخدر در کشور وجود دارد و روند اعتیاد از مواد سنتی تبدیل به مواد صنعتی شده است. مواد صنعتی مواد پر خطری هستند و اگر این یک و نیم میلیون نفر را در بعد خانوار یعنی چهار نفر ضرب کنیم چیزی حدود پنج تا پنج و نیم میلیون نفر گرفتار آسیب اعتیاد هستند.حدود 60 درصد از زندانیان به صورت مستقیم و غیر مستقیم، 50 درصد طلاق‌ها و 46 درصد سرقت‌ها به دلیل اعتیاد است.» این آماری است که عبدالرحمان فضلی، وزیر کشور، در خردادماه امسال از وضعیت اعتیاد در کشور ارائه داده است.

اما پیمایش ملی اعتیاد نیز سال گذشته برای اولین‌بار در کشور انجام شده است. در این پیمایش، ۲۰۰ پژوهشگر جمعیت نمونه ۶۱ هزار نفری را مورد بررسی قرار داده‌اند و به نتایج مهمی رسیده‌اند. البته جزئیات این نتایج هنوز منتشر نشده است. روشن‌پژوه می‌گوید:« در حال حاضر حدود شش ماه از تحویل نتایج این پیمایش به ستاد مبارزه با مواد مخدر می‌گذرد و ریز نتایج آن در اختیار این نهاد است اما آنها به ما اعلام کرده‌اند که به عنوان مجری طرح اجازه انتشار نتایج را نداشته و باید نتایج این پیمایش به طور مستقیم از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام شود.»

بر اساس پیمایش ملی اعتیاد، جمعیت عمومی کشور ابتدا سیگار مصرف کرده و سپس مشروب و بعد از آن قلیان و در آخر به مصرف مواد مخدر و محرک‌ها گرایش پیدا می‌کنند. هم‌چنین فاصله سن شروع مصرف در دهه‌های اولیه سنی میان زن و مرد کمتر شده؛ به عبارتی در گذشته چنانچه اختلاف سن شروع مصرف مواد در میان دختران و پسران سه الی چهار سال بود، اما در حال حاضر زمان مصرف در زنان به زمان آغاز مصرف اولیه در مردان بسیار نزدیک شده است.

«آینده‌نگر» یک سال پیش از آنکه اعتیاد و زنانه شدن اعتیاد، به عنوان یکی از اصلی‌ترین آسیب‌های اجتماعی کشور اعلام شود، گزارشی را در این خصوص به همراه مصاحبه با فاطمه دانشور، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران و رئیس کمیسیون اجتماعی شورای شهر تهران منتشر کرد. دانشور در آن زمان گفته بود:«در سال ۸۶ حدود دو هزار کارتن خواب در کل تهران زندگی می‌کردند، این تعداد در سال ۹۲ به ۱۲ هزار و سال ۹۳ به ۱۵ هزار رسید. پیش‌بینی می‌شود تعدادشان در سال 94، به 24 هزار نفر برسد. فاطمه دانشور، عضو شورای شهر و عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، این آمار را از کارتن خوابی مطرح می‌کند و درباره علل آن می‌گوید:«افزایش یکباره قیمت دلار و به دنبال آن تعطیلی خیلی از واحدهای تولیدی، منجر به بیکاری کارگران ساده‌ای شد که با حداقل دستمزد وزارت کار در حاشیه‌های تهران با پول پیش دو تا سه میلیون تومان زندگی می‌کردند. مصاحبه‌های زیادی با کارتن‌ خواب‌ها داشتم و در تحقیقات میدانی خودم به این نتایج رسیده‌ام. آن‌ها ماهیانه زیر ۳۰۰ هزار تومان هم کرایه می‌دادند. وقتی به صورت دفعتی هزینه‌های زندگی افزایش پیدا کرد، پول پیش آن‌ها هم به ۷،۸ میلیون رسید. این افراد به صورت هم‌زمان هم بی‌کاری را تجربه کرده بودند و هم نتوانستند اجاره‌شان را پرداخت کنند. انباشتگی مشکلات‌شان به اینجا رسید که در آخر، صاحب‌خانه هم آن‌ها را جواب کرد و سر از خیابان درآوردند.اواخر سال ۹۲ وقتی به پارک می‌رفتم و وضعیت کارتن خواب‌ها را می‌دیدیم، متوجه شدم آن‌‌ها به صورت خانوادگی ماه‌ها در پارک زندگی می‌کنند. اولین بار که از کارتن‌خوابی خانوادگی گفتم همه تعجب می‌کردند و همان‌جا بود که بحث کارتن‌خوابی زنان هم رشد کرد.»

