سرانه مصرف انرژی در کشور ما به دلایل مختلف بالاتر از متوسط دنیاست و چندین برابر کشورهای توسعه یافته انرژی مصــــــــرف میکنیم. برای مثال در رابطه با گاز به اندازه کل اروپا مصرف میکنیم. یا در بخش برق، دو تا سه برابر کشوری مانند ترکیه که جمعیت برابر اما ساختاری صنعتی دارد، برق مصرف میکنیم. به همین خاطر، در دهههای اخیر سرمایهگذاری در تولید انرژی و میزان تولید با مصرف بالا میرفت.
با نگاهی به تاریخ صنعت برق، در پایان دولت هفتم و هشتم، این صنعت درحالی تحویل دولت بعدی شد که 40 هزار مگاوات ظرفیت نصب شده و 17 هزار مگاوات پروژه کلیدخورده داشت. بهعبارت دیگر، سرمایه گذاریها برای آینده 45 درصد بود. اما در پایان دولت نهم و دهم ظرفیت نصب شده صنعت 60 هزار مگاوات و برنامه توسعه آتی آن 5 هزار و 800 مگاوات بود. به نوعی تنها 8 درصد برنامه تولید آتی در کشور داشتیم. آن زمان کشور متوجه یک عقب ماندگی بهلحاظ برنامه تولید شد که شرایط را برای دولت یازدهم و دوازدهم سختتر میکرد.
علت اینکه سرمایهگذاری کم شد، دستور دولت مبنی بر لزوم سرمایهگذاری بخش خصوصی و ممانعت از حضور دولت در پروژههای نیروگاهی بود. وقتی از بخش خصوصی دعوت شد که در این پروژهها سرمایهگذاری کند، این بخش با بررسی طرحها متوجه شد که این صنعت بازگشت سرمایه مناسب و سوددهی اقتصادی چندانی ندارد. لذا اقتصاد دولتی و کالایی که ارزان فروخته میشد، استقبال بخش خصوصی را کم کرد و صنعت برق از این بابت به مشکل برخورد.واقعی نبودن قیمت برق و کاهش سرمایه گذاریها در این صنعت باعث شده که در تابستانهای اخیر با مشکل مواجه شویم و نگرانیها افزایش یابد. اما برخلاف تمام دنیا، این تولید است که باید خودش را به مصرف برساند و همین موضوع مشکلات را دوچندان کرده است. شرایط زمانی سختتر خواهد شد اگر خشکسالی شود و نیروگاههای برق آبی توان کمک به شبکه را نداشته باشند.
امسال با توجه به وضعیت مناسب منابع آبی، به زعم من نگرانی کمتری وجود دارد اگر شیوه مدیریتی صحیحی پیش گرفته شود و اگر همه وارد عمل شوند و مصارف را کاهش دهیم، تابستان بدون خاموشی سپری خواهد شد. اما برای تابستانهای بعدی نیاز است که روی چند راهکار تمرکز بیشتری انجام دهیم:
نخست؛ توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و وارد کردن این ظرفیت به مدار برق کشور است. لازم است که دولت برنامهریزی کند توسعه این بخش جذابتر و ظرفیت ایجاد شده وارد مدار شود.
دوم، کاهش هر چه بیشتر تلفات در تولید، توزیع و انتقال است که در بخشهایی میبینیم میزان تلفات به اندازه ظرفیت یک نیروگاه جدید است که برای احداث آن باید میلیاردها تومان تعهد ایجاد کرد. اگر سازوکار اقتصادی درستی تعریف شود، بخش خصوصی میتواند این تلفات را کاهش دهد و ظرفیت تولید برق کشور را افزایش دهد.
راهکار سوم، سنکرون شبکه برق کشور با کشورهای دیگر بویژه همسایگان است. ما میتوانیم با برقراری ارتباط برقی با کشورهای دیگر در تابستانها برق ارزان بخریم و در زمستان برق را صادر کنیم. این اتصال بینالمللی خطوط به نفع تمام کشورها خواهد بود.
این راهکارها در کنار اصلاح ساختاری اقتصاد برق و پروژههای جدید میتواند کشور را به سمت یک موقعیت کم ریسک و پایدار سوق دهد. در کنار این مسائل نکتهای که توجه به آن ضروری است، ارتقای راندمان تجهیزات برقی مورد استفاده و سوق دادن مشترکان به سمت خوش مصرفی است. لازم است که همه ما یک توجه ویژه به صنعت برق و کالای تولیدی آن داشته باشیم.