یافته‌های پیمایش ملی اعتیاد هم‌چنین نشان می‌دهد بیشترین میزان مصرف مواد مخدر، در استان‌های خوزستان، گلستان، کرمان و سیستان و بلوچستان اتفاق می‌افتد.استان تهران دارای شیوع متوسط و استان‌های اردبیل و یزد نیز در گروه کم شیوع‌ها قرار دارند.  اگر شیوع مصرف به سه دسته کم، متوسط و پر مصرف دسته بندی شود، اغلب استان‌های کشور در دامنه کم و متوسط شیوع قرار می‌گیرند به طوریکه عمده استان‌های کشور دارای شیوع شبیه به هم بوده و 11 استان کشور کم شیوع هستند.

اما مسئله‌ای که به ظن مسئولان نگران‌کننده‌ترین یافته این گزارش‌ است، به شیوع چندمصرفی در کشور اشاره می‌کند. بر این اساس، میزان مصرف چند مواد مخدر و محرک در میان مصرف کنندگان مواد مخدر کشور در حال افزایش است. عده‌ای از مصرف کنندگان تنها یک ماده مخدر و یا محرک را مصرف نکرده و حتی سه ماده را نیز به طور همزمان با هم مصرف می‌کنند و حتیمصرف همزمان مخدر، محرک و الکل با یکدیگر نیز مشاهده می‌شود. آخرین نکته پیمایش ملی اعتیاد نیز به میزان مصرف الکل برمی‌گردد. مسئله‌ای که مسئولان را دچار تعجب کرده است.

روشن پژوه، معاون پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در این خصوص می‌گوید:«مصرف الکل در کشور هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ شرعی دچار محدودیت‌هایی است و همچنین به علت وجود الکل‌های دست ساز در کشور و نوع مصرف دارای وضعیت متفاوتی بوده‌ایم و نمی‌توان گفت که مصرف الکل تا چه حد در کشور آسیب‌زاست.میزان مصرف الکل در کشور نسبت به متوسط جهانی پایین است اما با توجه به ملاحظات شرعی و قانونی مصرف الکل در کشور انتظار داشتیم مصرف آن پایین‌تر باشد و مردم گزارش‌های کمتری را از مصرف الکل به ما ارائه دهند.»

به کدامین گناه؟

حکایت کودکانی که به جای دارو، شربت تریاک میخورند

کنار هر تخت کوچک، مادری نشسته و با نگرانی به فرزندش چشم دوخته است. گاهی دست کودک بیمارشان را می‌گیرند و گاهی نیز دانه‌های تسبیح را به نشانه ذکر شفا، پایین می‌اندازند. بعضی بچه‌ها بی‌حال روی تخت‌های بیمارستانی خوابیده‌اند و بعضی نیز با وسیله‌ای بازی می‌کنند. روی یکی از تخت‌ها، کودکی دراز کشیده که جز در خنده‌ها و معصومیت نگاهش، شباهتی به بچه‌های دیگر وجود ندارد.  قطر دست‌هایش، تنها کمی پهن‌تر از سیم سرمی است که روی آن قرار گرفته و پوستی خشک و خشن، روی استخوان‌هایش کشیده شده است. ناخن‌هایش سیاه است و چند تکه استخوان باریک و کوتاه که پوستی سبزه روی آن کشیده شده، پاهایش را تشکیل می‌دهد. رمق تکان دادن آن‌ها را هم ندارد و کم‌جان روی تختی افتاده است.

4 سال و هفت ماه از زمان به دنیا آمدن امیرمحمد در یکی از حلبی‌آبادهای اطراف پایتخت می‌‌گذرد اما اندازه دست‌هایش، به کودکی دو ساله می‌ماند و پاهایش، به نوزدی چند ماهه. همه اجزای بدنش، به جز چشم‌هایی درشت و سیاه موجودی نیمه‌جان را نشان می‌دهد.

اعضای جمعیت امام علی(ع) او را که دردهای شدیدی را تجربه می‌کرده است، به مرکز طبی کودکان در تهران رسانده‌اند. امیرمحمد، به دلیل اعتیاد مادرش معتاد دنیا آمده و بعد از آن نیز رفتارهای والدین، به اعتیاد او دامن زده است. او هر وقت دردی داشته و گریه می‌کرده، خانواده‌اش دردش را با شربت تریاک تسکین می‌دادند و اگر این درد شدیدتر می‌شده، با شربت متادون آرامش می‌کرده‌اند، همین رفتارها او را تا پای مرگ برده است و حالا در بیمارستان، تحت نظر است.

البته، رویای هشت ماهه، سال گذشته از همین درد اعتیاد، فوت کرد. او هشت ماه از زندگی‌اش بیشتر نمی‌گذشت اما به خاطر «سکته» و «اور دوز» در بیمارستان بستری شد و همان‌جا نیز جان‌سپرد. بچه‌های جمعیت امام علی(ع)، او را از کنار سطل زباله پیدا کرده بودند.

طراوات، یکی از اعضای فعال این جمعیت مردم‌نهاد، پایان‌نامه دانشگاهی‌اش را نیز با موضوع «مادرانگی و اعتیاد» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ارائه کرده است. او وقت زیادی را در مناطق حاشیه‌نشین و در بین بچه‌های درگیر با اعتیاد می‌گذراند و برای «آینده‌نگر» توضیح می‌دهد:«وضعیت اعتیاد کودکان خیلی وحشتناک است. راه‌های معتاد شدن‌شان نیز ساده است. بارداری در بین زنان معتاد و حاشیه‌نشین، به خاطر آشنا نبودن با مسائل بهداشتی، زیاد است. اولین مسئله این است که بچه‌های آن‌ها معتاد به دنیا می‌آیند. این نوزادها درد زیادی دارند و خانواده‌ها برای آرام کردن‌شان به آن‌ها شربت تریاک می‌دهند، اگر افاقه نکرد، با شربت متادون سعی می‌کنند آرام‌شان کنند. خیلی‌‌ از بچه‌ها هم به صورت بخوری معتاد می‌شوند. محل زندگی این بچه‌ها در کپرهای کوچک است. وقتی پدر و مادر مواد دود می‌کنند، دود آن به بچه‌ها نیز می‌خورد و معتاد می‌شوند. از طرف دیگر، در این خانه‌ها وسایل گرمایشی وجود ندارد. خیلی وقت‌ها خانواده‌ها در سرمای زمستان مواد می‌کشند و برای گرم کردن بچه‌ها، دودش را در صورت آن‌ها فوت می‌کنند، به همین سادگی بچه‌ها معتاد می‌شوند.»

آمار دقیقی از تعداد کودکان معتاد وجود ندارد و بیشتر از آنکه برای شناخت وضعیت آن‌ها تلاش شود، سعی به انکار وجود این پدیده‌ه‌هاست. علیرضا جزینی، قائم‌مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر سال گذشته گفته بود تنها ۴ یا ۵ نفر کودک معتاد در تهران وجود دارد. فاطمه دانشور، رئیس کمیسیون حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی بنگاه‌های اتاق ایران به تازگی آمار جدیدی را ارائه داده است. بر اساس تحقیقات او در شورای شهر تهران، در ۵ بیمارستان، ۱۵۰ کودک مبتلا به اعتیاد بوده‌اند. مصطفی هادی‌زاده، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر در استان اصفهان نیز می‌گوید:«در اصفهان  هر هفته سه نوزاد معتاد متولد می‌شود که این آمار به صورت سالانه ۱۵۰ نوزاد است.»

سودای پرسود

در بازار مواد مخدر چه میگذرد؟

دسترسی به مواد مخدر آسان است و قیمت آن نیز ارزان. حمیدرضا جلایی‌پور، استاد نام ‌آشنای دانشگاه تهران که در دانشکده علوم اجتماعی، مبانی جامعه‌شناسی را برای بچه‌های سال اول تدریس می‌کند، همواره در کلاس‌‌هایش به مسئله دسترسی آسان به مواد مخدر تاکید دارد. آن‌طور که او روایت می‌کند، برخی مطالعات نشان می‌دهد مدت زمان دسترسی به مواد مخدر، تنها ۵ دقیقه است.

دختری که از کودکی با اعتیاد درگیر بوده و حالا در اوایل دوران جوانی توانسته آن را ترک کند، چنین از دسترسی به مواد مخدر برای «آینده‌نگر» روایت می‌کند:«۷ نقطه معروف در تهران وجود دارد. مثل دروازه غار، آزادگان و فرحزاد. خیلی راحت در این جاها می‌توان مواد پیدا کرد. بیشتر از ۱۰، ۲۰ تومان هم نمی‌شود. قمه و اسلحه و همه‌چیز دارند، خیلی قدرتمندند، پلیس هم نمی‌تواند آن‌ها را بگیرد.»

اداره مواد مخدر و جرائم سازمان ملل متحد، گزارشی را از وضعیت بازار مواد مخدر در سال ۲۰۱۵ ارائه داده است که در این گزارش ۱۶۲ صفحه‌ای، ۱۶ بار نام ایران تکرار شده است. بر اساس این گزارش، سازمان ملل ایران را در دسته کشورهایی می‌داند که بازار جهانی مواد مخدر در آن ریشه دارد و به خاطر نزدیکی به کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان، به محل عبوری برای مواد مخدر و تجارت آن تبدیل شده است.

جنجالی‌ترین آمارها را درباره اندازه بازار مواد مخدر در ایران، علی هاشمی ارائه داده است. رئیس کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره وضعیت ایران چنین روایت می‌کند:«به جرات می‌توانم بگویم که از اول انقلاب تا الان حتی یک درصد هم به اقتصاد مافیای مواد مخدر در کشور خسارت وارد نشده و روزانه 110 میلیارد تومان از پول مردم در راه مواد مخدر از بین می‌رود.» تحقیقات جامع و دقیقی در ایران صورت نگرفته است. بر اساس آخرین تحقیقات در سال ١٣٨٣، میزان خسارت اقتصادی واردشده به کشور به خاطر مواد مخدر ١٢‌ میلیارددلار بوده است؛ به‌این‌ترتیب سالانه ٤٥‌ هزار ‌میلیاردتومان از اقتصاد کشور از طریق موادمخدر دود می‌شود و بی‌هیچ مرز سنی و جنسیتی، در چشم مردم می‌رود. البته آمارهای مسئولان مختلف با هم متفاوت است. علی جزینی، قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر حجم تجارت مواد مخدر را در دنیا ۶۰۰ میلیارد دلار عنوان می‌کند و سهم ایران را ۳ میلیارد دلار می‌داند که با احتساب دلار سه هزار تومانی، با 9 هزار میلیارد تومان برابر است. او هم‌چنین 21 درصد جامعه کارگری و صنعتی کشور را مصرف‌کننده مواد مخدر اعلام می‌کند. همه بررسی‌ها نشان می‌دهد هنوز در ایران درباره اندازه بازار مواد مخدر و میزان مصرف‌کنندگان آن، وفاقی وجود ندارد.

 البته نهادهای بین‌المللی آمارهایی را ارائه کرده‌اند. بنیاد هریتیج، که یک نهاد مطالعاتی در آمریکاست، حجم اقتصاد سایه‌ای ایران را ۱۹ درصد برآورد کرده و نوشته است:«دخالت‌های شدید و چکشی دولت ایران باعث شده اقصاد رسمی در رکود باقی مانده باشد، در حالی که فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی در حال گسترش است. آخرین برنامه‌های توسعه 5 ساله برای حرکت ایران به سمت بازارگرایی برنامه‌ریزی کرده‌اند، اما تغییرات واقعی اندکی ایجاد شده است.»

در همین رابطه